آن قصر
سلام
فکر کنم ننوشتم. هفته پیش صاحب خونه ام زنگ زد گفت کلید اتاقت رو من ندارم، تو خونه آب اومده و باید کفپوش رو جمع کنیم بریزیم دور. منم گفتم که تا یه هفته نیستم و گفت اوکی بعدا یکاریش میکنیم.
خلاصه که حساب کنید وضعیت من رو دیشب وقتی رسیدم.
قشنگ آهو بچه کرده بود و روبه آرام گرفته بود.
کفش باشگاهم از همه بهتر بود. روش یه اکوسیستماز انواع کپک بود که رشد کرده بود. واقعا زیبا بود ولیکن روی کفشم ترجیح میدم این همه زیبایی نبینم.
در اتاقم هم باد کرده پایینش و بسته نمیشه :))
3 تا فن و یه رطوبت گیر و یه هیتر تو اتاق روشنه که یکم خشک شه فعلا تا یکی بیاد این اتاق رو درست کنه.
از دیشب تاحالا که پیشرفت زیادی نداشته.
.....
یه جای کفپوش دیدم یه تعداد گیاه رشد کرده بودن! در حد سبزه ها. خیلی کوچیک.
. ....
گریل برقی داریم و یکم اسپند برده بودم، اونو بردم تو اتاقم روشن کردم و توش اسپند ریختم، تو یه ظرف که با فویل درست کردم. به زور آتیشش زدم، که خیلی هم آتیش نگرفت، و یکم اسپند دود کردم که بلکه شاید هم بوی اتاق رو بهتر کنه هم جلوی کپک های بیشتر رو بگیره.
(گاز برقیه فلذا خیلی سخته اسپند دود کردن!)
.....
همخونه ای گاوم، آشغال ها رو بیرون نزاشته بوده و ول کرده رفته. بوی جسد میداد سطل compost که توش مواد غذایی میریزیم.
.......
وسایل بجز مبل و تخت رو بردم یه اتاق خالی دیگه که کفپوشش رو کندن فعلا.
- ۹۸/۰۴/۰۹