نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

سرد

جمعه, ۲۱ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۰۰ ق.ظ

سلام 

نمیخوام 3 ماه آینده رو براتون غر بزنم چقدر سرده و... ولی

من معمولا از بیرون میام سریع یه چیزی از فریزر در میارم قبل لباس عوض کردن میزارم یخش باز بشه. امشب دست کردم تو فریزر گرما حس کردم :/ فریزر از بیرون گرم تر بود و شالگردن هم یادم رفته بود. 

  • ظریف

Freezing rain

چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۳۶ ب.ظ

سلام 

مزخرف ترین پدیده هوا شناسی اینجا، بعد از دوهفته آفتاب نداشتن و هر روز برف اومدن و روز بعد آب شدن، freezing rain هست

دقت کنید تگرگ نیست، بارون مایع میاد پایین رو زمین یخ میزنه. زمین عین شیشه میشه و مرد میخواد روش رانندگی کنه یا راه بره

  • ظریف

زردچوبه

سه شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۱۳ ق.ظ

سلام

جواد جوادی تو یکی از ویدئو هاش چیز جالبی میگفت. میگفت تو غذای ایرانی خیلی چیزا هست که واقعا نمیدونیم نقششون چیه و استفاده میکنیم. مثلا پیاز سرخ کردن رو خیلی قبلا ها گفتم که لازمه ی گرفتن بوی گوشت نیست. تو اون ویدئو میگه این زردچوبه رو همه ی خانمای ایرانی تو غذا میزنن دلیلشم کسی نمیدونه :)) راستم میگه. درسته بوی خاصی داره ولی تو خورشت ها کاملا بوش گم میشه. رنگشم همینطور.

حالا منم نمیدونم هنوز دلیلش چیه تو غذا ولی چند روز پیش تو یکی از فروشگاهایی که دارو میفروشن تو بخشی که برای مفاصل بود، دیدم که یکی از دارو های گرونش که مثلا گیاهی و... بود روش نوشته بود turmeric که میشه زردچوبه. عکسشم گزاشته بود.

یکی ازین همخونه ای های هندیمم میگفت تو هند میخواستن دارو گیاهی برای زخم استفاده کنن همین زردچوبه جزو چیزایی که استفاده میکردن بود که حالا آنتی بیوتیک داره. 

حالا شاید تو غذا بودنش کمک میکنه همینجوری کم کم یه دوزی ازش رو مصرف کنیم و خوبه کلا

  • ظریف

آخرین مرحله

دوشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۵۱ ق.ظ

سلام

 

یکی میگفت که آخرین مرحله از عرفان که سخت ترین مرحله هم هست،

بعد از این که یه تعریفی از رابطه خودت با خدا پیدا میکنی،

یه جواب قابل قبول برای سوالاتت پیدا میکنی،

و خودت رو پیدا میکنی،

اینه که با خلق خدا هم بتونی کنار بیای.

خیلی چیز واضحیه ولی عمل کردن بهش واقعا سخته. مثال میزنم، اگه یه نفر معتاد بی خانمان رو تو خیابون ببینیم، آیا واکنشمون متفاوته با این که یه نفر خیلی "رده بالا"ی اجتماعی رو ببینیم؟ برا من که شخصا متفاوته.

 

یا مثلا یکی که عقیده اش باهامون فرق داره، ازش فرار میکنیم یا میتونیم چند ساعت رو باهاش بگذرونیم و حرف بزنیم؟

 

حالا بگید عقیده منظورم چیه، منظورم همین عقایدیه که داریم دیگه. دینی بیشتر. نه حرفای 100 من یه غاز سیاسی. چیزایی که مهمن واقعا. مثلا طرف الکل بخوره، مواد مصرف کنه، همجنس گرا باشه، غیبت کنه، هزار تا چیز دیگه. میتونیم تحمل کنیمش یا شروع میکنیم قضاوت کردن در موردش؟ 

 

