نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

مسیحیت

جمعه, ۱۸ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۴۸ ب.ظ

سلام

داشتم تو آشپزخونه یه کاری میکردم و یکی از همخونه ای ها که هندیه و مسیحیه و کلیسا و... میره و خلاصه مذهبی حساب میشه، و داخل پرانتز میدونه من علوم رو به صورت کلی دوست دارم!، گفت که نظرت راجع به علم و خدا چیه.

گفتم مشکلی بینشون نمیبینم

گفت که پس این دانشمندایی که میان میگن خدا نیست رو چی میگی

گفتم که این نظر ایناس روی علمی که دارن و دلایلشون به نظر من بی معنیه. 

خلاصه ازین حرفا و زد و زد و دیگه طاقت نیوردم بهش گفتم من دوس ندارم این بحث رو ادامه بدم ولی ادامه داد و...

گفتم که ممکنه ناراحت بشی ولی بنظرم مشکل دانشمندای غرب اینه که بک گراندشون مسیحیته. کتاب مسیحی ها هم که بایبل باشه در طول زمان داغون شده و هرکسی یه تغییری توش داده. 

مشکل بزرگشم اینه که خدا توش عین یه آدم میمونه که اشتباه میکنه بچه داره و... 

وقتی این کتاب رو با منطق مقایسه میکنی چیزای بی ربط زیادی میبینی. 

گفت که مثال بزن و گفتم همین که یه پسر داره، آیا معنیش اینه که خدا مثلا اسپرم داشته و.... ؟ این جیزز کرایست نقشش چیه یه چیزیه در کنار خدا؟ اگه خدا قراره همه چیز زیر مجموعش باشه آیا جیزز کرایست در عرضشه.؟

گفت که نه اول این که تو بایبل میگه خدا انسان رو از صورت خودش آفریده. منظورش دلیل این که خدا رو شخص میدونن.

من گفتم که اون چیز معنیش معنویه و معنیش اینه که شما به صورت معنوی میتونی شبیه خدا بشی. 

در مورد پسر و... هم گفت که جیزز کرایست خود خداست و این trinity که دارن همش یه نفر منظورشونه. تو جاهای مختلف به شکل مختلف ظاهر شده.

گفتم پس خدا bipolar disorder داره؟ که مثلا father خیلی اهل سوزوندنه مردمه شخصیت son خیلی اهل دوست داشتنه؟

خلاصه نمیتونست جواب بده و به هم میبافت. 

بعد به من گفت بیخیال، حالا فکر کن قیامت بشه و جلوی خدا وایستی، چی میگی بهش، میگی چی کار کردم؟ من گفتم میگم سعی کردم آدم خوبی باشم و تا حد خوبی دینی که ماها به عنوان دین آخر قبول داریم رو انجام بدم. گفت عه نمیدونستم که اینجوری فکر میکنید ولی حالا به من بگو اگه دیدی جیزز کرایست جلوت وایساد چی داری بهش بگی؟

گفتم که ببین خدا به من عقل داده، بین اینا انتخاب کنم، بین چیزی که منطقی نیست و کلی صحبت آدمای دیگه توش اومده و چیزی که یه نسخه فقط ازش وجود داره. 

گفت بنظر خودت اگه این بایبل کتاب خدا بود، میزاشت کسی دست توش ببره؟ گفتم بابا همین الان n تا بایبل با n تا ترجمه وجود داره

خلاصه قانع نمیشد

سعی کرد نیم ساعت راجع به این که خدا رو باید حس کنیم حرف زد. 

گفتم که بابا من و تو قبول داریم یه چیز بزرگتر هست یه استپ جلو تر دینه و راجع به اون حرف میزنیم. خلاصه بازم قانع نمیشد و هی بر میگشت سر اول بحث. 

گفت راجع به قصه آدم و حوا چی میگی که با خدا توی  اون بالا ها نشستن و غذا خوردن اون موقع چی؟ گفتم اون داستان خب اشتباهه باز داری خدا رو محدود میکنی. خدا یه موجود با ابعاد بالاتره از ما. رو وایت برد روی یخچال یه خط کشیدم گفتم این چیز دوبعدی هیچ وقت سه بعد رو درک نمیکنه! چون تو یه صفحه زندگی میکنه. بازم تو مخش نمیرفت.

بهش گفتم بره بخونه ببینه فرق اینا چیه، شاید یکیشون یکی دیگه رو شامل میشه اون موقع اون بزرگتره رو میتونه انتخاب کنه. شاید یکیشون چرت و پرته مثلا همین اسلام، اون موقع میتونه سر جاش باشه ولی open mind باهاش برخورد کنه. 

یه چیز کشیدم رو وایت برد 

ما - - - - - - 1- - - - - - - - 2 - - - - - 3

و 3 مثلا خدا باشه، توی چیز مساوی مسیحیت میتونه تو رو تا 1 برسونه من اعتقاد دارم اسلام میتونه تا 2 برسونه. گفت نه مسیحیت میتونه تورو تا 3 برسونه. گفتم ببین کل مسیحیتی که از بایبل قبول دارید love of god یا jesus هستش. اگه بخوای بری تو یه غار و تا آخر عمرت دعا کنی، این کافیه شروع میکنی دعا کردن و همین جوابه. ولی ما داریم تو یه اجتماع زندگی میکنیم و نیاز به قوانین اجتماعی هست. اونا رو یا آدما باید بنویسن یا از یه دینی پیروی کنیم

گفت همین قانونی که الان هست رو مگه خدا نفرستاده. گفتم نه 4 نفر آدم میشینن دور هم حمل سلاح تو آمریکا رو مجاز میکنن خدا کجاش بود

گفت که ولی من همهدی جوابم رو از همون اولیه میگیرم. گفتم باشه تو به من پول قرض میدی چقدر روش سود میخوای بکشی؟ اینو با دعا میتونی بفهمی؟ گفت آره!!! گفتم دعا میکنی خدا بهت درصد میگه؟ 

نمیتونست جواب بده برمیگشت سر اول بحث

خلاصه داستانی داشتیم. ازون بحثای سفسته ای و مغلطه ای که جفتشو فکرکنم اشتباه نوشتم. 

بعد یکی از همخونه ای های دیگه هندی اومد دید بحث جدیه :)) شروع کرد چرت پرت گفتن که بخندیم و بحث رو عوض کرد حس کرد داریم دعوا میکنیم :)) بهمون یدونه موز داد نفری :)) إره خلاصه مالید بحث

یکی دیگه هم اومد که بشدت های بود. اومد تو بحث کلی خندیدیم بش


مشکل این مسیحیت همینه دیگه فکر کردن یجورایی توش حرومه :/

  • ظریف

نظرات (۷)

چیز و جیز و های 
یعنی کلی فهمیدم متن رو ولی به خاطر این کلمات ریزشو نفهمیدم 
پاسخ:
شرمنده 6 صبح داشتم مینوشتم سخت بود خواب بودم یکم!! :)
جیزز jesus حضرت عیسی
های هم بخاطر ماریجوآنا high بود
چیز نداشت داشت؟!

توی چیز مساوی مسیحیت میتونه تو رو تا 1 برسونه من اعتقاد دارم اسلام میتونه تا 2 برسو

mostfet.blog.ir
مثلا این 
پاسخ:
اون شکله رو کشیدم رو وایت برد
که شخص تو اون نقطس و به جهت خدا میخواد بره که نقطه 3 هست 
اون مسیحیت تا نقطه یک میرسونه تو زمان مساوی 
اسلام تا 2 میرسونه چون خیلی ناقص نیست در مقایسه با مسیحیت
من از دومی موز داده خوشم اومده اون یعنی ادم حسابیه و باحال  :))))
پاسخ:
آره خیلی! آدمای جالبی ان کلا 
متن جالبی بود. یهودی ها فک کنم به نسبت مسیحی ها کم تر اهل بحث های این طوری باشن درست فکر می کنم؟
پاسخ:
مرسی!! من دوتا همخونه قبلیم یهودی بودن ولی کلا کار خاصی نداشتن. حتی یکشون bacon هم میخورد. که خوکه! 
سفسطه و مغلطه :)
پاسخ:
مرسی!!! 
دقیقا همیشه فکر میکردم تو دوره قرون وسطی اروپا حق داشت از دین فاصله بگیره انقدر مسیحیت تحریف شده و جفنگیات داره...خدایی که بچه داره نباشه بهتره (:
پاسخ:
:) آره والا !!
قشنگ کلافت کرده ها...
حین خوندن همش داشتم قیافتو تصور می کردم اونموقع که یارو ول نمی کرده و کلی می خندیدم :))
پاسخ:
هه آره... ازین بحثا اصن خوشم نمیاد حالا اگه طرف مقابل اینجوری باشه که بدتر :) 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی