نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

نامه به صد سال بعد!

شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۳۹ ق.ظ

سلام

 

مرسی از فاطمه برای این چالش!

 

سلام آدمایی که از آینده اینجا رو میخونید.

نمیدونم الان این مدل نوشته ای که اینجا میبینید با زبونی که حرف میزنید چقدر فرق داره. ماها الان یه سری زبون های باستانی داریم که مردم میرن دانشگاه تا بفهمنشون. که بعد برن کتیبه های تاریخی بخونن بفهمن قدیمیا چجوری زندگی میکردن.

شماها باید کارتون راحت تر باشه چون ماها داریم تا جایی که میتونیم اینترنت رو پر میکنیم از هر چیز مهم و غیر مهمی و حسابی میتونید ببینید مردم این موقع چیا براشون مهم بود و چیا مهم نبود.

 

در آستانه ی سال 1500 هجری هستید و میخواید بدونید صده ی جدید چه شکلی خواهد بود؟

براتون بگم که 1399، مصادف سال 2020 معروف سالی بود که دیگه بعضیا گفتن آخرشه. ازین بد تر نمیشه. یه بیماری همه گیر و کشنده کره زمین رو یه مدت تعطیل کرد و همه ی معادله ها بهم ریخت. 

مخصوصا تو این 10-20 سال آخر این صده چند بار تا مرز نابود کردن همدیگه رفتیم. مخصوصا تو خاور میانه. اتفاقا امروز که دارم اینو مینویسم 11 سپتامبر هست. روزی که خیلی از داستانا از اون روز شروع شد.

 

مردم این دوره از حیات کره زمین چند سالی هست که با اینترنت آشنا شدن و فهمیدن که زندگی بزرگتر از اون چیزیه که فکرش رو میکردن. البته سر درگمی هایی هم به وجود اورده. مثلا چیزای ساده ای که قبلا ها جالب بود مثل دور همی های خونوادگی کمتر شده. نمیدونم شماها خونواده هنوز دارید یا تو بسته بندی از کارخونه در میاید. ماها یه چیزی داریم به اسم خونواده که کسایی هستن که ارتباط خونی باهامون دارن. بعد با اینا احساس نزدیکی بیشتری میکنیم. 

 

ولی خیلی جالبه که الان کامپیوتر همه گیر شده و تکنولوژی و دسترسی به اطلاعات همه جا ممکنه ولی همچنان بلد نیستیم چی کارش کنیم. یکم طول میکشه بفهمیم. مثلا همین کرونا، این بیماریه که گفتم، باعث شد بفهمیم که میتونیم از راه دور هم با هم کار کنیم. یا جلسه بزاریم. لازم نیست پاشیم بریم یه جایی، فیزیکی، تا کار جلو بره. که واقعا الان که مارو نگاه میکنید نخندید بهمون، نمیفهمیدیم که میشه! واقعا نمیفهمیدیم!

 

الان که اینو مینویسم کم کم مردم دارن به سمت رسانه هایی میرن که محتواش رو خودشون انتخاب کنن. قدیما اینجوری بود که از یه جایی یه چیزای مشخصی پخش میشد و شما با گیرنده ات دریافتش میکردی. و نمیتونستی چیزی که میخوای رو ببینی. چیزی که میخواستن رو میدیدی. الان داره اینجوری میشه که محتوایی که میخوای رو خودت انتخاب میکنی. ایرانیا هنوز البته یوتیوب رو به نحوی که شایسته باشه نگرفتن. ولی بزودی میگیرنش. 

 

اینم از چیزای فرهنگی ای که یادم میاد.

فکر کنم قرن 15 ام هجری شمسی دوران جالبی بوده باشه. پر از پیشرفت و درک بیشتر آدما. قرنی که دیگه همه فهمیدن که هرچیزی که میخوان برای ساختن بهشت روی زمین رو دارن. فقط کافیه خودخواهیشون رو کمتر کنن و یکم بیشتر به زمین محبت کنن تا زمین بیشتر بهشون روزی بده. قرنی که آدما فهمیدن لازم ندارن برای شاد تر بودن تو شهر های خاکستری آلوده وقت و زندگیشون رو حروم کنن. شادی رو تو طبیعت و طبیعی زندگی کردن دیدن.

 

راستی من هنوز UFO ندیدم. خیلی دوست دارم این آدم فضایی ها رو ببینم چجوری زندگی میکنن و چه تکنولوژِی هایی دارن و چه فرهنگ و فلسفه ای دارن. امیدورام شماها حداقل دیگه این چیزا براتون عادی شده باشه.

 

راستی یادتونه من کی مُردم؟ الان دارم به اون موقع فکر میکنم!

آخی بیچاره ها شما ها باید زندگی کنید :)))). من که تمومش کردم رفت! سعی کنید لذت ببرید! چون کار دیگه ای نمیتونید کنید.

 

برای بچه های آینده ی زمین، زمین رو آباد کنید. حق اونا هست که روزای رنگی تری داشته باشن.

  • ظریف

نظرات (۱۲)

  • فاطـــღـــمـه ツ
  • جالب بود

    اونجا ساعت چنده؟ 😂

    پاسخ:
    5 و بیست دقیقه بعد از ظهر :) کارم تموم شدش الان:)

    آخ آخ بهت غبطه می‌خورم. :)))))

    کلاً.

    پاسخ:
    :))))
    صد سال دیگه با هم اون دنیا میشینیم این پست وبلاگا رو میخونیم میخندیم:))

    بامزه نوشتین... آدم کنجکاو میشه صد سال دیگه قراره چطوری باشه...

    پاسخ:
    ممنون! عجییب غریبب باید بهترین کلمه ها برای توصیفش باشه

    جالب بود...

    ولی کاش لااقل ازشون میخواستین بعد از خوندن این متن واسمون فاتحه ای چیزی بخونن اگه تا اون موقع چیزی از این اعتقادات باقی مونده باشه... :)

    پاسخ:
    آخ آره. کامنتا رو احتمالا میخونن. اگه این کامنت رو دیدید فاتحه، انرژی مثبت، هرچی که اون موقع مد هست بفرستید اونور برا من و بی نام و بقیه دوستان!

    عالی:))

    پاسخ:
    مرسی :)
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • چه خوب و جامع :)

    و چه جالب که مصادف شد با ۱۱ سپتامبر.

    ولی امیدوارم اینطوری نشه که آدما از کارخونه بیان بیرون.

    پاسخ:
    مرسی!
    آره کارخونه رو خودمم خوشم نمیاد ولی این آدمام غیر قابل پیشبینی اند‌. تو ذهنم یه چیزی شبیه اون چیزای ماتریکس بود که توش بدن ها رو زنده نگه میداشتن و از انرژیشون استفاده میکردن :/ 

    :)))

    یکم الکی مارو باکلاس تر نشون میدادین ، بهمون نخندن :)) 

    امکانش نیس ۱۰۰سال دیگه زنده باشیم؟

    یعنی من میشه ۱۲۴ سالم! 

    اوه نه چخبره :) 

    ولی خب اونا فک کنم بتونن عمرهای طولانی تری داشته باشن 

    مثلا بخوان به ۲۰۰سال دیگه نامه بنویسن

    البته احتمالا تا اونموقعه چیزی به اسم نامه نباشه

    شایدم برعکس‌شد و فقط امیدشون به ۵۰ سال بعد باشه ! 

     

    پاسخ:
    منم فکر کنم عمرشون زیاد تر بشه و هدف های زندگیشونم متفاوت تر ازین چیزی که ماها بهش فکر میکنیم! 
    :)) اون موقع که اینو میخونن من که نیستم :)) یکم بخندن بهمون
    نه بابا چخبره ۱۲۴ سال بریم زود تر راحت شیم! :)

    مردم این دوره از حیات کره زمین چند سالی هست که با اینترنت آشنا شدن و فهمیدن که زندگی بزرگتر از اون چیزیه که فکرش رو میکردن

    + :)

    نمیدونم شماها خونواده هنوز دارید یا تو بسته بندی از کارخونه در میاید

    +حدودا صدسال قبل ماهم مردم فکر میکردن 2020 مردم با ماشین های پرنده بین کرات سفر میکنن و تعطیلات میرن مریخ مصلا.حالا ببین نشستیم تو خونه تند تند دستامون رو میشوریم

    میتونیم از راه دور هم با هم کار کنیم. یا جلسه بزاریم. لازم نیست پاشیم بریم یه جایی، فیزیکی، تا کار جلو بره

    +خیلیا هنوز به این اعتقاد نرسیدن و ترجیح میدن واسه نامه کارآموزی تو گرما بفرستنت این اداره و اون اداره

    فکر کنم قرن 15 ام هجری شمسی دوران جالبی بوده باشه. پر از پیشرفت و درک بیشتر آدما. قرنی که دیگه همه فهمیدن که هرچیزی که میخوان برای ساختن بهشت روی زمین رو دارن

    +بله بله امیدوارم همینطور باشه!
     

    آخ که چقدر حال کردم با این پست!خوبه که راحت بتونی هر چی به ذهنت میرسه بنویسی



     

    پاسخ:
    آره میبنیی چقدر کند جلو رفت؟ هنین فیلم back to the future بود که نشون میداد تو ۲۰۱۵ اسکیت هایی بود که رو هوا معلق بود :)) خیلی کند جلو رفتیم
    درست میشه. اون نسلی که این چیزا رو چیدن اگه اجازه بدن نسلی که مغزش یکم بیشتر کار میکنه دخالت کنه درست میشه.
    ممنون!

    سلام :)

    بچه‌های بسته‌بندی شده Oo

    اون خطی که راجع به مرگتون نوشتین، اون یه حسی داشت مثل حس آگاهی. یعنی همینطور که متن رو میخوندم و همراه شدم باهاش ، آخرش یکهو آگاه شدم که اون موقع احتمالا دیگه تو این دنیا نیستیم.

    امیدوارم که ما هم تا آخرش لذت ببریم و زمین رو برای صد سال بعد بهتر نگه‌داریم، بنظرم یکجور امنته  که دست ما سپرده شده.

    خیلی نامه‌ی خوب و لذت بخشی بود :)) ممنون.

    خب ازونجائیکه اگه انسان‌های صد سال بعد این پست رو بخونن ممکنه نظراتش رو هم بخونن منم از همین‌جا بهشون سلام می‌کنم D:

    پاسخ:
    سلام مرسی ازین کامنت خوبت
    آره بنظر منم میان تو کامنتا :)) سلام بهشون!
    صد سال دیگه زیر خاک احتمالا، دیگه یه آدم مجزا نیستیم. یه بخشی از زمین شدیم و برگشتیم به همون چیزی که بودیم. بعد از تو 'آگاهی' زمین داریم به این بیرون نگاه میکنیم و میبینیم این آیندگان رو که دارن کامنتای این پست رو میخونن :))

    اینی که نوشتی برای صدسال آینده نبود که برای ۱۰۰۰سال آینده بودXD

    پاسخ:
    :)) من که پنجاه شصت سال دیگه بیشتر نیستم :)) دیگه مشکل خودشونه کی انجامش بدن

    این عکس کاسه ماسته چیه؟

     

    اون شعری که جدید اضافه کردی قشنگه :)

    هیرز تو د هارتس تت بریک

    هیرز تو د مس وی میک

     

    پاسخ:
    اون که توشه یه fet هست. یه سوییچ الکترونیکی به اسم mosfet. ماسفت. بعد اینجا یه fet تو یه کاسه ماسته که میشه ماستفت!
    مرسی مرسی.
    از لالالنده:)

    قبلا داشتم یه کانسپیرسی تئوری میدیدم تو کانال یوتیوب Shane  میگفت این سفینه ها سوارشون آدم فضایی نیست، آدمای آیندن که سفر در زمان رو یاد گرفتن میان واسه خودشون گذشته ها رو عوض میکنن بعد برمیگردن.

     

     

    پاسخ:
    کاشکی حداقل میومدن ببینیمشون :/
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی