نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

علم و عمل

جمعه, ۱۹ مهر ۱۳۹۸، ۰۳:۴۱ ق.ظ

سلام

چند تا رفتار خیلی بد تو خودم پیدا کردم. من که این همه راجع به احساسای خوب داشتن حرف میزنم دو تا پست در حالی که عصبانی بودم نوشتم. این باعث شد یه رفتار جالبی رو تو خودم پیدا کنم. البته کم اتفاق می افته ولی خب اتفاق می افته

یکیش اینه که زیادی اشتباهات بقیه رو جدی میگیرم. برای این نیست که احساس بهتری راجع به خودم کنم. برای اینه که تو ذهنم اینجوری میگذره که 

یه نفر یه اشتباهی کرد، پسفردا

جلویی این اشتباه رو میکنه که دهنش چفت و بست نداره و مسخره میشه. ی

این که یه نفر که بالا سری اش هست این اشتباه رو میبینه و راجع بعش قضاوت بدی میکنه

یا یکی میبینه این اشتباه رو و راجع به تربیت خانواده اش/هم شهری هاش/ هم نژادی هاش/ هم کشوری هاش قضاوت میکنه بر اساس این رفتارش

ولی مساله اینه که به من چه. نه یعنی واقعا به من چه که راجع به همه قضاوت خوب بشه. وقتی یه نفر یه کار اشتباهی میکنه، طبیعی هست که قضاوت بد بشه. یعنی یه جای کار مشکل داشته دیگه. یه جای کار مشکل داشته که این سری اخلاق ها توش بوجو اومده و اکه این رفتارش اصلاح بشه ریشه ی قضیه هنوز اصلاح نشده.

و مردم واقعا اهمیتی نمیدن به این اشتباها. شاید کسایی که تجربه مسخره شدن رو داشته باشن و براشون حفظ غرورشون مهم باشه فقط اهمیت میدن. مثلا کسی دلش برا من نمیسوزه که اشتباهاتم رو بگه. چرا من خودم رو آدم عوضی ای نشون بدم و اشتباهاتشون رو بیارم رو سطح. 

و مشکل اینه که دو تا احساس مقدس هست، یکیش شادیه یکیش ناراحتی. یه احساس هم هست که از جهنم میاد، اونم تنفره. این عمل به احتمال زیاد تنفر رو بوجود میاره.

دومین مشکل هم اینه که بنظر من اون رفتار اشتباه هست. ۶.۹۹۹.۹۹۹.۹۹۹ نفر دیگه شاید موافق باشن. من که نمیدونم.

خلاصه به خودم قول میدم از فردا اگه میبینم کسی رفتار بدی داره(نه دیگه در حد خلاف عرف جامعه)، به روش نیارم و تشویقش کنم که تو دنیای خودش شاد باشه.

هر کسی حق داره تو دنیای خودش شاد باشه. 

مثال بزنم،

اگه کسی متریالیسته و فقط دنباله پوله خب باشه به من چه. 

اگه کسی تیر مذهبیه و اینجوری خوشش میاد به من چه.

یا مثلا اگه کسی آدم بی مزه ایه ولی حس میکنه با مزه است به من چه.

یا مثلا اگه کسی به اشتباهات بقیه میخنده ولی چیزی بار خودش نیست به من چه.

یا اگه کسی شادیش از راه روابط خارج از چهارچوب و خارج از کنترل تامین میشه خب خوش بحالش.

یا مثلا اگه کسی از بقیه متنفره خب باشه. 

یا اگه کسی یه جوری حرف میزنه که بقیه حرفش رو نمیفهمن یا نمیتونه گوش بده مشکل خودشه

یا کسی اکه رفتارایی داره که بقیه پشت سرش حرف میزنن به من ربطی نداره

منم کلی مشکل دارم. 

  • ظریف

نظرات (۴)

  • مهرداد ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏
  • نمی‌دونم چی بگم.

    اون وقت یعنی آدم جاذبه و دافعه نداشته باشد.

    مثلا بهتر بود امام علی بگوید معاویه خلیفه باشد به من چه؟

    یا امام حسین و یزید.

    شاید من درک نکردم چی نوشتین.

     

    پاسخ:
    اتفاقا در مورد دافعه یه مطلب جالبی شنیدم که به یه شکل دیگه میشه پیاده اش کرد. اینجوریه که وقتی خلاف ارزش های آدم کاری انجام بشه حرف زده بشه که فرق داره با اینی که نوشتم کمی.
    و حداقل من در جایگاهی نیستم که اون کاری که نوشتم رو کنم

    گاهی که یه رفتاری از کسی میره رو اعصابم، به خودم میگم شاید فلان رفتار منم به نظر اون اشتباه باشه. قطعا یه مرزی داره و یه جاها باید واکنش نشون داد، ولی نه اینکه اونقدری رو رفتارا و اشتباهای دیگران زوم کنیم که اشکالای خودمونو دیگه نبینیم.

    پاسخ:
    نمیدونم مرزه کجاست. شاید مرزه اونجاست که اون رفتاره آسیب زیادی به خودمون بزنه.

    البته که حرف و عمل آدما باید یکی باشه وگرنه ریا و دورویی میشه.

    خوب می‌نویسن، با منبع و علمی طور.

    نوشته های پیشین رو خوندم ،بعضیاشون پاسخ سوالاتم بود

    😃😃

    پاسخ:
    ممنونم. اون دوتا پست رو البته پیشنویس کردم چون رفرنس مستقیم به افراد داشت و دوست نداشتم کسی بعدا بخونه و متوجه بشه.
    ممنون :) خوشحالم مفید بوده

     راستش اول پستو دقیقا نفهمیدم چی نوشتی:)  ولی تا اونجایی که متوجه شدم منم به نحوی این اشکالو دارم.

    یعنی یه میل زیادی داشتم که هرچی اشتباه باشه اصلاح کنم و طرفو قانع کنم که من دارم درست میگم:| خب این رفتارم مطمئنا اشتباه بود. یه روز تصمیم گرفتم از این بخش خودم پیاده بشم. و اینطوری به قضیه نگاه کنم که اگه من جای طرف باشم به راحتی از موضعم کناره میگیرم که انتظار دارم اون کناره بگیره؟

    فک کن اگه طرفم مثل من مغزش کُنده ای بود این بحث که حق با کیه تا انتها ادامه پیدا میکرد.

    از روزی که تصمیم گرفتم با هرچیزی که به نظرم نادرست بود خیلی راحت کنار بیام، با همه خیلی بهتر تا می کنم و با مامانمم دعوام نمیشه:|

    به بعضیا(از جمله خودم) باید گفت که آره عزیز تو درست میگی، بیخیال:|

    پاسخ:
    یکی از دلایلش شاید این باشه که غلط املایی زیاد داشت. معمولا پست رو یه بار میخونم دوباره ولی این دفعه نخوندم و بعدا دیدم چقدر غلط داشت.
    من خداروشکر تونستم با بحث کردن کنار بیام و چند وقته دیگه بحث نمیکنم. اگه نتیجه نداشته باشه. ولی همچنان توی خودم راجع به اون رفتار حساسم و هی جمع میشه جمع میشه یهو یه جایی یه چیزی میگم یا یه تیکه تند میندازم که جالب نیست. از بیخ اون حساسیته رو باید درست کرد
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی