چالش 30 روزه شکر گزاری
سلام
ازون جایی که چالش شکرگزاریه تو بیان خواستم یه چیزی راجع به یه کاری که اخیر شروع کردم بگم.
من یه تسبیح با خودم تو دو سال اخیر اورده بودم ولی خیلی استفاده نمیکردم. یه بار یکی بهم گفت اگه برات ارزش و انرژی مثبت داره با خودش داشته باش. منم گردنم مینداختم یا مثلا تو جیبم داشتم. بعضی وقتا یه چیزایی باهاش میگفتم.
ولی مدتی کنار گذاشتمش و الان دوباره یه ماهی هست اومده تو زندگیم. تو محل کاری جایی، یا موقع راه رفتن یا کلا هر کاری تست کردم و میشه آدم اون زمانایی که ذهنش به چیزی فکر نمیکنه شکرا لالله (اگه املاش درست باشه) یا هر چیز دیگه مثل ذکرای روزا رو میشه گفت:
مثلا یکی دو هفته اخیر اینا رو صبحا که دارم میرم به سمت کار برای روز هفته اش رو میبینم و میگم صد تا و ازون ورم اگه تسبیحه باشه یه چیزی باهاش میگم.
آره خلاصه ازین جهت گفتم اینا رو که من تو ذهنم، این تسبیح دست گرفتن تو مکان عمومی از خصوصیات آدمای سن بالا یا آدمایی که فازهای خاصی که خودتون میدونید رو دارن میدونستم. بعد نگاه کردم دیدم که چرا واقعا دستم نمیگیرم تسبیح؟ دلیل خاصی نداره. از بیرون هم یه نمای قشنگی داره که یکی که عمامه یا چیز واضحی نداره داره این کارو میکنه و تو ناخودآگاه کسی که ببینه یادآوری شکر خدا و اتصال بهش میشه.
- ۹۹/۰۳/۲۲
منم یه تسبیح محبوب برا خودم دارم، ولی جدا از انرژی و حس مثبتش زیاد خوشم نمیاد از اینکه بخوام همه جا دستم بگیرم. ذکری هم اگه بخوام بگم تو مسیری جایی، همینطوری میگم. شاید به خاطر همون برداشتایی که ملت ممکنه بکنن که این میخواد بگه فاز خاصی داره. یا اگه بخوام صادق باشم، چون خودمم گاهی که یکی رو با تسبیح میبینم ناخودآگاه همین برداشتو میکنم اولش :) بعد جالبه که اگه یکی رو با صلواتشمار تو مترو یا اتوبوس ببینم این فکرو نمیکنم :/ جدا باید رو خودم کار کنم :))