نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

هزوراوده

جمعه, ۱۰ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۰۷ ق.ظ

سلام

جنس واقعیت از اتم نیست. از ستاره های بزرگ و کوچیک نیست. 

اونا دورترین چیزایی هستن که تو واقعیت نسبت به ما قرار دارن.

جنس واقعیت از دست هست. از بدن هست. از وسایل و دکور هست. از جنس عروسک هست. از جنس پوست و گرما هست. از جنس لباس هست. از جنس دست هست.

  • ظریف

نظرات (۶)

فیلسوف زمانه، شیخ مهدی الدین مهدیانی

پاسخ:
:))

سلام

ممنون که بالاخره پست کوتاه زدی ما هم بتونیم بخونیم ببینیم چی مینویسی؟:)

داداش یکم زیر دیپلم صحبت کن ما هم متوجه شیم!

آخه واقعیت و اتم ..منظور خاصی از واقعیت داری؟

پاسخ:
شبیه wavelet میمونه. فشارش بدی تو زمان تو فرکانس میزنه بالا، فشارش بدی تو فرکانس تو زمان میزنه بیرون!
بنظر میاد علم تجربی ای که داریم خیلی با جزییات زیادی داره کار میکنه و کارش رو درست انجام میده ولی مشکل اینه که نتیجه ی زوم کردن انسان روی دریچه های ابزار هایی هست که خودش ساخته و داره به یه جایی که با چشم خالی قابل دیدن نیست زوم میکنه. در حالی که خود واقعیتی که توش هستیم رو هنوز متوجه نمیشیم و فرمول در اوردن براش خیلی سخته چون از جنس رفتار های انسانی هست نه قوانین ساده قابل پیش بینی
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • من از حرفتون (و شاید ذهنیتی که خودم دارم) اینطور برداشت کردم که واقعیت رو ادراک ما می‌سازه🤔

     

    ولی از عنوان هیچی نفهمیدم :))

    پاسخ:
    اون بالا تو تیتر زده بود ده ده، یعنی ده دی ماه شمسی گفتم بنویسم هزار و ده و اشتباها این شکلی شد. داشتم فکر میکردم اگه ادراک ما دنیا رو میسازه اگه کلمه ی جدید درست کنیم میتونیم واقعیت رو تغییر بدیم؟ اگه بیشتر درک کنیم واقعیت رو چی؟ شبیه spell تو جادوگری میمونه؟ 

    واقعیت قابل لمسه ؟

     

    دوستان بیاین حدس بزنیم XD

    پاسخ:
    حدس بزنید :)
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • نمی‌دونم.. ولی یه کم پیش داشتم یه متن می‌خوندم که به نظرم اومد شاید ربط داشته باشه. نویسنده‌ش معتقد بود اتفاقا زبان و کلمه‌ها ارتباط ما رو با واقعیت قطع می‌کنن! انگار وقتی برای یه چیزی کلمه می‌سازیم اون ارتباط مستقیمی که قبلا بوده از بین میره.

    (اگه خواستید بخونید اینجاس).

    پاسخ:
    بنظرم به نگاه آدم برمیگرده. اگه تو ذهن آدم از این که این درخته این باشه که این چیزی که اشاره دارم بهش میکنم رو تو یه کلمه خلاصه کردم و حس میکنم که میفهمم زیر و بمش چیه، یا یکم عمیق تر مکانیزم های زیستیش رو میدونم پس میدونم چجوری کار میکنه و وجود داره، احساس تکبر به آدم میده. نفس آدم رو متورم میکنه و چشم آدم رو به این که این موجود، ویژگی ای به اسم زندگی داره، که هیچ وقت توضیحی براش ندارم، میبنده.
    ولی میتونه این باشه که درخت، همون کلمه ای که یه بخشی از واقعیتی که جلوی من هست و هیچ درکی از این که چجوری کار میکنه رو توصیف میکنه. اینجوری آدم جا باز میزاره برای جادوی خلقت و طبیعت که سهم خودش رو داشته باشه و خودش رو بالای قضیه نبینه
  • هاشم کوچیکه
  • ولی قصه گربه شرودینگر هم هست، یعنی میگم وقتی ما باشیم اون بدن و دست و عروسک هست؛ ما نباشیم چی؟

    پاسخ:
    دست اول تو متن دست خودمون بود. 
    جنس واقعیتمون از جنس همین پرسپکتیوی که با دوتا دست اطراف میدان دیدمون هسته. که اگه تو یه جای تاریک هم باشیم باز هم خودمون خودمون رو میتونیم لمس کنیم. ولی در مورد بقیش بله، یه قسمت دیگه ای از واقعیت فضای بیرون جایی هست که توش هستیم که هر اتفاقی میتونه در حال افتادن باشه تا وقتی که ما اندازه گیری و مشاهده نکنیم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی