مشکل زبان
سلام
تاحالا فکر کردید زبان آدما از چه اجزایی تشکیل شده
ما برای انتقال اطلاعات از تو سرمون تا سر یه نفر دیگه نیاز داریم از زبان استفاده کنیم. زبان یک ابزاره که توی بستر این دنیا کار میکنه و میتونیم موجوداتی به اسم کلمه ها رو بغل هم بزاریم و عین کاشی کاری فکرای تو ذهنمون رو با این کلمه ها پوشش بدیم و بفرستیمشون بیرون.
ولی یه مشکل خیلی کوچیک وجود داره.
وقتی من میگم "یه مشکل خیلی کوچیک وجود داره"
"مشکل" تو ذهن من یه کلمه است که قراره تو خط های بعدی توضیحش بدم ولی برای کسی که میخونه هنوز معنی ای نداره.
"خیلی کوچیک" تو ذهن من یک صفته که برای این که جمله ام جالب تر بشه اینجوری نوشتمش. در حالی که میدونم مشکل خیلی خیلی بزرگیه. ولی چون هنوز تعریف مشکل رو نگفتم بازم این توضیح که چرا خیلی خیلی بزرگه هم براتون بی معنیه.
"وجود داره"، این مشکل در واقع تو ذهن کسی که داره این متن رو میخونه شاید اصلا وجود نداشته باشه. شایدم وجود داشته باشه ولی حرفم اینه که به احتمال زیاد یه مشکلی که وجود نداشته تو ذهن شما بوجود قراره بیاد.
پس این جمله که "یه مشکل خیلی کوچیک وجود داره" معنیش اینه که : "یه تحلیلی از ساختار زبان تو ذهن من منجر به این شده که حس کنم محدودیتی توی زبانی که استفاده میکنیم وجود داره که شاید بهش خیلی آگاه نیستیم. میخوام براتون این محدودیت رو مطرح کنم و سعی کنم برای شما هم واضحش کنم."
یعنی مشکل اصلی اینه که معلوم نیست پشت کلمه ها چه معنی ای هست. کلمه ها توی طرف گیرنده معنی میشن.
خلاصه این حرافی ها اینه که چیزی که تو ذهنمونه وقتی برای یه نفر دیگه داریم یه موضوعی رو توضیح میدیم با احتمال خیلی خیلی کمی به اون شکلی که میخوایم تو ذهن طرف مقابل شکل میگیره و وظیفه نویسنده اینه که بجای نوشتن جمله های کوتاه که مستقیم به هدف بزنن، مثل این که "یه مشکلی وجود داره" باید یه داستان بچینه تا بتونه عین یه مجسمه ساز که مجسمه رو از تو سنگ میتراشه، از این فضای سفید و خالی تو ذهن خواننده بتونه اون فکری که میخواد رو درست کنه.
و اینا رو گفتم که بگم این که تصور کنیم همون چیزی که تو ذهنمونه تو ذهن طرف مقابل هم هست، که عامل خیلی سو تفاهم هاست، کار خیلی اشتباهیه و اثباتش هم همین متنی که دیدیم. که یه جمله ی کلی و ساده نمیتونه چیزی رو منتقل کنه.
راه مقابله با این سوء تفاهم ها هم اینه که هر چیزی که میشنویم و هر رفتاری که میبینیم رو با این فرض مشاهده کنیم که واقعا نمیدونیم تو ذهن طرف مقابل چیه. به قول معروف باید بدون فرض کردن فکر درون ذهن آدما بتونیم به صحبتاشون نگاه کنیم.
- ۹۹/۰۴/۱۸
اخ اخ اخ که من چقدر توی این مسئله مشکل دارم
بخاطر همین معمولا ترجیح میدم یا حضوری حرف بزنم یا تماس بگیرم