مزه خونه
سلام
امروز داستانی پیش اومد که قسمت شد یه سر برم تورنتو با یکی از بچه ها،
به مدت 4 ساعت تو شهر بودیم ولی به محض ورود به شهر وقتی خوردیم به ترافیک، وقتی ساختمونای بلند شهر رو دیدم یهو دلم هوای تهرانو کرد 3 ماه بود این حسو نداشتم که اونجا داشتم،
خیلی ترافیک و چگالی جمعیت زیاد نبودا ولی همین که شلوغ پلوغ بود خیلی لذت بخش بودش
موقع برگشتن واقعا خیلی احساساتی شدم. خیلی سعی کردم جلوی خودمو بگیرم، 80 درصدم موفقیت آمیز بود.
برج CN عین برج میلاد خودمون بود... حتی الان عکس پروفایل تلگرامم رو عوض کردم و یه عکس کم مشخصی از خودمو CN گزاشتم طوری که کسی ندونه انگار با برج میلاد عکس گرفتم. خیلی خوبه.
خیلی دلم هوس خونه رو کرد امروز
........
اینجا سیستم ماشین کرایه کردن خیلی خیلی مرسومه، ما هم یه ماشین گرفتیم و حدس میزنید چقدر کار کرده بود؟ 40 کیلومتر! یعنی راننده اولش بود. قضیه اینه که این شرکتای ماشین رنتینگ اینجا، ماشین میخرن مثلا یهویی 1000 تا و خب خیلی زیر قیمت کارخونه میشه، بعد 6 ماه کرایه دادنش ماشینو میفروشن 5000 تا مثلا زیر قیمت بازار، اینجوری ماشیناشون به تعمیر نمیفته و سودشونم میکنن و مشتری هم راضی میمونه.
.......
تورنتو جای ترسناکی بود. یعنی جای بزرگی بود، اگه به محض رسیدن به کانادا اونجا میرفتم مطمعنا خیلی استرس بیشتری میداشتم،
........
یه جاهایی داره تورنتو که پلیسم جرات نمیکنه بره. اونجا هر چیزی که خلاف باشه وجود داره و رفتنت با خودته برگشتنت با خداس، خلاصه حواس آدم باید باشه. معدود جاهایی تو کاناداس که بعضی جاهاش شبا این گنگ ها میریزن بیرون و بعضیاشون مسلح هم هستن.
.......
تورنتو قسمتای مختلفی داره محله های چینی ها و ایرانیا و هندیا و... وجود داره توش که به قول یکی انگلیسی واقعا لازم نیست دیگه صحبت کنی.
تو یکی از محلههای چینیا که رد شدیم مثلا شعبه های بانکای مرسومی که همه جا هست هم تابلوهاش چینی بود
.......
یه سری عکس مکس گرفتم حالا فردا رفتم آزمایشگاه سر فرصت میزارم ببینید، چیز خاصی هم نیست با سرچ گوگل خوشگل ترش پیدا میشه قطعا
- ۹۷/۰۶/۰۷