نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

Deep

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ب.ظ

سلام

آدما بعد این که یه اتفاقی مث از دست دادن عزیزانشون براشون میفته شروع میکنن حرفای عمیق زدن و نقل قولای سنگین کردن و ...

فکر میکردم ادا در میارن ولی خودم اینجوری شدم...

 ازون موقعی که فهمیدم تمام و دقیقا تمام احساسایی که میکنیم از جمله عشق و لذت و... همش و دقیقا همش هورمون و سیگنال عصبی هستن، تو خودم دارم دنبال خودم میگردم.

مادربزرگم که توی قبر بود شبیه مادربزرگم وقتی زنده بود بود بجز این که وقتی یه بادی زد و یه مقدار خاک رو صورتش ریخت دستش نیومد بالا تا خاک رو تمیز کنه ... اونجا بود که فهمیدم اونی که اون پایین خوابیده مادربزرگم نیست ...

الانم دارم فکر میکنم خودم کجای بدنمه؟

مادربزرگم چی بود که الان نیست ؟

چرا تو یه بدن گیر کردم که نمیتونم خودمو ببینم؟

چرا دارم دور و بر یه مشت آدم مرده که صحبت میکنن و فکر میکنن و قلبشون میزنه زندگی میکنم و انقد این آدما زندگی رو برا خودشون سخت کردن؟؟ 

امروز رفته بودم امتحان آزمایشگاه کنترل خطی رو بدم خندم گرفته بود ازین که این آدما یه سریشون یه سری چرت و پرت که یه سری آدم دیگه تولید کردن رو دارن از یه سری آدم امتحان میگیرن و اون یه سری آدم هم براشون مهمه این چیزا ... خیلی مسخره بود 

  • ظریف

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی