نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

ده سوال وبلاگی

پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۵۵ ب.ظ

سلام

20/6/1399

9/10/2020

 

مرسی از رقیق نیمه راه بابت دعوتش!

 

1- چی شد که به دنیای وبلاگ ها اومدی؟

یادمه حدود سال 86 85 اینا بود که اولین بار اینترنت دار شدیم. من انگلیسی زیاد نمیفهمیدم و در حد کار راه انداختن برای بازی ها و یه سری نرم افزار ها بلد بودم. اون موقع یادمه بیشتر تو سایتایی مثل تبیان و رشد و ... میچرخیدم و بعد هم انجمن هایی مثل انجمن نیک صالحی و .. 

یادمه یه بار یه تبلیغ دیدم که محتواش این بود که یه وبلاگ مجانی میتونی داشته باشی. تبلیغ ایران بلاگ بود که دیگه وجود نداره. برام جالب بود که یه گوشه از این وب میتونه برای من باشه و توش بنویسم. البته که نه ایده ای برای نوشتن داشتم نه این که خواننده ای. دو سه تا ازین وبلاگا با حداکثر چند پست درست شد و گم شد. پستاش چیزایی مثل کارای عجییبی که تو GTA میشه انجام داد یا راجع به مدرسه بود. 

یه بار به یکی از آدم بزرگایی که میشناختم نشون دادم وبلاگمو و بنظرش لحنش بچگونه و غیر رسمی بود (حدس بزنید چرا؟ چون من بچه بودم :|) و اون تا مدتی ریشه ی وبلاگم رو خشکوند.

کم کم به سمت بلاگفا و میهن بلاگ و ... رفتم ولی هیچ کدوم برکتی نداشت.

تا این اواخر که مهدی، دوستم، گفت بیان یه سرویس وبلاگ خوب درست کرده و منم اومدم اینجا و ازون موقع تاحالا بزنم به تخته چرخش میچرخه :)

 

2- هدف از نوشتن؟

اون اولای همین بلاگ بیشتر تجربه های برقیم بود که یادم نره و برای بقیه هم باشه بعدش قاطیش فکرای درون مخم که از passive agressive بودنم میومد بود. رفتارایی که تو بقیه میدیدم و نه بهشون میگفتم و نه دست از فکر کردن بهشون برمیداشتم. وبلاگ یه جایی میشد که خالیشون کنم. بعدا هم که شد زندگی و با اومدن چیزایی که تو کانال یوتیوبم تبلیغشون میکنم کلی خدا شناسی و دنیا شناسی و خودشناسی. که مسیر زندگی یه نفر از زندگی سالم به دیوانگی داکیومنت بشه. 

 

3- بنظرت چرا باید وبلاگ نوشت؟

میل به جاودانگی و این که میتونیم یه قسمتی از خاک این سیاره رو که سیلیکونش به آی سی و هارد دیسک و کامپیوتر ها تبدیل شده رو با انگشتامون و فکرمون تغییر شکل بدیم بنظرم دلیل خوبیه و جالبه. من حتی وصیت نامه ام رو هم نوشتم چند سال پیش و به عنوان یه پست انتشار در آینده گذاشتم و هی تمدیدش میکنم. که جالبش میکنه سر فرصتش!

 

4- وبلاگ ایده آل چه ویژگی ای باید داشته باشه؟

اریجینال باشه. کپی نباشه. هرچی هست خود آدم باشه. البته بنظر من. 

 

5- بیشتر چه وبلاگ هایی رو دنبال میکنی؟

بلاگ هایی که احساسای خودشون رو مینویسن. روز نویسی میکنن. تحلیل میکنن یه موضوعی رو به قلم خودشون. باحال ترن. حس میکنم در زندگی درونگراییشون شریک شدم و وبلاگ منم شریک کردن بقیه تو ذهن خودمه.

 

6- نظرت راجع به سرویس های وبلاگ نویسی چیه؟

خداروشکر. بیان که خیلی خوبه. 

 

7- نظرت راجع به محیط وبلاگ نویسی چیه؟

بنظرم همین که آدم میتونه یه نفر رو در طول زمان ببینه و خودشو در طول زمان ببینه یه خودشناسی ای برای آدم میاره که "نظراتش ثابت نیستن" آدمایی که این رو بفهمن پستای بقیه وبلاگا رو به عنوان نظر نویسنده میدونن و یا نظر میدن و تایید میکنن یا نظر میدن و رد میکنن ولی هیچ وقت تنش درست نمیکنن. که بنظرم یه چیز خوبی برای بالاتر رفتن سطح تمدنه.

