آخرین مرحله
سلام
یکی میگفت که آخرین مرحله از عرفان که سخت ترین مرحله هم هست،
بعد از این که یه تعریفی از رابطه خودت با خدا پیدا میکنی،
یه جواب قابل قبول برای سوالاتت پیدا میکنی،
و خودت رو پیدا میکنی،
اینه که با خلق خدا هم بتونی کنار بیای.
خیلی چیز واضحیه ولی عمل کردن بهش واقعا سخته. مثال میزنم، اگه یه نفر معتاد بی خانمان رو تو خیابون ببینیم، آیا واکنشمون متفاوته با این که یه نفر خیلی "رده بالا"ی اجتماعی رو ببینیم؟ برا من که شخصا متفاوته.
یا مثلا یکی که عقیده اش باهامون فرق داره، ازش فرار میکنیم یا میتونیم چند ساعت رو باهاش بگذرونیم و حرف بزنیم؟
حالا بگید عقیده منظورم چیه، منظورم همین عقایدیه که داریم دیگه. دینی بیشتر. نه حرفای 100 من یه غاز سیاسی. چیزایی که مهمن واقعا. مثلا طرف الکل بخوره، مواد مصرف کنه، همجنس گرا باشه، غیبت کنه، هزار تا چیز دیگه. میتونیم تحمل کنیمش یا شروع میکنیم قضاوت کردن در موردش؟
یه راهی که خیلی جواب میده تو این جور جاها بنظرم، اینه که آدم یه سوالی رو بپرسه از خودش، اونم اینه که مگه میدونی چه گذشته ای داشته؟ اگه اون مسیر زندگی من رو میرفت از کجا معلوم بهتر از من نبود. یا اگه من تو خانواده اون و شرایط اون و با ژنتیک اون بزرگ میشدم، از کجا معلوم الان ازون "بدتر"(طبق تعریف کسی که قضاوت میکنه، وگرنه اگه قضاوت قرار باشه نکنیم بدتر معنی نداره) نبودم؟
چیز سختیه قضاوت نکردن. منم نمیتونم قضاوت نکنم. بالاخره اگه قرار بود آسون باشه نمیگفت طرف آخرین مرحله عرفانه. ولی خوبه آدم بتونه تمرین کنه.
پ.ن.
این چیزی از امر به معروف و نهی از منکر(ا.ب.م.ن.ا.م) کم نمیکنه ها. این ا.ب.م.ن.ا.م همونطور که میدونیم خیلی شرایط داره و تو 99% مواقع هم شرایطش مهیا نیست یا ما بلد نیستیم درست انجامش بدیم. مثلا یکی از چیزایی که ا.ب.م.ن.ا.م رو بی اثر میکنه همین شیوه ی برخورد با شخصه. اگه با قضاوت وارد قضیه بشیم و یه سوزن به اون یه جوال دوز به خودمون نزنیم، هیچ وقت اثر نمیکنه و همون بهتر که ا.ب.م.ن.ا.م رو که تو این شرایط فضولی تو زندگی مردمه رو نکنیم. ولی اگه تونستیم این چیزا رو تمرین کنیم، آدمی شدیم که بتونه بقیه رو تحمل کنه و 1% شرایط ا.ب.م.ن.ا.م پیش اومد، چرا که نه.
- ۹۷/۱۰/۱۷