یه راهی که خیلی جواب میده تو این جور جاها بنظرم، اینه که آدم یه سوالی رو بپرسه از خودش، اونم اینه که مگه میدونی چه گذشته ای داشته؟ اگه اون مسیر زندگی من رو میرفت از کجا معلوم بهتر از من نبود. یا اگه من تو خانواده اون و شرایط اون و با ژنتیک اون بزرگ میشدم، از کجا معلوم الان ازون "بدتر"(طبق تعریف کسی که قضاوت میکنه، وگرنه اگه قضاوت قرار باشه نکنیم بدتر معنی نداره) نبودم؟

 

چیز سختیه قضاوت نکردن. منم نمیتونم قضاوت نکنم. بالاخره اگه قرار بود آسون باشه نمیگفت طرف آخرین مرحله عرفانه. ولی خوبه آدم بتونه تمرین کنه.

 

پ.ن.

این چیزی از امر به معروف و نهی از منکر(ا.ب.م.ن.ا.م) کم نمیکنه ها. این ا.ب.م.ن.ا.م همونطور که میدونیم خیلی شرایط داره و تو 99% مواقع هم شرایطش مهیا نیست یا ما بلد نیستیم درست انجامش بدیم. مثلا یکی از چیزایی که ا.ب.م.ن.ا.م رو بی اثر میکنه همین شیوه ی برخورد با شخصه. اگه با قضاوت وارد قضیه بشیم و یه سوزن به اون یه جوال دوز به خودمون نزنیم، هیچ وقت اثر نمیکنه و همون بهتر که ا.ب.م.ن.ا.م رو که تو این شرایط فضولی تو زندگی مردمه رو نکنیم. ولی اگه تونستیم این چیزا رو تمرین کنیم، آدمی شدیم که بتونه بقیه رو تحمل کنه و 1% شرایط ا.ب.م.ن.ا.م پیش اومد، چرا که نه.

  • ظریف

از کریسمس تا سال نو

چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۰۳ ق.ظ

سلام

 

بالاخره اومدم آزمایشگاه اینو بنویسم. حس میکنم پست طولانی ای قراره بشه.

 

اول از کریسمس شروع میکنم. یه چیزایی قبلا نوشته بودم ولی به طور کلی مردم از 40 50 روز قبل یعنی تو نوامبر میان درختاشون رو میخرن که میتونه پلاستیکی یا چوبی واقعی باشه و تزیینش میکنن. این درخت تو خونه هست تا همین اوایل ژانویه یا قدیم تر ها تا 15 ژانویه. 

چیز دیگه ای که خودشو خیلی نشون میده Christmas Carol ها هست که آهنگاییه که برای کریسمس خونده شده. که تو دسته سکولار و مذهبی هستن. 

مثلا سکولار ها چند تاشو بخوام بگم که یادم مونده

Let is snow

Baby it's cold outside

Last Christmas

Santa claus is comming to town

Jingle bells

و مذهبی ها میشه

Marry did you know

Little drummer boy

O Holy night

Born in bethlehem

که یادم مونده ولی خب گوگل دوستتونه اگه علاقه مند بودید واقعا 

که اینجوریه داستان که تا 3-4 روز مونده به کریسمس فقط رادیو سکولار ها رو پخش میکنه و اون روزای نزدیک کم کم قاطیش مذهبی هاش رو میکنه و روز قبل اون هم که شب کریسمس میشه (24 دسامبر) تقریبا فقط مذهبی ها رو میشنوید. 

نکته اینجاس که تو فروشگاها معمولا همیشه آهنگ پخش میشه و این روزا تقریبا فقط همین آهنگا با همین سیستمی که گفتم پخش میشن.

