نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

One Electron Hypothesis

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۱۵ ب.ظ

 

سلام

https://www.youtube.com/watch?v=9dqtW9MslFk

 

یکم از این موضوعات دینی بیام بیرون و برم سراغ یکی از فرضیه های جالب فیزیک.

https://en.wikipedia.org/wiki/One-electron_universe

یه بار آقای Wheeler وقتی یه دانشجوی تحصیلات تکمیلی بود، با خودش فکر کرد که چرا همه ی الکترون ها یه خاصیت دارن؟ همشون یه بار دارن همشون یه مشخصات دارن. 

میدونی ویلر چی گفت؟ زنگ زد به آقای فاینمن و گفت که آقای فاینمن، تاحالا فکر کردی چرا همه الکترون ها جرم و بار برابر دارن؟ چون فقط یک الکترون وجود داره که تو زمان داره جلو عقب میره.

وقتی جلو میره الکترونه و وقتی عقب میره آنتی-الکترون = پوزیترونه. بعدا ویلر (بطور غیر جدی)گفت که احتمالا پوزیترونه توی پروتون مخفیه. پوزیترون هایی که توی زمان عقب میرن و بخاطر طبیعت Anti-electron بودنشون بار مثبت دارن.

میگه این دنیا توسط یک الکترون که داره تو زمان جلو و عقب میره بافته شده. و این سطح مقطعی که بهش میگیم حال، که یه سطح بسیار بسیار نازک بین مفهوم گذشته و آینده است*، این وهم رو برامون بوجود اورده که چندین تا الکترون وجود داره. این الکترون 10 به توان 80 بار در این جهان قابل رویت جلو و عقب میره و دنیای ما رو میسازه.

این رو برای همه ذره ها بسط میشه داد. ویدئو میگه میشه اینو به شکل شاعرانه ای گفت: یه جورایی میگه که کل هستی، از یک ذره که داره جلو و عقب میره تو زمان ساخته شده. اینجوری همه ی ما، همه چیز فیزیکی تو این دنیا از این یک ذره ساخته شده. 

 

* این قضیه حال موضوع خنده داریه. یکی از چیزایی که تمرین های مدیتیشن میاره توانایی توی حال زندگی کردنه. کار آسونی نیست. ماها معمولا توی گذشته یا آینده زندگی میکنیم ولی مساله اینه که هیچ کسی گذشته و آینده رو تجربه نکرده چون اصلا وجود ندارن! نمیشه وارد گذشته و آینده شد چون اگه واردش بشیم میشه حال. مدیتیشن کمک میکنه که آدم بتونه این سطح مقطع بینهایت نازک رو که خیلی راحت میشه گمش کرد رو یکم ضخیم تر بکنه و حضورش رو توش بیشتر بکنه.

مدیتیشن سکوت رو خواهشا با نماز و ... مقایسه نکنید. دو تا چیز کاملا متفاوتن

 

تمرین مدیتیشن: بشینید یه جایی و کمر صاف و بدن ریلکس و چشماتون رو ببندید. به پلک هاتون نگاه کنید و با شکم نفس بکشید و ذهنتون رو تماشا کنید. ببینید چجوری شکم جلو و عقب میره و هوا از مجاری وارد بدن میشه و میره بیرون. به ذهن نگاه کنید که چجوری منحرف میشه به سمت فکر کردن. فکر کردن به گذشته و آینده. اگه خوب دقت کنید میبینید که غیر ممکنه اصلا این کار بخاطر آشوبی که تو ذهن هست. تو مدیتیشن هر وقت دیدید ذهن منحرف شد بگید آفرین، باشه، قبول، و دوباره برگردید به تاریکی پشت چشم ها. و دوباره منحرف میشه. این مثل باشگاه رفتن و وزنه زدن میمونه. هی منحرف میشه هی برمیگردونیمش و هی منحرف میشه. بعد یک ماه من شخصا فکر کنم میتونستم 5 تا 10 ثانیه به چیزی فکر نکنم. این باعث میشه آدم حضور بیشتری تو واقعیت داشته باشه و ارتباطش با آدما و تصمیماتش بهتر میشه. 

 

اینم بگم که اصلا کار آسونی نیست و اولش خسته کنندس ولی بعد 10 روز روزی 5-15 دقیقه انجام دادنش که اثرش رو تو زندگی ببینید میخواید بیشتر انجام بدید. من بیشترین باری که رفتم توی خودم حدود 1 ساعت بوده که اصلا آسون نبوده. تمرین Wim Hof رو اگه انجام بدید میتونید خیلی حضور بیشتری داشته باشید. باورتون نمیشه به چند نفر پیشنهاد دادم و تا الان یک نفر فقط انجام داده. 

این ویم هوف عین اینه که بگم یه جایی پول ریخته رو زمین و کسی دنبالش نره. چون نه وقتی میگیره نه کار عجیبیه. کلی هم اثر خوب برای سلامتی و ذهن داره و بعد یکی دو ماهم اگه چربی بدنتون کم باشه 6 پک در میارید چون روی شکم خیلی کار میکنه. P:

 

علم اگر توی چین هم بود برید و کسبش کنید - برداشت من به زبون خودم از حدیثی از پیامبر (ص)

 

  • ظریف

نظرات (۴)

نمازچه فرقی باهاش داره? اصلا نماز به نظرت چیه? 

 

این تعریف یک الکترون تک میشه این دنیا رو از نظر فیزیک قبول داری? یعنی از نظر فیزیک و علم، قابل قبوله? 

یعنی با فرمول ثابت میشه? نقض نمیشه? 

چون از فیزیک هیچی نمی دونم

پاسخ:
نماز بنظرم یادآوریه روزانست برای این که بدونیم خدا چه شکلیه و چه رفتاری داره. که بتونیم هدف گیریمون رو درست کنیم. بعدم اون رو رب یعنی تربیت کننده خطاب میکنیم و ازش میخوایم هدایتمون کنه.

این جور فرضیه ها با وصل کردن یه سری چیزا که مشاهده شدن به وجود میان. بعد یه چیزایی رو پیش بینی میکنن و تست میشن. این فرضیه هم یه چیزایی رو پیش بینی میکنه که مشکلی با آزمایشاتی که براشون طراحی میشن ندارن. یه روز ممکنه یه نفر یه آزمایش طراحی کنه که با پیشبینی های این فرضیه درست در نیاد ولی چون معمولا خیلی منطقی هستن خیلی سخته طراحی اینجور آزمایشا و باید شرایط عجیبی پیدا کرد که به چالش بکشدش

اون قسمت الکترون و اینا رو نفهمیدم، بالاتر از دیپلم بود :دی. اما اون قسمت حال و آینده و اینا رو فهمیدم، توی فیلم end game درمورد همین توضیح داد و اون موقع منم دقیقا مثل شخصیتا گفتم که عجب، پس این‌همه فیلم تخیلی سفر به آینده و گذشته چرت بودن! (البته با این مقیاس بخوایم بررسی کنیم خود اندگیم هم کمی چرت می‌شه، اما به نظرم منطقی‌تر از بقیه بود.) 

پاسخ:
:)
سفر به گذشته به اون صورتی که ما  دوست داریم یه مشکلاتی داره که راجع بهش نمیگم. ولی فشرده کردن زمان برای یه ناظر کلا راحت تره و ممکنه. اکه اینتراستلار رو دیده باشید یا راجع به نسبیت عام اطلاعات عمومی داشته باشید میشه فضا زمان رو کش داد. بعد ناظری که توی اون میدان که فضا زمانش بهم ریخته باشه، براش زمان یه جور دیگه حس میشه. بنظر ما میتونه زمان براش خیلی کند بگذره و برای اون ما برامون زمان خیلی سریع بگذره

فقط خواستم بگم ویم هوف رو هم من انجام دادم.

لوسید رو هم تست کردم موفق نشدم.

پاسخ:
دمت گرم. خیرش به بدن خودت میرسه
این لوسیده خیلی تمرین میخواد من کمتر از یک درصد تلاشام موفق بوده
  • جناب منزوی
  • بهش نیاز دارم، ممنون :)

    پاسخ:
    ارادت :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی