نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

معادلات دیفرانسیل

جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۱۴ ق.ظ

سلام

 

چند سال پیش من درس معادلات رو داشتم؟ سال 92 باید بوده باشه. 

حالا چرا باید خواب کوییز معادلات ببینم؟

حالا اونم دیدم، چرا باید از امتحان جا بمونم!؟

از امیر آباد تا انقلاب رو دوییدم تو خواب.

ساعت 11:30 امتحان شروع میشد، من 11:37 تازه راه افتادم و دوییدم به سمت انقلاب. البته دو دقیقه ای رسیدم :/

همه ی اینا به کنار، وقتی رسیدم مشکل اصلی این بود که شماره صندلی ها و تابلویی که میگفت کدوم صندلیا کجاست رو هم نمیتونستم بخونم :)) 

 

جالبه که چهره استاد معادلات رو کاملا دقیق یادم بود ولی الان ازم اسمش رو بپرسید یادم نمیاد.

نمیدونم چرا براش دوتا کارت هدیه خریده بودم :|

بازم نمیدونم چرا یکی از TA های یکی از درسای دیگه که خیلی پسر خوبی بود هم اونجا TA بود. با خودم گفتم این خیلی خوب بود کاشکی یکی از کارتا رو بهش بدم.

 

کلا خوابه یه "چرا آخه" بود تو صحنه های مختلف 

  • ظریف

نظرات (۱۳)

  • مائده ‌‌‌‌‌‌‌
  • وای این خواب‌هایی که منم دارم می‌بینم این چندوقت، دارن داستان میشن جدا!

    پاسخ:
    داستاناشونم پیچیده تر میشه :/

    همه‌ش به خاطر تاثیر اون سالن مخوف امتحانات (:دی) و اون پروسه‌ی رفت و آمد بین انقلاب و امیرآباد و فکر اینکه زودتر به کلاسا برسیم، روی ناخودآگاه بیچاره‌مونه :/ که حتی باعث شده یکی از مدعیای لوسید دریمینگ همچین خوابی ببینه =))

    پاسخ:
    :)))) مدعی های لوسید دریمینگ :)) 
    یادم اومد که اولین کارایی که تو لوسید دریم اولم کردم، شکستن یه شیشه تو ساختمون قدیم بود و وقتی روی صندلی نشسته بودم همینجوری صندلی رو با پا هل دادم و کشیدم رو زمین و رفتم از کلاس یکی از استادای سخت گیر بیرون :))) قشنگ عقده دارم :))))
  • دچارِ فیش‌نگار
  • فک کنم بدنت نیاز به پیاده روی سریع داشته :))

    پاسخ:
    نمیدونم چجوری میشه امیراباد تا انقلاب رو ۲ دقیقه ای دویید :)) خیلی سریعه

    دقیقا کی قراره خواب امتحان دیدن دست از سرمون برداره:/

    پاسخ:
    من از یه نفر ۳۵ ساله هم شنیدم این خوابای امتحانی رو :)) فکر کنم حالا حالا ها هست باهامون

    از وقتی توی دانشگاه درس میدم همش خواب میبینم سوال طرح نکردم وقت وارد کردن نمره ها گذشته نمره وارد نکردم بعد یهوو وسط خوابی که سوال طرح نکردم میبینم خودم سر جلسه امتحانم بلد نیستم جواب بدم اصن یه وضعی شده قاطی پاطی شده

     

    پاسخ:
    :))))
    اوه اوه چه ترسناک. نمیدونستم از اونور هم ترسناکه. چه محیط عجیبیه دانشگاه :))

    :)

    واقعاً چرا اخه؟ :)

    فکر نمیکنم هیچوقت خواب امتحان دست از سر آدم برداره!

     

    + من هنوزم خواب میبینم یهو چشمم افتاده به کمد دیدم برنامه امتحانیم هنوز اونجاست و دوتای آخرو خط نزدم!

    نیم ساعتم بیشتر وقت نمونده!

    یا مثلا امتحان فیزیک داریم من یه درس عمومی خوندم بجاش!

    یا سر جلسه ام سوال یکو حل کردم ، بعد نیم ساعته دارم باهاش حال میکنم، یهو یادم میاد 5 دقیقه مونده وقت تموم بشه و 15 تا سوال دیگه هم هست چرا اونا رو جواب نمیدم آخه! :)))

    پاسخ:
    آخ آخ ازون برنامه امتحانا خیلی خیلی بدم میومد! بعد یادمه نمره هایی که میشد بگیرم رو تو ذهنم میزاشتم کنار درسا و معدل رو حساب میکردم و وقتی کم میشد استرسش خیلی خیلی زیاد میشد :))
    خدا کنه خواب اونو نبینم
    اون آخریه واقعا خیلی بده :))) 
    من همیشه دیر میرسم تو خوابام سر امتحان. وقتم گذشته و چون دیر شروع کردم یه چیزی مثل همین آخریه که گفتی میشه :)

    از بدترین خوابهای دنیاس!واییی خیلی بده!

    پاسخ:
    :)) آره واقعا یه بارم خواب دیدم که یه کاری کردم نمره انضباطم کم شده و ناظمه داشت دعوام میکرد :/ انقدر ترسیده بودم وقتی بیدار شدم که چند دقیقه طول کشید متوجه بشم که 5-6 ساله دیگه دبیرستان نمیرم :|

    امتحان الکترومغناطیس ما تو دو تا کلاس برگزار شده بود. من از روی تابلوی اعلان شماره‌ صندلی و کلاسم رو دیدم رفتم نشستم، چند دقه بعد مسئول آموزش که بای دیفالت شخصیت مزاحمی بود اومد بلندم کرد گفت کلاسم رو اشتباه نشستم. بعد موقعی که لیست حضور و غیاب رو واسه امضا آوردن من دیدم اسمم تو ترتیب نیست و صفحه‌ی قبله و توی جای امضا، مراقب نوشته: غیبت!!!!! •_• یعنی که همون جای اولیم درست بوده و... . به حدی اون‌لحظه استرس گرفتم و مسئول آموزش رو تو دلم لعنت کردم که هنوزم بعد از ۵ سال با ترس و وحشت یاد اون لحظه میفتم و هی با خودم می‌گم اگر یه‌جوری می‌شد که نمی‌فهمیدن من حضور دارم چییی؟ 😬

    یعنی انقدر استرس امتحان با درون ما تنیده شده که از ناخودآگاه بنده‌خدا اصلا نمی‌شه انتظاری داشت. 

    پاسخ:
    :))) متاسفم‌ واقعا :))

    والا من خواب امتحان زیاد نمی بینم 

    کلن استرس امتحان نداشتم ولی خیلی خوابای اکشن و بزن بزن می بینم انگار فیلم سه بعدی، کلیم لذت می برم 

    فقط بعضی وقتا توی خوابم متوجه می شم که خوابم و وحشت می کنم و هر کاری می کنم تا بیدار بشم 

    پاسخ:
    چه باحال. چرا وحشت ؟ من خیلی کنترل خواب رو دوست دارم دیگه وسط اون فیلم سه بعدی خودتم نقش آفرینی میتونی بکنی. یه قابلیت طبیعیه که برامون گذاشتن بریم حال کنیم

    جرا امیرآباد تا انقلاب؟! مگه دانشگاه تهران بودید؟

    پاسخ:
    بلی برق بودم. کلاسای عمومی پایین بود:)

    نمی دونم چرا ولی وقتی متوجه می شم، می ترسم از این که تو دنیای خواب گیر بیفتم و سعی می کنم خودمو بکشم بیرون. چون یکی دوبار پیش اومده که وقتی فهمیدم تو خوابم و سعی کردم بلند شم بازم تو خواب مونده بودم و فقط صحنه عوض شده بود... یجور حالت خواب به خواب که میگن 

    خیلی دوست داشتم می تونستم کنترل کنم 

    پاسخ:
    تکنیک داره کنترلش. مثلا اگه تو خواب گیر کردی میتونی نفست رو بگیری، یا مثلا بینیت رو بگیری که نفس نکشی و بعد یکم بی نفس موندن بیدار میشی. یا مثلا اگه داری بیدار میشی میتونی به کف دستت نگاه کنی و فشار میده آدم رو به سمت خواب و خواب رو سنگین تر میکنه.

    اما شما انگار بارها گفتید شریف بودید..!

    یا من اینطور متوجه شده بودم!..

    پاسخ:
    شریفیا رو دوست دارم :)

    شما هم که تو خواب میدوید!

    پاسخ:
    آره اونم با چه سرعتی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی