ارزشش رو دارن؟
سلام
درسته پشه ها خییلی آزار دهنده اند و من یه عادت بدی که دارم اینه که اگه یکیشون ساعت ها دو سرم بچرخه میزارم آزاد باشه و به اندازه کافی اعصابمو خورد کنه و بعد نمیکشمش بلکه سعی میکنم با دست زنده بگیرمش و با ضربه یه کاری بکنم ضربه مغزی بشه و بمیره و خب خیلی کار بدی هست ولی سوالم اینه که آیا برای این کارشون اصلا درسته که جونشون رو بگیریم؟ یعنی کارشون انقدر بد هست که کشته بشن بخاطرش؟
جدای ازین موضوع. خیلی وقتا خیلی عادت ها و علاقه ها و نفرت هایی داریم که خودمون خبر نداریم که نوعی بیماری روحی روانی هستن. تاحالا شده فکر کنید اگر یکی بهتون بگه بیمار روانی هستید و ببرتتون آسایشگاه رووانی چه حالی بهتون دست میده ؟ فکر نکنم هیچ بیمار روانی ای بدونه بیمار روانیه و حتی قبول کنه.
بازم به صورت بیربط شایدم با یه درصد کمی تو یه جهت دیگه باربط، بنظرم تو فیلم فارست گامپ تاثیر گذار ترین صحنه جایی بود که فارست رفت پیش جنی و بچشون رو دید و ازش با استرس پرسید که آیا اونم ؟؟ و جنی گفت نه اون خیلی باهوشه (یعنی فارست میدونست خودش استعداد ذهنی پایینی داره و درد ناک بود)
ازون جالب تر این که چند شب پیش تو خواب دوباره خوابیده بودم و یه خوابی دیدم که داشتم تو آینه نگاه میکردم و یهو یه نفر رو پشت سرم دیدم و برگشتم دیدم کسی نیست و فقط تو آینه میشد دیدش قیافش خیلی جالب نبود و اگه بخام رو راست باشم ترسناک بود، همچنین ازم میخواست یه کارایی رو برم انجام بدم. بعد که از خواب تو خواب بیدار شدم گفتم خدارو شکر خواب بود و یهویی بازم ظاهر شد دیگه واقعا سکته رو زده بودم که از خواب اصلی بیدار شدم. حالا مهم نیست. اون جا یه حس جدیدی رو تجربه کردم حسی که میگفت دیگه دهنت سرویسه ، فکر کنید همچین اتفاقی براتون بیفته و یه چیز ماورایی تسخیرتون کنه و ولتون نکنه ، ازون ببعد زندگیتون رو میخواید چی کار کنید آخه.
و به عنوان مطلب آخر ، آخر شب سعی کنید قهوه نخورید :/
- ۹۵/۰۸/۰۲