--------------------------------------------------

 

یکی از creepy ترین چیزای کریسمس elf on the shelf هست. الف حالا جدا از تعریف لغوی اش و تو ارباب حلقه ها، به این چیزایی که عکسش رو گذاشتم میگن که برای Santa یا همون بابا نوئل کار میکنن و عروسک میسازن. حالا این روزای آخر که از اول دسامبر هست تا 24 ام، یه الف میاد توی خونه و یه جایی میشینه. هر روز هم جاشو عوض میکنه و گزارش میده رفتار های بچه رو به سنتا. خلاصه این که یه سیستم تربیتی خیلی نامردی برای بچه است که باید خوب رفتار کنه که جایزه بگیره.

 

------------------------------------------------------------------------------------------

تو کلیسا اتفاقی که میفته رو قبلا نوشتم. ولی علاوه بر اونا یه برنامه دیگه هم شب 24 ام طرفای 18:00 دارن که بهش میگن Candle light service حداقل تو کلیسایی که من میرم یا به طور کلی Christmas night service. که شمع دستشون میگیرن و آهنگ Silent night رو میخونن. و چیزای دیگه.

------------------------------------------------------------------------------------------

شب 24 ام، وقتی همه بخوابن Santa میاد و کادو ها رو زیر درخت کریسمس میزاره. تازه مکانش هم قابل Track کردنه و تو یکی از شبکه های تلویزیون این که در هر لحظه کجای دنیاس رو نشون میده :)). (طبق زمان شب حرکت میکنه از شرق به غرب طبعا) و این که چند تا بچه رو سر زده هم نشون میده. که عددش در اردر چند صد میلیون میشه در نهایت. یکی ازین بچه ها یه حساب کنه ببینه چقدر طول میکشه!

 

-------------------------------------------------------------------------------------------

شب 24 ام شام کریسمس میخورن که معمولا غذای خیلی عجیب غریبی نیست ولی خیلی زیاد دسر دارن. کلا خیلی غذاها پیچیده نیست ولی شیرینی و دسر خیلی میخورن و به شدت شیرینن که من واقعا بدم میاد.

من یادم نمیاد این Tart و Pie رو تو ایران تعریفش رو شنیده باشم پس اگه میدونید که هیچی اگه نمیدونید :

هرجفتشون موادشون یه چیزه. تارت کوچیک تر از Pie هست. کلیتش هم یه تیکه سفت زیرش داره که یه حالت بشقاب طور درست میکنه و توشم موادی که میخوان هست. چیز صرفا اوکی ایه. خیلی چیز شاخی نیست.

 

ایشالا که صاحب عکسا راضی باشه به لحاظ کپی رایت.

 

گروه دیگه شیرینی ها Square ها هستن که انقدر متنوع اند خودتون برید ببینید. https://www.google.com/search?q=christmas+squares

و Cookie ها که چیز خاصی نیست همون کوکی های خودمونه.

و کلی شکلات و چیزای شیرین که بشدت بنظرم برای ذاعقه(؟!) من ایرانی شیرینیش زیاده. آجیل هم میخورن بعضا. کمتر از ما البته.

 

-------------------------------------------------------------------

سنت بعدی Ugly christmas sweater هست. که یه پلویر یا یه لباسی که روی لباسای دیگه بپوشن بد قیافه هست که معمولا هم از فروشگاهای لباس دسته دوم میگیرنش و خیلی پولی هم براش نمیدن :)

اینو برای کریسمس میپوشن. (خیلی فرهنگ جدی ای نیست و همه ی همه این کارو نمیکنن گویا)

 

 

طرحش معمولا یه طرح شبیه همین که گزاشتمه ولی بعضیا خلاق ترن و چیزای عجیب غریب تر هم دارن.

--------------------------------------------------------------------

ملکه و پاپ برای کریسمس پیام تبریک میگن. با همون سیستمی که تو ذهنتونه دقیقا. ولی مثلا دکوری که توش ملکه صحبت میکنه خیلی خیلی پر زرق و برقه.

--------------------------------------------------------------------

کادو ها هم که سنتا اورده روشون نوشته میشه From santa to felani 

--------------------------------------------------------------------

خلاصه این شد عملا کریسمس. 4-5 روز تعطیله تا بشه شب 31 دسامبر. شب سال نو. شب سال نو از ساعت حدود 23 ملت میریزن تو بار ها کلاب ها. و صف میکشن ها. تا 23:50 وقت میگذرونن و Countdown برای سال نو شروع میشه. 

--------------------------------------------------------------------

برای سال جدید بعضیا New year resolution مینویسن که یعنی اهدافی که میخوان درسال جدید بهش دست پیدا کنن و خیلی معروفه که تا 15 ام همشون یادشون میره. برای همین 1تا 15 ژانویه به شلوغ ترین زمان باشگاها معروفه گویا. حالا میبینیم.

--------------------------------------------------------------------

خیلی هم طولانی نشد. چیز زیادی نبود.

  • ظریف

بزرگ

پنجشنبه, ۶ دی ۱۳۹۷، ۰۵:۴۹ ق.ظ

سلام

 

با خودمم، یه راهش اینه که تو زندگی هیچ کسی رو بیش از حد تو ذهنم بزرگ نکنم که وقتی تموم شد خیلی کوچیک بنظرم بیاد، بالاخره هر کسی آدمه و نقص داره. اگه خیلی تو ذهن پرفکت تجسم بشه کوچک ترین ایراداتشم بزرگ دیده میشه و کل اون تصویر ذهنی رو خراب میکنه. 

 

،......

انقدر این چند روز میخواستم راجع به کریسمس و ازین جور داستانا بنویسم ولی نشد. دانشگاه بستس و سرده و آزمایشگاه نمیرم و لپتاپم اونجاس و سخته باشگاه تعطیله و برفه بیرون و... . شاید بعدا نوشتم شایدم ...

...... 

  • ظریف

جوراب

شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۴۸ ب.ظ

سلام 

یه همخونه داشتم، جوراباشو همیشه لنگه به لنگه میپوشید.و رنگ های متضاد. اولاش رو اعصاب بود ولی بعد یه مدت دیدم چه ایده خوبیه. اگه بقیه به این که اینجوری جوراب میپشی عادت کنن، 

اگه n جفت جوراب داشته باشی، به جای n حالت،

n(n-1)

حالت میتونی جوراب بپوشی!! یعنی از اردر n^2. اگه حالا رنگای شبیه به هم هم نگیریم و بگیم نصفشون شبیه همن بازم خیلی عدد خوبی میشه

حداقل برای تو خونه. 

  • ظریف

Christmas cake

جمعه, ۲۳ آذر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۶ ب.ظ

سلام

 

یه چیزی من متوجه شدم دیشب که جالبه باهاتون در میون بزارم.

یه کیکی هست به اسم Christmas cake که مشخصه کاربردش چیه. حالا نکته جالب اینه که بعضیا از طرفای سپتامبر مثلا یا قبل تر میپزنش برای کریسمس. یعنی از پختش چند ماه طول میکشه تا مصرفش. من برام سوال شد چجوری سالم میمونه؟

جواب اینه که اینجوریه که تو دستور پختش یه مدل نوشیدنی الکلی هم هست که مثلا 2-3 قاشق غذاخوری میریزن توش. بعد میزارنش تو یه جعبه فلزی در بسته، 2-3 هفته بعد دوباره روش اون الکله رو میپاشن و اینو هر دو-سه هفته تکرار میکنن. بخاطر این همه الکلی که توشه اصلا بلایی سرش نمیاد.. گویا چند سال پیش یه کیک کریسمسی تو انگلستان پیدا شده که بیشتر از 100 سال عمرش بوده و قابل خوردن بوده :|

جالب بود 

  • ظریف

ورزش 401 برنامه 5x5

چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۴ ب.ظ

سلام

 

برای یه نفر تقریبا ترجمه و تلخیص کردم این برنامه 5x5 رو و خودمم شروعش کردم. چیز خوبیه برای شروع چون تمام حرکاتش کامپاوند هست و به این معنیه که کل بدن درگیره و چون آروم آروم بالا میره بدون این که متوجه بشید به افزایش قدرت کمک میکنه و کم کم وقتی وزنه های سنگین تری بتونید جابجا کنید انرژی بیشتری هم مصرف میکنید.

 

برنامه بسیار ساده ایه.

 

خیلی قرار نبود منتشرش کنم برای همین توش هیچ گونه فکری راجع به نحوه نوشتن و گرامر و ... نکردم. خلاصه اگه کسی دوست داشت ویرایشش کنه که خوبم هست. فایل docx ش رو میزارم. بهتره به سایت خودشم که تو فایل گزاشتم برید و کلشو بخونید. و بهتر از همه دیدن ویدئو های تو اینترنت هست که حرکات رو درست انجام بدید.

 

خیلی فشرده و چکیده است پس تک تک کلمه هایی که توشه مهمن و برای این که آسیب نبینید تمام چک لیست ها رو کامل انجام بدید.

وزنه های شروعش هم بستگی به خودتون داره. به طور کلی اینی که اینجاس برای یه پسر نرماله. ممکنه شما قوی تر باشید یا ... . به صلاح خودتون از یه چیزی شروع کنید.

حواستون باشه تا چند جلسه نباید به هوای تمرین و فشار برید. هدف اولش اینه که مسیر های امن حرکت بدن تو ذهنتون ثبت بشه و کم کم وزنه ها که زیاد میشه خود به خود امن حرکت میکنید. برای یه پسر نرمال دقیقا با همین عددا که ممکنه بعضیاشون کم هم باشن شروع کنه.

 

بین هر جلسه 48 ساعت استراحت حداقل لازمه حواستون باشه.

 

لینک دانلود 

 

صلوات بفرستید اگه مفید بود :) 

 

---------------------------------------------------

من خودم کمی ورزش های کاردیو هم قاطیش انجام میدم و کمی هم ورزش Tricep و Calves هم اضافه کردم.

 

آمار خودمم تو این لینکای اون گوشه یه صفحه زدم کم کم میزارم فعلا چیز زیادی نیست 2 تا رفتم.

  • ظریف

Dr Seven

سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۵۱ ب.ظ

سلام

 

یه اعترافی باید بکنم

 

تو خونه قبلیم یادتونه یه گربه بود دیگه؟ اگه یادتون نیست هم الان میدونید.

 

روزای اول که رسیده بودم این خونه صاحبش هنوز نیومده بود و بقیه هم خونه ای ها هم نبودن و خونه زیاد وسیله نداشت. خلاصه این گربه هه میومد شبا رو تخت من میخوابید پیش من و کلا بیشتر وقتا تو اتاق من بود چون اتاقم گرم تر بود نسبت به بقیه جاها.

من هفته های اول بخاطر تغییر ساعت jet lag بودم و مثلا 5 بعد از ظهر میخوابیدم 3 صبح بیدار میشدم و کلا داغون بودم وقتی بیدار میشدم نمیدونستم کجام و چخبره.

یه بار بیدار شدم و همون جوری که بودم نشستم رو تخت، دیدم یه صدای میو از دور میاد. نگاه کردم جلو تخت بقل تخت روی تخت جلو پنجره همه جا رو و این میو هه میومد. حسابی گیج شده بودم. بعد شاید یه دقیقه، اومدم یه تکون بخورم دیدم نشستم رو گربه هه :|

بنده خدا هیچی هم نمیگفت وول بخوره یا هیچی فقط آروم میو میکرد :| (در حال له کردن نبودم مثلا زیر پام گیر افتاده بود و منم فکر میکردم پتو یا چیز دیگه ایه) 

بلند شدم و گذاشت رفت.

دیگه ازون به بعد تا یه ماه حتی نزدیک اتاق منم نمیومد و کلا منو میدید خیلی روی خوشی نشون نمیداد :))

 

اسم پست هم برای اینه که اسمش Dr. Seven بود. 

  • ظریف