نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/mahdi.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۷۸ مطلب با موضوع «عمومی :: نظرات و تحلیلای شخصی! :: shower thoughts :: دینی/عقیدتی» ثبت شده است

صحبت با راننده

شنبه, ۴ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۰۸ ب.ظ

امروز یک تاکسی گرفتم و راننده سلام کرد و گفت حالت چطوره؟

گفتم شاید افغانستانی یا کشور های دیگه ی فارسی زبان باشه

بعد فهمیدم که خیلی فارسی بلد نیست و ازش پرسیدم که کجایی هست؟

گفت عراقی هست

راجع به این صحبت می‌کرد که چقدر در ۱۵ سال اخیر‌ اتاوا بیشتر پر از مهاجر شده تا سفید پوست های کانادایی

گفتم که خودت ترجیح میدی بیشتر مهاجر باشن یا سفید پوست های کانادایی؟

گفت که مهاجر ها یک مشکلاتی دارن

گفت خیلی وقت ها ایرانی ها یک مشکلاتی دارن

راجع به دین و خدا بد میگن 

فکر می‌کنن که دین همون سیاست ایران هست

صحبت کردیم 

بهش گفتم به اونجایی باید برسیم که نخواهیم دین کس دیگری رو تغییر بدیم

هر کسی رو در قبر خودش تنها میزارن زیر زمین تا وقتی که توسط خدای خودش قضاوت بشه

به کسی ربطی نداره که آدم ها چطوری تنهایی خودشون رو میگذرونن، با چه کسی معاشرت می‌کنن و چطوری عبادت می‌کنند.

راجع به این صحبت می‌کرد که چطور در عربستان دیگه به اون شکل پلیس امر به معروف و نهی از منکر نیست

ولی از یک طرف دیگه شهر هایی هست که توشون موسیقی و تنباکو و ... نیست و حجاب مهم هست

خودش ایران قم و مشهد رفته بود

میگفت شاید ایران هم میتونست این کار رو انجام بده

من گفتم به صورت رسمی این طور نیست ولی معمولا در اون شهر ها آدم هایی رو میبینی که اومدن از مکان های مذهبی استفاده کنن

و این سفت و سخت گرفتن اسلام و قوانین انتها نداره و نمونه اش گروه های تندرو مثل isis هستند که به صورت فکری خیلی اعتقاد سفت و سخت دارند ولی کارشون درست نیست.

بعد گفت که اره این گروه ها ساخته ی عربستان و امریکا هست و ..

 

  • ظریف

تغییر کردن

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ۰۳:۵۲ ق.ظ

دو نفر از یک کلیسا دم خونه ی من اومدن تا در مورد انجیل با من صحبت کنن

دو نفر در روزی اومدن که من احساس بیماری داشتم و برای همین سر کار نرفتم و از خونه کار میکردم

در مورد kingdom of God صحبت کردن. 

در مورد این که قول داده شده که دنیایی وجود داشته باشه که در اون ستم وجود نداشته باشه

چیزی مثل پول وجود نداشته باشه.

خود متن انجیلی که بهم نشون دادن میگفت که اون روز

گرگ و گوسفند با هم غذا خواهند خورد

و شیر مثل گاو میش علف خواهد خورد

بهشون گفتم آیا مردم غذا خواهند خورد؟

گفتند بله و نشون دادن نعمت هایی که قول داده شده، نان و شراب و ...

بهشون گفتم پس همه در مملکت خدا گیاه خوار خواهند بود؟

منظورم رو متوجه نشدند

گفتم که اگر شیر و گرگ قرار نیست گوشت بخورند پس انسان ها هم قرار نیست؟

گفت که خوردن گوشت قبل از طوفان نوح وجود نداشت

ازشون پرسیدم پس داستان ابراهیم قبل از نوح بود یا بعد؟ 

چون به جای قربانی کردن فرزندش، براش یک میش فرستاده شد

گفتم برای همینجوری که قربانی نمیکردند

راستش نه من میدونستم تاریخ رو نه اون ها

گفتم که

بعضی وقت ها پیام های جالبی در کتاب های آسمانی پیدا میشه

ولی اگر به حرف عهد عتیق به من بگن که زمین 4000 سالش هست

من قبول ندارم

میگم زمینی که من توش بودم 30 ساله وجود داره و من اعتقاد ندارم قبلش وجود داشته

بعد در مورد جنگ و صلح حرف زدیم

گفتم که من با جنگیدن و صلح نداشتن مشکل دارم

حتی در زندگی روزمره ام

حتی در گفتمان مهندسی که همه چیز میتونه منطقی باشه

خیلی وقت ها انقدر چیز ها پیچیده میشه 

و اظهار نظر های اشتباه ممکنه به وجود بیاد که

در کار باید صلح رو کنار گذاشت وگرنه یک انسان با کوته بینی خودش

میتونه نتیجه یک سال زحمت آدم رو خراب کنه با یک تصمیم غلط

و باید جنگید

به تبلتی که داخلش داشت انجیل رو نشون میداد اشاره کردم و گفتم

آدم هایی که این رو ساختن آدم های صلح جویی نیستن

آدم هایی هستن که همدیگه رو میخورن

و پول که ازش صحبت میکنیم که در مملکت خدا نباید وجود داشته باشه

عامل این بوده که بتونیم از اون جنگ و دعوا دور باشیم

بعضیا هستن که همچنان دارن به صورت بسیار اولیه زندگی میکنن و بدون تکنولوژی

آمیش های آمریکا تکنولوژی رو پس میزنن و فقط زراعت و دام داری میکنن

ولی اون کار هم سختی فیزیکی داره و راحت نیست

 

در مورد آدم های خوب و بد صحبت کردیم

خوبی و بدی

بهش گفتم که ببین برای مثال الان در زمان کاری من هست که داریم صحبت میکنیم

ما آدم های خوبی هستیم یا بد؟

میخوام این رو بگم که در نهایت همه چیز گناه آلود هست اگر سیاه و سفید نگاه کنیم

حتی یک تبلیغ ساده همراه با گناه Lust, Gluttony, Greed هست

دنبال سیاه و سفید بودن و تغییر بقیه نباید باشیم

در نهایت آخر روز باید با خودمون به خواب بریم و باید با خودمون به صلح برسیم

 

وقتی که اومدن پیشم حسابی اعصابم به هم ریخته بود

آدم نمیفهمه چقدر درگیر مسائل مختلف کاری خودش هست

تا وقتی که یک ناظر بیرونی با آدم صحبت کنه و ببینه به هم ریختگی اش رو

ولی نیت مهمه.

این دو نفر با این که صد در صد توافق نداشتیم روی همه چیز

ولی نیت این رو داشتن که با حفظ حریم و احترام 

در مورد چیزی که به نظرشون راه حل هست با بقیه صحبت کنند

و روزی که حالم خوب نبود اومدن و یکم حالم رو عوض کردند.

 

https://biblehub.com/niv/isaiah/65.htm

 

  • ظریف

HabEx

پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۴۹ ب.ظ

داشتم در مورد تلسکوپ های فضایی تحقیق میکردم و مخصوصا به ابزار های اندازه گیری تلسکوپ جیمز وب که اخیرا به فضا ارسال شد.

چند مورد که برام جالب بود رو براتون مینویسم.

تمام تصاویر رو از ویکی پدیا لینک میکنم و امیدوارم که لینک ها باقی بمونن. 

قبل از اون موارد، چون احتمال میدم که در مورد این تلسکوپ در این دنیای پر از حواس پرتی ها چیزی یادتون نباشه چند تا مورد اولیه تر رو میگم

این تصویر تلسکوپ غول پیکری هست که ازش صحبت میکنم.

ویژگی هاش طراحی منحصر به فرد آینه های این تلسکوپ هست که به صورتی طراحی شده اند که در یک مکانیزم تا شونده جمع میشوند. قسمتی که در تصویر نشون داده نشده، سپر محافظ اشعه ی خورشید هست که از 6 لایه ی بسیار نازک کپتان درست شده. این لایه ها ضخامت های مختلفی دارند و با مواد مختلفی مثل آلومینیوم و سیلیکون پوشیده شده اند که مناسب شرایط فضا و ذرات باردار اطراف باشند.  در فرینگ ماهواره بر آریان5 در ماموریت 256 ام اش به فضا در نقطه ی لاگرانژ L2 قرار گرفت. این نقطه نسبتا دور هست و نقطه ای هست که به لحاظ گرانشی در شرایطی قرار داره که محموله های فضایی میتونن حول اون نقطه ی پایدار در یک مدار قرار بگیرن. انگار که حول یک سیاره ی فرضی در دور دست هستند. چندین و چند ماهوراه در اون نقطه هستند و اون نقطه این فرصت رو فراهم میکنه که از مزاحمت زمین دور باشه و بتونه در تاریکی ای که با سپر خورشیدی اش فراهم کرده به نظاره ی اجرام دور دست بپردازه. همچنین این نقطه به اندازه ای به زمین نزدیک هست که فرصت ارتباط با سرعت قابل قبول رو فراهم کنه.

 

 

 

ماهواره هایی که در این نقطه قرار میگیرند غیر قابل سرویس هستند (فعلا). بنابراین هزینه ی بسیار زیادی برای اطمینان پیدا کردن از عدم نیاز به سرویس دهی این تلسکوپ فضایی شده.

شروع پروژه در سال 1998 بوده با برآورد هزینه ی 1 میلیارد دلار و سال 2008 بررسی اولیه طراحی انجام شده و در سال 2010 بررسی بحرانی. بین سال 2010 تا 2021 با حدود 9.7 میلیارد دلار هزینه از ابتدای پروژه کلی روی این ابزار کار شده تا مطمئن بشوند که همه ی مشکلات احتمالی در نظر گرفته شده باشه.

 

ابزار های اندازه گیری مختلفی در محدوده های مختلفی از مادون قرمز در این رصد خانه در نظر گرفته شده که هر کدوم در قدم اول غیر ممکن بنظر میرسند. (حتی با دیدن تصویر نهایی)

undefined

 

undefined

 

و ....

 

undefined

 

و این بادبان های سپر خورشیدی این فضا پیما که زیرشون آنتن ها و سلول های خورشیدی قرار میگیرند.

 

 

خلاصه که با این مقدمه در ماموریت های آینده ی ناسا میگشتم و برای سال 2035 این رصد خانه ی سیاره های اگزوپلنت (سیاره های ستاره های دیگر) رو دیدم به نام HabEx :: Habitable Exoplanet Observatory

undefined

 

بنظرم کمی عجیب اومد. هنوز متوجه نشدم که چطور سایه بان اش در فاصله از خودش قرار هست که قرار بگیره ولی پیش از اون ظاهر عجیب اون سایه بان برام عجیب بود.

شبیه طوری که خورشید در نقاشی های غیر واقع گرایانه ی قدیمی تصویر میشده 

Vintage Sun Drawing

 

بعد متوجه شدم که دلیل اپتیکی برای این طراحی وجود داره

در اپتیک پدیده ای به اسم نقطه ی آراگو یا نقطه ی فرزنل وجود داره که پدیده ی قدیمی ای هم هست. پیش از کشف ماهیت موجی نور به این پدیده پی برده بودند.

 

که در مرکز سایه ی یک دیسک سیاه نقطه ی روشنی به وجود میاد که ناشی از اختلال امواج نور هست. این طراحی خاص باعث میشه که این پدیده به وجود نیاد و سایه ی تمیزی از نقطه ی نور مدنظر به وجود بیاد.

هدف از این سایه بان جلوگیری از نور خورشید نیست بلکه هدف جلوگیری از نور ستاره ای هست که به آن نگاه میکنیم. 

در این تصویر اغراق شده منظور بهتر نمایش داده شده است

 

چون که سیاره های منظومه های دور دست در مقابل ستاره ای که به دورش میگردند بسیار کوچک هستند و نگاه کردن به اون ستاره و بررسی نورش اطلاعات خیلی زیادی در مورد سیاره های کوچک اطراف ستاره نمیده. مثل اندازه ی نسبی زمین و خورشید

Two directly imaged exoplanets around star Beta Pictoris, star-subtracted and artificially embellished with an outline of the orbit of one of the planets. The white dot in the center is the other exoplanet in the same system.

 

مسیر طولانی ای که ناسا طی کرده در رصد خانه های فضایی اش

undefined

رفرنس های این خلاصه 

James Webb Space Telescope - Wikipedia

Fine Guidance Sensor and Near Infrared Imager and Slitless Spectrograph - Wikipedia

NIRSpec - Wikipedia

Integrated Science Instrument Module - Wikipedia

Habitable Exoplanets Observatory - Wikipedia

New Worlds Mission - Wikipedia

Exoplanet - Wikipedia

  • ظریف

پس از مرگ

دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ۰۵:۳۳ ق.ظ

درخت تکامل در نگاه اول ساخته ی سوپ آفرینش است که کم کم شکل گرفته و به انسان تبدیل شده است

این درخت، درخت سقوط انسان است

به دنیای پایین تر

دنیایی که در آن همه چیز ایده آل تر است

دنیای حیوانات 

دنیای حشرات

دنیای آن چیز هایی که تکان میخورند

و هر چقدر ریز تر میشویم 

قدرت اختیار خود را بیشتر از دست میدهند

و همزمان بیشتر به مرکز دنیای خود نزدیک میشوند

برای آهو و شیر دشت، بودن غذا خوردن و شکار کردن و شدن است

برای گاو شیر ده بودن، در محیط بسته ی انسان بودن و غذا را تبدیل به شیر کردن است

برای یک ملکه ی زنبور عسل

آفرینش و وجودش بودن در مرکزی گرم

و درست کردن تخم های زنبور های دیگر است

در لرزش بودنشان تک تک اجزاِ کلونی را حس کردن

کاری بسیار طاقت فرساست 

کاری است که با دنیای پر از حواس پرتی ما متفاوت است

دنیایی است که در آن هیچ انتخابی وجود ندارد

بودن در یک چارچوب مشخص 

برای مدتی طولانی 

با المان های بسیار محدود

برای ملکه ی زنبور عسل آنچه در اطراف کلونی اتفاق میفتد قابل شنیدن است

احساس ملکه، قفل به جریان پیوسته ی اتفاقات بیرون است

همیشه و همیشه

خطرات، افزایش تعداد،غذا، آمار

تصمیم ها

همه و همه 

زندگی انسان بعد از مرگ بیرون آمدن در یک فرم جدید آفرینش است

یک زنبور دیگر، یک مگس دیگر

هرچقدر پیچیده تر، تبدیل به موجود ریز تر

هرچقدر بیشتر از درخت میوه ی دانش گاز بزند

بیشتر سیستماتیک فکر کند

بیشتر به موجودات ریز و پیچیده تبدیل میشود

و در آن فرم آفرینش

در فرمی که از نگاه آزادی خواه انسان

شبیه زندان است

به نوعی آرامش خواهد رسید

آرامشی که از محدودیت چنان گونه ای است

که درک آزادی و تصمیم گرفتن را از او میگیرد

و به او بودن بدون احساس نقصان میدهد

و این گونه است که ما از بهشت خدا سقوط میکنیم

در بهترین حالت انسانی دیگر خواهیم شد

و آنچه انسان بودن است را تجربه میکنیم

و در بهترین حالت، از نگاهی دیگر

به یک نوع بودن مکانیکی و ماشینی تبدیل میشویم

و یک قدم دیگر به درخت تناقص اضافه خواهیم کرد

 

  • ظریف

روان

سه شنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ

آنچه بیرون میگذرد و آنچه در درون است

مشابه اند 

بیشتر از آنچه بیرون است در درون رخ میدهد

بیشتر از آنچه درون است در بیرون دیده میشود

این دو روی سطح به هم میرسند

سطحی که میتواند مواج باشد، در جریان باشد، آرام

یا سفت و سخت

چهره ای که رویه ی سختی نداشته باشد

همواره در حال فوران است

آنچه در درون میگذرد باید در ظرف درون جا شود

وگرنه مثل آتشفان یا مثل آتشنشان 

از خشم و یا برای جلوگیری از خشم فوران میکند

فورانش چیز هایی را به بیرون میریزد که از درون او ناشی شده است

احساسات عمیقش

احساساتی که نتوانسته تا الان آنها را سر و سامان بدهد

-=-=-=-=-=-=--=-=-=-=-=-=--=-=--=--=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

 

جایی نوشته بود 

دوست داشتن ساده است

و دانستن این که دوست داشته می شویم یا خیر، سخت نیست

گاهی احساسات عمیق ماست که باعث میشود

شخصی نخواهد خود را درگیر دوست داشتن ما کند

-----

ولی گاهی پس زده شدن مورد سوال است

و سخت تر این است که از فرهنگی برخواسته باشیم

که داستان خود آزاری عشق مجنون، در قاب طلا گرفته شده باشد

 

باید ترمیم و رفع مشکلات درونی در صدر اولویت ها باشد

مشکل این است که در قالب انسان. به طور عادی، نمیتوان دانست که مشکلی وجود دارد.

برای بقا، زخم های روح بی حس میشوند در کودکی 

و کم کم به فراموشی سپرده میشوند در حالی که اسکار های آن زخم ها

بدنه ی روح را پر کرده اند

 

همکارم از مقاله ای سخن گفت در مورد قدرت اختیار و این که چقدر تصمیم های ما تابع محیط است

 

بنظرم انتخاب "تلاش برای حل مشکلات"، یا "سر کردن با مشکلات" نمودی از قدرت اختیار است.

  • ظریف

از شدندات

جمعه, ۱۴ دی ۱۴۰۳، ۰۳:۵۰ ق.ظ

همیشه بخشی، پشت صحنه است و افرادی که میخواهند چیزی را بسازند

و بخشی جلوی صحنه است که افرادی هستند که مصرف میکنند

مصرف کننده ی درست به اندازه ی تولید کننده درست اهمیت دارد

مصرف کننده از تولید کننده میخواهد که رقابت کند

میخواهد که به او ثابت کند که در میان سایر انتخاب ها 

برتری دارد و ارزش هزینه ای که میکند را دریافت خواهد کرد

مصرف کننده تولید کننده را در اصطکاک قرار میدهد

او به تولید کننده احساس هدف داشتن میدهد وگرنه

مدت زیادی طول نمیکشد که کالایی به تولید برسد

دیر یا زود

ولی مصرف کننده ایده آل تنوع میخواهد، راه حل میخواهد، چیز هایی را میخواهد که بعضا نمیداند

کار تولید کننده این است که نیاز های او را بشناسد 

حتی به او نیازی را نشان دهد که خودش نیز خبر نداشته

این درجه ای از آگاهی است که اگر علم عمومی بود

دستیابی به آن سخت نمیبود

تولید کننده برای فهم مصرف کننده ابتدا باید

بهترین مصرف کننده باشد

 

  • ظریف

چشم سر

پنجشنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۳، ۰۵:۳۹ ق.ظ

سال های پیش بود که در مسجد نشسته بودیم

روحانی از خاطراتش از هند میگفت و مرتاض ها

علاقمند شدم بدانم که چشم سر چیست و چگونه است

برایم جالب بود که بتوانم ببینم از چشمی که درون ذهنم است

به دنبال آنچه در نوشته ها یافتم

بعضی میگفتند که شبیه یک دیوار آجری است که با تمرکز میشکند

و نور از آن حاصل میشود

و چه و چه

بعضی میگفتند که میتوانند هاله ی اطراف احسام را ببینند

انسان ها به رنگ های مختلف در می آمدند بر اساس حالشان

همان سال ها بود که آن سریال تلویزیونی از چشم برزخی استعاره میکرد

نمیدانم. 

همچنان بعد از سال ها برایم نامشخص است

فکر میکنم بین افسانه ها و آنچه ذهن باید ببینید تفاوت بسیاری است

چشم سر دنیای تخیل است و آنچه که میتواند باشد

کمی کودکانه است گفتنش ولی گنج ها را باید در دوران کودکی جست

تصویر ذهنی که میتواند دنیایی معادل دنیای بیرون را تصور کند

ارزشی بی نظیر دارد

آن تصویر، واحدی است که معادل چشمی است که آفریدگار از آن 

دنیای مخلوق را میبیند

ولی ساده انگاشتن و بی ارزش کردن برای ما جذاب تر است

آنچیزی که لمس میشود برای ما بهتر است 

و چه بهتر است که در همین جا باشیم

ریشه در زمین داشته باشیم تا در آسمان ها

شاید از انسان های آینده باید پرسید

که چگونه دنیای ذهنشان را میبینند

و در این بین

ما سقفی بسازیم و سیم کشی کنیم 

تا صدای یکدگیر را بشنویم و از طوفان در امان باشیم

شاید اکنون زمانش نیست که روحمان پرواز کند

شاید اکنون از دو دست و دو چشم باید استفاده کنیم

تا زمین را بسازیم

نمیدانم

شاید زمانی برسد که صحبت با اطرافیان

در مورد آنچه سیاست و اقتصاد میکند نباشد

شاید زمانی برسد که ماشین های بزرگ 

روغن کاری وتنظیم شده باشند

و فرصت تفکر باشد

ولی اکنون زمانش نیست

 

  • ظریف

دنبالش بودم

شنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۳، ۰۵:۴۹ ق.ظ

به دنبال او بودم

در جهانی که خدایش میوه ی دانش را به پدر و مادرم ممنوع کرده بود

ولیکن سیب درخت دانش را خوردند

و به زمین آمدند

ما میخواهیم بدانیم که چه میشود

چگونه میشود و چرایی را

تا وقتی که دستمان از نزدیک شدن به شعله ی‌ شمع بسوزد

و بفهمیم که گرمای روشنی تا حدودی لذت بخش است

ولی هیچ وقت نمیخواهیم که دستمان در آتش فرو رود

بین تاریکی و روشنی

البته که روشنی را می‌پذیریم 

ولی واقعیت این است که ماده 

از جنس تاریکی است و بدن بدون شعله ی آگاهی

تاریک است 

بدن مکان زندگانی ماست

ابتدا باید تاریکی را درک کنیم

تا روشنی را حس کنیم

وگرنه تفاوت بین روشنایی و سوختن را

  • ظریف

دنیای موازی

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۳، ۰۸:۰۸ ق.ظ

در دنیاهای موازی چه اتفاقاتی می افتد؟

دنیا های بالاتر دنیاهای چپ و راست

دنیاهایی که فدا میشوند تا وحشت دنیای ما کمتر شوند

دنیایی که در آن بیگانه ها به ما مسلط میشوند

دنیایی که آنها با راکت های خود به مرکز شهر های ما می آیند

چنان به حریم ما وارد میشوند که در چشم به هم زدنی

هر چه بافته بودیم را رشته میکنند

و کاری می‌کنند که احساس قدرتی که داشتیم 

ناچیز میشود

 

دنیای دیگر دنیایی است که در آن پلیس ها با دهشت میبینند

آنها نظاره گر رفتار هستند و از انسانیتشان کاسته شده است

کسانی که بیرون میروند در حریم میله های فولادی نظم آنها

ممکن است حتی باز نگردند

آنها به رفتار درست فکر میکنند

و تنها رفتار درست

 

دنیای ما نجات یافته از میان این دنیا هاست

و یا شاید اگر قدرش را ندانیم

دنیایی است که فدا شود برای دنیای موازی دیگر

  • ظریف

چوب خلال دندان

شنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۴۸ ب.ظ

راستی که در ذهن چیزی به عنوان استاندارد به معنای این است که آن چه هست کافی نخواهد بود. پس زدن آنچه که هست کافی نیست چرا که آنچه هست بهتر از هیچ است. خراب کردن آسان نیست ولی خراب کردن به زیبایی سخت تر است و خراب کردن به زیبایی و ساختن چیزی بهتر که ده ها برابر زیبا تر است بسیار سخت تر است. 

خلق کردن به معنای سپردن انجام کار به زمان است. این کمی در تضاد با قدرت اختیار است. قدرت اختیار میخواهد بخواهد و برآورده شود ولی خلق میخواهد که آنچه دیدنی و نادیدنی است احساس شود و سختی آن حس شود. میخواهد این فکر و آگاهی شخص نباشد که جزییات را به هم متصل میکند و می آفریند. میخواهد آنچه در آگاهی حضور دارد نتیجه را ببیند و شگفت زده شود. 

میخواهد آگاهی جزییات را ببیند و احساس کند. کار آگاهی فکر به جزییات نیست. آگاهی توانایی فکر کردن به همه ی جزییات را ندارد. این قدرتی است که خالق میخواهد احساس کند.

  • ظریف