 

8- ویژگی ای از بلاگر دیگه ای که دوست داشتید؟

من مخصوصا اون اول ها از این که نیکلا وبلاگش رو خیلی وقت بود نگه داشته بود خیلی خوشم میومد و به خودم گفتم منم باید وبلاگم رو یه مدت زیاد نگه دارم و پاکش نکنم. که همینطور شده بنظرم!

 

9- چند تا از لبخند هایی که در وبلاگستان داشتید؟

:) الان

 

10- بدون تعارف ترین حرف با بلاگ نویس ها

دمتون گرم. این که آدم فکرش رو کلمه کنه کار مقدسیه. یه چیزیه که اجداد ما فکرش رو هم نمیکردن به این راحتی بشه. شما دارید لبه ی فهم بشر رو جلو میبرید با فکر کردنتون. این که آدم روی رفتار های خودش و بقیه و اتفاقای زندگیش فکر کنه و درس بگیره فلسفه ی زندگیه و نوشتنشون و به اشتراک گذاشتنشون یه پله بالاتره. البته نه که کار شاخی کنیما ولی همین میلیمتر به میلیمتر آگاهی بشر رشد کرده و ما هم باید سهم خودمون رو انجام بدیم. حتی اگه شده برای اون صد ها نسل آدمی که توسط خرس و سرما و گشنگی و ... نمردن تا به ما برسه.

 

 

  • ظریف

نظرات (۸)

  • فاطمه ‌‌‌‌
  • اون قسمت که آدم می‌فهمه نظراتش ثابت نیستن و کم‌کم به یه خودشناسی می‌رسه رو خیلی موافقم.
    جواب سوال ۱۰ هم جالب بودش، احساس مهم بودن کردم به نوبه‌ی خودم :))

    پاسخ:
    فسیل وبلاگامون رو تصور کن 1000 سال دیگه که به عنوان آثار تاریخی از طرز فکر آدمای این موقع از تاریخ بررسی میشه :)) 
    نحوه ی گذاشتن کلمه ها کنار هم، موضوعاتی که مینویسیم و ... برای آدمای اون موقع خیلی باید جالب و عجیب و قدیمی باشه. 
    ولی این حداکثر فهم و تلاشمون بود ای آدمایی که دارید از 1000 سال دیگه اینو میخونید. 

    کاشکی اون بخش وصیت نامه رو‌ نمینوشتین ..

    آدم دلش میگیره 

    ولی از بقیش استفاده کردیم 

    مخصوصا بخش اخر 

    بنظرم هیچ کار کوچیکی توی این جهان ارزشش کم نیست

    و میتونه تاثیرات عظیمی داشته باشه :)

     

    پاسخ:
    باحاله که اتفاقا
    فکر کن بعد از رفتنم تازه یه پست منتشر میکنم. اصلا یکی از چیزایی که خیلی دوست دارم اینه که قیافه بقیه رو ببینم بعدش :))

    ممنون!

    ایده ی وصیت نامه خیلی جالب بود:)

    پاسخ:
    :)) بنویس! فقط یادت باشه همش باید هی تمدیدش کنی یهویی نیاد رو بلاگت :))
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • گاهی به این فکر می‌کنم که واقعا ملت از رو وبلاگامون چه فکری می‌کنن. حالا ۱۰۰۰ سال بعدم نه*، مثلا ما الان از خیلی آدمای مشهور یه بیوگرافی در حد کتاب یا مستند داریم. ولی فکر کن ممکنه تو نسلای بعدی بیان از رو وبلاگ طرف ببینن چه طوری فکر می‌کرده یا با بقیه رفتار می‌کرده!

    راستی اون بخش وصیت‌نامه رو که گفتین (دور از جون حالا) یاد مرحوم مرتضی پاشایی افتادم که بعد از فوتش بازم آهنگ ازش منتشر می‌شد :)) اونم رو انتشار در آینده گذاشته بوده ینی؟ :)))

     

    * می‌شه یه چالشم بذاریم برا آدمایی که مثلا ۱۰۰ سال دیگه میان اینجاها رو می‌خونن نامه بنویسیم!

    پاسخ:
    چه چالش باحالی! بزارین! منم شرکت میکنم!
    آره 1000 سال دیگه احتمالا اصلا شبیه آدم نیستن. همون 100 سال دیگه خوبه.
    منم خیلی دوست دارم مثلا ببینم یه وبلاگ 20-30 ساله چه شکلی داره. دیگه اونجا خونه ی اون نفر شده و چند دهه توش بوده. باید جالب باشه. 
    :))) مرحوم کارش درست بود، اون دنیا یه استدیو دادن بهش مستقیم میفرستاد

    اولا که خدانکنه الهی ۱۲۰ ساله بشین !

    دوما مثلا چه چیز جذابی در قیافه ی فردی که دوستش فوت کرده وجود داره ؟:/

    پاسخ:
    ممنون! البته 120 سال زیاده یکم کمتر هم راضی ام! 

    اینش بنظرم جالبه که میاد وبلاگم رو بعد یه مدت چک کنه ببینه چیا نوشته بودم این دم آخری میبینه ای بابا این مهدی با این که مرده هنوزم ما رو ول نمیکنه پست میزاره!

    باحال میشه :))

  • هلن پراسپرو
  • جواب سوال نه لبخند به لبم اورد. چون یادم افتاد که از هر ده ثانیه تو بلاگستان، نه ثانیش لبخند رو لبم بوده.

     

    @فاطمه

    اره اره! چالش خیلی جذابی میشه!

    پاسخ:
    :)!
    واقعا جای خوبیه. یکی از جاهای دنیاست که حس میکنم اگه بقیه دنیا رو سیل هم ببره، آدم میتونه بیاد و یکم به خودش اطمینان بده آدمای خوب هنوزم هستن!

    شاید باورت نشه، ولی من هم دقیقاً یک وصیت‌نامه نوشتم با فاصله زمانی یک هفته و هی تمدیدش می‌کنم. تو رو نمی‌دونم، ولی به من یه حس خوبی می‌ده حقیقتش.

    در مورد جوابت به سوال 5، کاملاً موافقم.

    فقط این‌که باید در مورد جوابت به سوال 6 تجدید نظر کنی به عقیده من. :/

     

    پ.ن: می‌دونی چطور برای دانشگاه‌های اروپا، بورسیه و ویزای تحصیلی و پذیرش گرفت؟ البته بورسیه اراسموس ماندوس رو نمی‌خوام، گرفتنش خیلی سخته. خود من بریتانیا رو مد نظر دارم. و این‌که آیا در طول تحصیل، می‌شه اقامت دائم هم اخذ کرد؟ در مورد کانادا این موارد چطور هست؟

    پاسخ:
    چقدر خوب!
    من یه ماه یه ماه تمدید میکردم ولی دیدم نمیمیرم دیگه 3 ماه 3 ماه شد. این دفعه آخرم 6 ماه انداختمش عقب :| فکر کنم از هدفم دور شدم :))

    نمیدونم الان فقط بیانو آخه میشناسم :)) چند ساله هم اینجام و زنده است :)

    یکی از راهای خیلی مطمئن فاند گرفتنه. که شما یه پوزیشن ریسرچ تو یه جایی میگیری. تو اروپا معمولا برای دکتری ازین فاندا پیدا میشه. تو کانادا و آمریکا برای مستر هم گیر میاد. فاند های اسکالرشیپ و فلو شیپ و ... هم ممکنه باشه که همینجوری برای حضورت یه پولی میدن منتهی خیلی محدود تره و سخت تره. بچه ها خیلیاشون هم کار general میکنن در کنار تحصیل اگه فاندشون محدود باشه.
    اقامت رو نمیدونم تو اونجا چجوریه. تو کانادا یه سال بعد تحصیل اگه کار کنی میشه اقدام کرد. ولی یه کار خوب، رفتن به این سایتایی مثل Apply abroad و امثالهم هست. چون اطلاعاتشون بروز تره و دانشجو هایی که الان میخوان برن اونجان.

    مورد۳ : منم خیلی به این فکر کردم که یه پست انتشار در آینده بذارم و توش اعلام کنم که مردم و مثلا هر ماه تمدیدش کنم تا وقتی واقعا بمیرم:)) اما بعد دیدم که ممکنه یه زمانی سر نزنم به وبلاگ و پست برا خودش منتشر بشه و کلی صلوات و فاتحه بدون مقصد در فضا رها بشه:))

     

    مورد ۷: دقیقا! من وقتی با خوندن پست‌های قدیمی خودم می‌بینم یهو نسبت به چند سال پیش نظرم ۱۸۰ درجه برگشته یا فلان نظر رو از ۷ سال پیش هم داشتم، اصلا شگفت‌زده میشم!

    پاسخ:
    آره اونش خیلی خطرناکه! البته جوک خوبی میشه 
    منم رفته بودم داشتم تو پستای قبل میگشتم خیلی جالب بود که یه چیزایی انگار از همون قبل برام دغدغه بود ولی به زبون من اون موقع. هنوزم هست ولی به زبون الانم:)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی