نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

پایان

دوشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۱۹ ب.ظ

سلام

ببخشید یکم گوینده ها قاطی شده بود اصلاح کردم

دیشب با گلن رفتیم یه قهوه بخوریم، داشت میگفت که صبح dan رو دیده.

دن یه پسره است که با پدربزرگش زندگی میکنه. شاید همسن و سال خودم. بعضی وقتا با پدربزرگش کلیسا میاد و خیلی داره تلاش میکنه که meth رو ترک کنه. همون methamphetamine

ولی خب مت چیزی نیست که ترک کردنی باشه. 

پدر بزرگش یه چند وقتی رفته فلوریدا، کاری که خیلیا میکنن ازین فریزیر فرار کنن، و این یه دو سه هفته ای با حال خودش بوده و میتونید حدس بزنید. 

گلن میگفت وقتی مدرسه میرفته بعضی وقتا که پدرش میرفته دنبالش، روی داشبورد یه خط کوکایین براش میزاشته و اینم مصرف میکرده. 

گلن گفت که بهش گفتم همه میتونن father باشن ولی همه نمیتونن dad باشن. منم father داشتم ولی قبل این که متولد بشم رفتش و هیچ وقت ندیدمش ولی dad نداشتم. بالاخره این شانسه که بعضیا پدر مادر خوب گیرشون میاد و بعضیا نه.

دن گفت که خدا چرا این کارو کرده؟

گلن گفت خدا این کارو نکرده، خدا قدرت اختیار داده به پدرت و به تو و به همه، پدر تو اینجوری انتخاب کرده. 

... 

البته گلن گفت که کلا حالش خوب نبود داشت توهم میزد. دن میگفت من بدنم پیر نمیشه و سنم همین که هست میمونه. 

گلن گفت چون میدونستم که نمیشه با کسی تو این شرایط صحبت کرد گفتم خوش بحالت!

... 

بعد داشتیم با هم حرف میزدیم گفت من نمیخوام 150 سال زندگی کنم! چیه تهش با دستگاه و... زنده بمونه آدم چه چیز مثبتی داره؟

گفتم که اگه وابستگی های عاطفی و ... نبود که من همینجا خداحافظی میکردم. چون ازین بهتر نمیتونه زندگیم باشه و ازین ببعد سر پایینیه. مشکلات اضافه میشه بدنم شروع به افول میکنه و مسئولیت ها زیاد میشه

گفت آره من نمیگم از مسئولیت های زندگیم بدم میادا بعضیاشون رو واقعا دوست دارم ولی Responsibilities suck!

 

  • ظریف

نظرات (۴)

عنوانو دیدم گفتم لابد شما هم می‌خواید وبلاگو ببندید :))
پاسخ:
:))
نه فعلا هستم عنوان رو میخواستم عوض کنم ولی یادم رفت
تصمیم گرفتی بابا بشی؟
پاسخ:
....... 
چه عنوان مخوفی
پاسخ:
میخواستم عوضش کنم یادم رفت :)  
منم دوست ندارم به پیری برسم 
پاسخ:
اوهوم. تو اوج خداحافظی کردن بیشتر حال میده
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی