نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

رهبر من

يكشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۲۳ ق.ظ

سلام

یکم دیر، ولی تصمیم گرفتم که با خودم بیشتر کنار بیام

از وظایف هر کسی اینه که رهبر خودش رو بشناسه.

یکی از صحبتای خمینی که روی من خیلی تاثیر گذاشت و شاید تا الانم یک گوشه ی ذهن من رو درگیر خودش کرده، چیزی که راجع به شهید فهمیده گفت بود. گفت رهبر من آن نوجوان ۱۳ ساله ای است که خودش رو زیر تانک های دشمن انداخت.(حدودا)

سوالی که باید پرسید اینه که آیا این جمله بجز بار خیلی جالب و زیبای معنویش که برای زمان خودش بود آیا ارزش دنبال کردن داره یا خیر.

کاری که شهید فهمیده انجام داد کار خیلی مهمی بود و نتایج خیلی بزرگی داشت. مثلا درس فداکاری به ما داد. نمیدونم به لحاظ استراتژی جنگ چقدر اون تانک مهم بود و چه تاثیری داشت ولی مطمئنم که خونی که باهاش بخشی از تاریخ نوشته شده ارزش بالایی داره.

ولی بنظرم مایندست اشتباهی هست که فکر کنیم که باید شبیه شهید فهمیده باشیم. اینجور فکر کردن و شخصی مثل ایشون رو الگو قرار دادن به دو دلیل بنظرم اشتباهه. 

۱. زمانی که یک رهبر زندگی کرده و سابقه اش خیلی مهمه. کسی که ۱۳ سالش هست به بلوغ فکری نرسیده و عمر زیاد و تعلق زیادی هم نداشته. تصمیم احساسی گرفتن نباید ویژگی رهبر باشه. رهبر باید از مجموعه ی آدم هایی که هر کدوم متخصص هستن و ثابت شده هستن و همچنان در حال ثابت کردن خودشون هستن برای تصمیم استفاده کنه تا بدرد دنیای واقعی بخوره.

۲. حرکت های انتحاری و انفجاری و یهویی هیچ وقت چیزی رو حل نکرده و بدرد دنیای واقعی نمیخوره. نباید فکر کرد که تمام قوا رو جمع میکنم تا در یک لحظه تاریخ رو بنویسم. دلیلش هم اینه که استمرار بخش خیلی مهمی از واقعیت هست. یک گیاه روز و شب ها میگذرونه تا به درخت تبدیل بشه و گذر فصل ها میبینه تا میوه بده. هیچ چیزی بجز تخریب در یک لحظه اتفاق نمیفته.

 

پس ایشون یک قهرمان بودن ولی این جور طرز فکر باعث پرفکشنیسم و عقب انداختن کار ها میشه. احساس نیاز برای یک صحنه ی اثبات خود بوجود میاره و آدم از زندگی روزانه دور میشه.

 

  • ظریف

نظرات (۱۱)

سلام با دیدگاه شما موافق هستم امام خمینی هم از این جهت گفت رهبر من .... برای این بود که این نوجوان برای هدفش از بالاترین هزینه که جانش بود گذشت والا قطعا عقلانیت بر رفتار احساسی ارجحیت دارد

پاسخ:
ممنونم. شما خودتون نمونه ی خیلی خوبی از پیوستگی عمل و تداوم تلاش برای ما هستید

اومدم بگم چه تحلیل سطحی و بچگانه ای

که اول بازدیدها و تعداد نظرات و چک کردم. دیدم نوشتنتش مهم نیست. شکر خدا جز خودتون مخاطبی ندارید :)

پاسخ:
اخیرا یادگرفتم بجای ادای آدم بزرگا رو در اوردن بچگی کنم. رهبر شما چه ویژگی هایی داره؟

برای همین امام خمینی گفتن او رهبر منه تا نشون بدن به سن نیست

اتفاقا این موضوع یه پرتره ی خیلی زیباست. اگه بتونی زیباییشو ببینی. چیزهای مهم تری از مردن وجود داره. و اون راننده های تانک این رو خوب متوجه شدن.

البته مهم تر از این تحلیل های منطقی، آدم باید ببینه احساسش با کی تنظیم تره. هر کی رو که دوست بداری، دنبال او به راه می افتی‌.

پاسخ:
سال ها زیباییش رو دیدم ولی الان خواستم یکم از نفاق خودم با خودم کم کنم و یکمم تاریکیش رو ببینم. طبق تجربه حس میکنم جون یه بچه اونقدر براش مهم نیست تا جون یه آدمی که زندگی کرده و گناه کرده و عشق ورزیده و وابستگی و تعلق پیدا کرده. بچه جونش رو خیلی راحت از دست میتونه بده. با سوال های کمتر. برای یک پیرمرد هم آسونه. کسی که وسطای زندگیش هست و آینده میبینه براش خیلی با ارزش تره که زندگی کنه.
  • فاطمه ‌‌‌‌
  • به نظرم حرف درستیه و مخصوصا با دو خط آخر موافقم. حتما کار شهید فهمیده جای تحسین داره ولی باید اون شرایط رو هم در نظر داشت. همیشه نمی‌شه زندگی (چه فردی چه اجتماعی) رو با تصمیم‌های اینطور ناگهانی گذروند، حتی همیشه نتیجه‌ی ماندگار و مثبتی ممکنه نداشته باشن.

    برای همین با تحسینش موافقم ولی با الگو قرار دادنش نه زیاد.

    پاسخ:
    ممنون 
  • دُردانه ‌‌
  • نوشتید از وظایف هر کس اینه رهبرشو بشناسه. 

    من همچین کسیو نمی‌شناسم و ندارم. به‌نظرم اولین ویژگی یه رهبر (منظورم رهبر سیاسی نیست و کلاً عرض می‌کنم) اینه که محبوب باشه. تا کسی محبوب نباشه، تبعیت ازش ممکن نیست و از سر اجباره.

    البته اگه با نگاه مذهبی قضیه رو ببینیم، امامان و پیامبر بهترین الگو و رهبر هستن، ولی در کل به جز اونا بین بقیۀ آدما کسیو نمی‌شناسم که دلم بخواد راه اونو برم یا به‌عنوان الگو و راهنما تبعیت کنم ازش.

    پاسخ:
    شاید پرفکشنیسم باشه که بخوایم کلمه رهبر رو استفاده کنیم. شاید مربی بهتر باشه. که بهش اجازه ی خطا بدیم و به خودمون اجازه ی سر پایین اوردن و یاد گرفتن. 
    در مورد محبوبیت موافقم.

    بنظر من این ویژگی که در هر لحظه بهترین تصمیم گرفته بشه؛ مهمترین صفت برای امتیاز دادن به افراد.

    شاید این حرکت انتحاری در زمان دیگه خوب نباشه ولی در اون لحظه، شاید بهترین تصمیم بوده.

    اگه فردی کمترین میزان خطا رو در مواجهه با مسائل داشته باشه؛ می‌تونه در نقش یک رهبر باشه

    ولی خب با تفسیر‌های شما هم موافقم.

    پاسخ:
    خیلی سخته که تصمیم ها مقایسه بشن و بهترین پیدا بشه. زمان خیلی زیادی بعضی وقتا لازمه که بدونیم کی درست بود. برای همین شفافیت و رزومه ی افراد بنظرم خیلی مهمه
  • دُردانه ‌‌
  • پس با این شرط که کامل نباشن و امکان خطا داشته باشن، دو سه‌تا از استادهامو می‌تونم الگو یا رهبرم قرار بدم. البته نه در همۀ ابعاد زندگیم، ولی در بخش بزرگی می‌تونن تأثیرگذار باشن. ویژگیشونم سواد بالا و فروتنی و دغدغه‌مندی و قانون‌مندی و یه سری از این ویژگی‌های خوب اخلاقی و انسانیه. ولی این‌طور نیست که در همۀ ابعاد زندگیم مریدشون باشم.

    پاسخ:
    برای ابعاد دیگه پس باید بگردیم دنبال آدمای جدید!
  • حامد سپهر
  • در اون زمان لازمه‌ی ایجاد انگیزه در نیروها این بوده که یه کار خاق‌العاده توسط یه کسی صورت بگیره که هیچکس ازش انتظاری نداره، بعضی وقتا این آدما انتخاب میشن نه اینکه خودشون سرخود کاری انجام بدن 

    پس نمیشه فاکتورهای یه رهبر رو به همچین کسی نسبت داد

     

    پاسخ:
    رهبر باید زنده بمونه و در طول زمان دیده بشه
  • مسعود کوثری
  • تا حالا با خودتون فکر کردین واقعا داستان شهید فهمیده همونطوری بوده که برای ما بازگو شده ؟

    پاسخ:
    بنظرم خیلی واقعیتی که اتفاق افتاده مهم نیست. مهم اینه که بر اساس اون داستان تاریخ نوشته شده. مثلا یکی میگه حضرت عیسی پسر خدا بوده(به هر معنایی) یکی میگه پیامبر بوده یکی میگه اصلا نبوده یکی میگه.. بنظرم خیلی مهم تر اینه که بدونیم تاریخ بر اساس کدوم داستان نوشته شده و قضاوتمون رو بر اساس اون انجام بدیم تا بتونیم نتیجه گیری های منطبق بر واقعیت داشته باشیم.
    بنظرم این داستان شهید فهمیده برای کسایی که باهاش احساس نزدیکی کرده باشن پیامی داره و اونم پیام از خود گذشتگی و به نمایش گذاشتن هدف از زندگی در سن خیلی کم در یک صحنه هست. مایندست خیلی خوبیه ولی زندگی رو خیلی سخت میکنه. همون جریان تلاش و از خودگذشتی و ... باید باشه ولی باید به این هم توجه بشه که زندگی یک انسان میتونه خیلی خیلی دیر به ثمر برسه. مثلا ایشون، جناب Seymour Bernstein تو این ویدئو راجع به این صحبت میکنه که زندگیش در نود سالگی شروع شده. 
    اینجوری هم نیست که تا اون موقع هیچ کاری نکرده باشه. تا اون موقع استاد هنر خودش شده بوده.
    یا خود جناب خمینی هم خیلی دیر عمرش شکوفا شد و قدرت کنترل یک کشور رو بدست گرفت. 
    برای همین زود انتظار داشتن از زندگی، اگه همراه با درک این نباشه که خیلی ممکنه دیر بازده باشه رنج زندگی رو بیشتر میکنه. (که اگه باعث نامیدی و افسردگی نشه میتونه مفید هم باشه. مثلا deadpool که میگفت Maximum Effort و یه کار رو تموم میکرد)
  • مسعود کوثری
  • خوب امروز چی ؟ نظر شما چیه ؟ امروز هم باید حسین فهمیده بود تا در مقابل ظلم حکومت ایستاد ! چقدر با من موافقید ؟

    پاسخ:
    هرکسی هر گوشه زمان یه نقشی داره. ممکنه یه نفر شهید فهمیده باشه ممکنه جور دیگه تو نبرد حق و باطل بجنگه. اگه آدما نقششون رو تو این نبرد ها ندونن انقدر جلو میره تا اتفاقات بزرگ دردناک بوجود میاد.

    یه نکته ای که بهش توجه نشده اینه که هرچقدر پختگی و عقل بیشتر میشه آدم به سمت محافظه کاری سوق پیدا می کنه. خیلی از اتفاقات مهم تاریخ دوزی از دیوانگی و شیدایی در اون ها بوده همون چیزی که از شجاعت برای اون یاد میشه.

    میخوام برسم به صحبت شهید بهشتی که گفته بود ما راه مون رو عاقلانه انتحاب میکنیم اما در اون راه عاشقانه تلاش می کنیم.

    پاسخ:
    زیبا. ممنونم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی