غلط کردم
سلام
اول بخاطر نوشتن خواب دیشبم عذر میخوام الان خوندمش دیدم چقدررر چرند بود. صبح ساعت ۴.۰۰ واقعا یکم بنظرم معنی میداد ولی الان واقعا بی معنی بود چون اون موقع صحنه ها تو ذهنم بود و به کلمه تبدیلش میکردم... خلاصه...
.........
امروز داشتم میرفتم پژوهشگاه که یه چیزی بردارم برم پیش حسن سر ۱۶ آذر یکی جلومو گرفت گفت میتونی کمکم کنی؟
گفت بفرمایید چجوری؟
- یکم پول میخوام دارو بخرم
+ خب بریم داروخونه بخریم حساب میکنم
- نه بیمارستانه
+ خب بریم بیمارستان میخریم
- بیمارستان سامانه خیلی دوره برای ۲۷۶۰۰ بیای تا اونجا
+ نه اصلا مسیرم اونوریه بریم
- نه من خجالت میکشم شما برای انقدر پول بیای
+ امروز جمعست منم بیکارم بریم
- نه دوماد و پسرم اونجان آبروم میره
+ خب من تا اونجا میام از حسابداری گزارشش رو میگیرم بعد کارتو میدم هرچقدر خواستی بکش
- نه شما تا اونجا بیای؟ اصلا شما برای ۲۷۶۰۰ به من اعتماد نداری ؟ چشم ها اشک میشود
+ من که گفتم جمعس بیکارم مسیرمم اونوریه بیا سوار شیم بریم
- چرا اعتماد نداری
+ داستان این که یه بار یکی بهم گفت کرایه شهریار رو نداره بره. در پاقع سر انقلاب بودم از عابر ۳۰ تومن گرفتم فکر کنم مثلا خیلی کم تومنم تو حسابم مونده بود بعد یه آقاییاومد گفت کرایه شهریارو نداره منم فکر کنم ۱۰ ۱۵ بهش دادم. جوونیام چقد ساده بودم. پولو گرفت رفت اونور به سمت شرق سوار ماشین شد. (شهریار غربه :/)
- تقصیر اون بییییییییب (کلی فحش) هست که این کارو کرده و شما به من اعتماد نداری
+ اعتماد دارم گفتمم تا بیمارستان بیام میدم
+ اگه میخوای بیام اگه نه برم
- *با نگاه معنا دار گفت عجب خریه ها و به غلط کردن افتاد و رفت :))*
واقعا دوس ندارم کسی منو گاو فرض کنه.(فکر نمیکنم کسی دوس داشته باشه) شمام اگه دل رحم هستید و هنوز اینا سراغتون نیومدن حواستون باشه گیرشون نیفتید
- ۹۶/۱۰/۱۵