نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

ارغوان

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۵۶ ب.ظ

سلام

 

این آهنگ ارغوان که از میکس های seventh soul هست و میکس شعر خوندن آقای ابتهاج و یه سری آهنگ دیگه است چند روز پیش تو ذهنم گیر کرده بود و خیلی نیاز داشتم گوش بدمش.

کارای  seventh soul باعث شد که کمی به کارای اساتید کلهر و شجریان و علیزاده بتونم گوش بدم. خودم از سنتی ها خوشم نمیومد به طور عمومی ولی این beat ی که روشون میزاره بسیار لذت بخششون میکنه برام.

 

نمیدونم چی تو این آهنگ دقیقا برام جالبه. یه حس کلی خوبی میده. حس همدردی میده. 

مخصوصا که میبینم یکی که ریش هاش سفید شده بعد این همه زندگی میگه

 

ارغوان این چه رازیست که هر بار بهار با عزای دل ما می آید؟

 

منم سوالم از ارغوان همینه

ارغوان واقعا چرا؟ 

 

در حالی که بعد از strawberry full moon دیشب که ماه کامل بود و جلسه ی کاری که توش خون ریختم و خونم ریخته شد، (ولی من بیشتر) امروز با لباس قرمز اومدم سر کار و مشکی نپوشیدم(همیشه مشکی ام معمولا) که ببینم ارغوان به من جواب میده که چرا همیشه برای بزرگ شدن باید تنش تحمل کنیم و مرز های وجودمون رو بدریم؟ 

جدی این چه دنیاییه که آفریدم و اومدم توش؟

 

راضی ام از روز های خوب. بعضی روز ها روز هایی هستن که میبینم بالاخره به یکم آرامش رسیده زندگی و فرداش دوباره آشوب ذهنی و تنش های فکری شروع میشه. 

انگار تنهایی رو برای دیوانگی ساختم که در حضور بقیه بتونم رفتار جالبی نشون بدم. 

 

ارغوان آخه این چه فازیست؟؟

  • ظریف

نظرات (۹)

تا بوده همین بوده. مقابله با قانون لختی باعث رشد ادم میشه

پاسخ:
دوست دارم بدونم چقدر طول میکشه آدم به اندازه خدا-شدن رشد کنه. 

نمیدونم. بنظرم به زمان نیست،به عمله

اونو ارغوان باید پاسخ بده :))

پاسخ:
ارغوان کجاییییی؟

سلام

با یک آیا می دانستید شروع می کنیم که بدونی احتمالا.

آیا می دانستید تخلص! شعری هوشنگ ابتهاج سایه هست؟

شاید به ارغوان مربوط نباشه اما یه قلب ارغوان داشتم که یک روز خیلی ناگهانی دیگه نداشتم اش.

و اما چرا من دیشب که ماه رو تماشا می کردم گفتم که هنوز یک شب مونده تا ماه کامل و واقعا هم مونده بود. الان ماه شب چهاردهه و آسمانِ غرق در دود و غبار در تلاش برایِ ماه تابی. خلاصه که یک شب جلو هستی و از منظر جایگاه جغرافیایی و چرخش زمین و ماه و اینا که نگاه می کنم نمی دونم چه جوری!

پاسخ:
تاریخ ادبیات رو چند صد ساعت خوندم و تو کنکور 2 تا سوالش رو غلط زدم! :)

سایه! دوست دارم بدونم چی شده گذاشته سایه.

قلب ارغوان که نمیشه دیگه نداشت. یهو میشکنه یا سوراخ میشه همه جا رو ارغوانی میکنه. سفت و محکم میشه ولی در نهایت فکر کنم رنگش همون ارغوانی میمونه، نه؟ شاید یکم تیره تر

ماه 2-3 روز اینور اونور ماه کامل تقریبا کامله. من از یه app به اسم moon استفاده میکنم و 3 روز وسط ماه رو که 97 98 درصد ماه معلومه رو دوره ماه کامل میدونه. 
دیگه تو این دوره هر وقتی که معلوم باشه و ابری نباشه استفاده ام رو میبرم :)

می دونم با ادبیات دوستی نزدیکی نداشتی و حالا موسیقی کلاسیک هم اما آخه چراااااا می دونی دوتا سوال منفی و ضریب ۴ ادبیات و الخ (در نقش این مشاورهای کنکور و پشتیبان ها، با تشکر از زحماتشون البته )

می تونی از خودش بپرسی اگه توی شبکه های اجتماعی یا جایی پیدا کردی اش سلام منم برسون : )

دیگه برای ما شد آن چه شد. اما هنوز یاد دارم اش.

 یه stellarium دارم که میشه باهاش تو آسمون چیزای زیادی پیدا کرد اما اینی که گفتی رو آیا از کجا پیدا کردی؟ اندروید کار هست یا سیب گاز زده یا چه؟

راستی مبارک باشه اون پروژه به مرحله تست انسانی رسید؟

پاسخ:
موسیقی کلاسیک غربی رو دوست داشتم. نمیدونم چرا ایرانی رو باهاش ارتباط برقرار نکردم. نمیدونم. خیلی طولانی بودن برام و تمرکزم اجازه نمیداد. شاید به سن باشه. الان بیشتر میتونم گوش کنم. البته یه آلبوم شجریان-کویر داشتیم که پدرم گوش میداد، اون رو دوست داشتم.

یبار شاید فرصت بشه! 

شد آنچه شد!

این اندروید بود. البته فکر کنم اپ های زیادی هستن که وضعیت ماه رو نشون میدن چون فکر کنم خیلی سخت نباشه نوشتن برنامه اش. 

نه بیشتر سر همدیگه داشتیم داد میزدیم. اونجوری خون ریختیم. این که هنوز خیلی کار داره. فعلا یه مایع ارغوانی دارن که تو دستگاهشون میریزن ببینن حباب درست نشه توش و ازین جور چیزا.

کارای الکترونیکیشم تا حد خوبی باقیه مونده و چیزای محدودی رو درست کردیم. هفته بعد کلی کار داریم. کلی ها..
  • دُردانه ‌‌
  • اون اپ باید ماهو ببینه اندازه‌شو بگه یا برنامه‌ریزی شده؟

    مثلاً ماه رمضونا که دنبال هلال ماه می‌گردیم اون اپ کمکی می‌کنه؟

    پاسخ:
    لازم نیست ببینه ولی نمیدونم با چی همزمان میکنه خودشو.
    نمیدونم از کجا میاد دیتاش ولی فکر نمیکنم یه عده اولای ماه ها دنبال ماه بگردن و این اپه رو همزمان کنن. احساسم اینه که محاسباتی باشه. 

    قبول دارم موسیقی کلاسیک ایرانی و هر چیز شرقی طور، در کل یه تمرکز و صبر بیشتری می طلبه و دیربازده هست و شاید دیرپا تر!

    اگر جناب پدر گوش میدن که شجریان پدر هست پس. شنیدم که میگن هر ده سال طبع آدم ها عوض میشه. می تونه در زمینه هنر و موسیقی و اینا هم باشه. البته نمی دونم چقدر درست هست چون تفاوتی حس نمی کنم در قریب به سه دهه.

    از اون خون ریزی ها. (ایموجی از ترس قایم شده!) شاهنومه آخرش خوشه!

    و حیف که نمیشه هفته ی بعدم رو بفرستم یکم از حجم کارها رو باهاش تقسیم کنه هفته ی بعد اونجا، چون تقریبا کاری ندارم باهاش.

     

    پاسخ:
    درسته. پدر
    من اوایل فقط یانی گوش میدادم
    بعد کلاسیک هایی مثل بتهون و شوپن و موتزارت و...
    بعد یکم محمد اصفهانی و عصار و این پاپ های بچه مثبتی تر گوش دادم
    بعد پاپ های ایرانی غربی مثل سیاوش قمیشی
    بعد راک های قدیمی
    یه مدتی شد progressive rock اساتید پینک فلوید
    الان چیزای عجیب غریب تر هم گوش میدم مثل psytrance , doom metal و ... البته نه همیشه. موقع هایی که موقعش باشه.
    عوض شدم منم
    کم کم همش با فهمیدن نظر اشتباه دین در مورد موسیقی بود که کم کم آزادم کرد ولی سال ها و مناظره های خیلی زیادی بین نیم کره چپ و راست مغزم طلبید تا راضی بشه.
    آخر هفته حالا بیاد، هفته بعد مهم نیست :) 

    چه جالب بود

    ماه توت فرنگی رو چطوری ازش استفاده کردی؟ 

    پاسخ:
    رفتم بیرون و به نور ماه نگاه کردم و مدیتیت کردم. الانم از ساعت ۳و نیم صبح بیدارم کرده و صدای پرنده ها رو هم در اورده.
    ماه بنظر میاد یه مجموعه فرستنده و گیرنده انرژی تو عوالم بالا باشه که میشه باهاش یه کارایی کرد. 

    این روندی که گفتی فاصله های ۱۰ ساله براش یکم زیاده پس.

    آره موندن و راکد شدن نتیجه اش گندیدنه. در حرکت بودن به خودی خود خوبه.

    و خوبه که موقع هایی که موقع اش باشه رو پیدا می کنی.

    آخر هفته هم میاد به موقع اش : ) برای ما نفسای آخره.

    رابطه ی پرنده ها و حیوانات دور و بر رو با طلوع و غروب خورشید و زمان طلوع فجر رو به وضوح شنیدم و ماه رو هم بعضی وقت ها اما کم تر ریز شدم به جزئیات اش. هرچند خودم هم به عنوان یک حیوان (موجود جان دار!) جاذبه ی عمیقی رو حس می کنم.

    به دردانه:

    سلام میگم این استلاریوم هم یادمه آخر ماه رمضون هاله ی نور ماه رو نشون داد که البته با چشم غیرمسلح! نمیشد تو آسمون پیداش کرد. البته اون هایی که هم سایه میگه که درصد نشون میدن دقیق ترن حتما.

    پاسخ:
    آره دوره هاش کمتر بوده تقریبا از سال 85-86 شروع شد برام و الان حدود 1400 ایم. میشه 15 سال کلش. مخصوصا این آخری ها رو تو دو سال پاس کردم که خیلی سریع تر بوده :))

    آره وصل بودن به احساس ها و این که چی دلم میخواد چیز جدیدیه که داره توم به وجود میاد. مخصوصا برای یه شخصی که خیلی آنالیزگره احساسات انگار یه کاری دارن میکنن در عمق وجود و آنالیز و فکر روی سطح بیشتر واضحه.

    ولی الان دارم به این نتیجه میرسم که هرچقدر هم فکر کنم و آنالیز کنم در نهایت احساس ها باید رفتارم رو شکل بدن. البته که خیلی طول کشیده تا بتونم آزادشون کنم و بزارم کاری که میخوان رو بکنن. حس میکنم پس دادن قدرت اختیار باشه اجازه دادن به احساسات.

    یعنی قدم های بزرگ رو احساسات تصمیم میگیرن و قدم های کوچیک رو فکر سعی میکنه یه کاری کنه. اونم معمولا تصمیم نمیگیره دیگه برام. بیشتر سر درست کردن جمله ها و یادگرفتن چیزای دیگه کمک میکنه منو.

    من انتظار داشتم یکم خورشید باشه تا شروع کنن سر و صدا ولی نصفه شبی داشتن سر و صدا میکردن.

    اگه شب هایی رو برابر هزار ماه بگیریم پس دو سال ذکر شده میشه خییییلیییی سال.

    یاد دوستی افتادم که آخر هر گفتگویی می گفت اینجور به نتیجه نمی رسیم تو با قلب ات حس می کنی و همین برات کافیه اما من باید با عقلم ببینم و بفهمم اش. و الان این اومد به ذهن ام، ممکنه او هم از خیر کاربرد عقل در همه جا گذشته باشه.

     خودم هم تقریبا چندمدتیه که فهمیدم خورشید قبل از اون طلوع ظاهری، در وقت فجر حتی کاذب اش یه جورایی طلوع کرده. و اون ساعتی که میگی ۳ و خورده ای به بعد نزدیک های فجر حساب میشه به نظرم و بله به ویژه  اگر منطقه روستایی یا جنگل و این ها باشی سمفونی زوزه سگ ها و جیغ پرنده ها و گاها گرگ ها و بادی که بین درخت هاست و هرچه موجود اهلی تر نباشه! رو می تونی رایگان به تماشا بشنوی(ترکیب دیدن و شنیدن). و حالا تاثیر دوچندان ماه تاب و فجر به نظرم هیجان انگیز تر از آب درمیاد.

    پاسخ:
    یه شب هایی بود که دقیقا همین قدر گذشت.

    من حس میکنم قدرت پردازش ذهنم خوبه و خودش رو تو ریاضی و فیزیک و حل مساله نشون داده ولی یه چیزی که این دنیا بهم ثابت کرده اینه که چند متر جلوترم رو فقط میتونم پیش بینی کنم باهاش.

    تماشا بشنوی! :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی