نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

افسانه

دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۳۱ ب.ظ

سلام

 

سر کنکور این آهنگ محمد اصفهانی که بخشی از این شعر مولانا هست تو سرم داشت پلی میشد و نمیزاشت تمرکز کنم! اسم آهنگ افسانه است.

گفتم با شما هم به اشتراک بزارمش.

فکر میکنم راجع به این باشه که ماها هممون میدونیم که

خیلی وقتا احساساتمون رو پشت نقش هامون قایم میکنیم،

پشت کلمه هایی که استفاده میکنیم، ندونستن خودمون رو پنهون میکنیم،

پشت تکبرمون، کوچیک بودنمون رو فکر میکنیم که میتونیم قایم کنیم،

پشت سرزنش بقیه، نقص های وجود خودمون رو سعی میکنیم فراموش کنیم،

و صد تا ازین جمله هایی که فکر کنم یه آرایه ادبی ای داشتن و بنظر جالب میاد این تضاد توشون ولی بیشتر ازین بنظرم زیاده گوییه.

 

فکر میکنم موضوع این شعر گذاشتن این حیلت به کنار هست.

اینه که تو دل ماجرا بریم. هرچیزی که سخته امتحانش برامون رو تست کنیم و گستره ی محدوده راحتی خودمون رو بیشتر کنیم. 

 

از چیزایی که خودمون رو باهاش تعریف کردیم آزاد بشیم. بالانس زندگی رو پیدا کنیم. بالانس زندگی هر کسی رو خودش باید پیدا کنه. فقط خودش میتونه پیدا کنه چون ماها تنهاییم. فقط خودمون هستیم.

 

انقدر فکر نکنیم میدونیم چه خبره. خود خدا رو انقدر ساده لوح و کوته فکر فرض نکنیم که این همه خلقت کرده که یه چیز پوچی پشتش باشه که ماها بتونیم با 4 تا قانون حل و فصلش کنیم. 

 

بالاخره جمله جان شدن یه چیزی بوده که این مولانای عزیز کلی مسیر رفته تا لایق جانان بشه دیگه. باید بریم

گر سوی مستان میرویم خودمون فکر نکنیم خیلی چیز خاصی هستیم و باید خودمون باشیم یکم هم مستانه باشیم تا چیزای جدید از بقیه یاد بگیریم. گوشمون رو باز کنیم و خودمون رو آزاد کنیم. هر کسی کلی چیز برای یاد دادن بهمون تو فقط رفتارش داره.

تهشم چیزی دستمون رسید، فانی بشیم و افسانه بشیم. دوباره مغرور نشیم که از همون قبل هم بدتر بشیم. جانمون در هوا بشه. آزاد بشه نه دوباره یه قفس بزرگتر اینتلکچوآلی بزنیم به صورتمون که دوباره خودمون رو زندانی کنیم.

 

شعر جالبیه. آهنگ جالبیه.

 

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو

و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

 

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن

وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

 

رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها

وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو

 

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی

گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو

 

آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده

آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو

 

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما

فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

 

تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی

چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو

 

اندیشه‌ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد

ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو

 

قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل‌های ما

مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو

 

بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را

کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو

 

گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را

دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو

 

گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه

ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو

 

تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی

تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو

 

شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها

هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو

 

یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی

یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو

 

ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر

نطق زبان را ترک کن بی‌چانه شو بی‌چانه شو

 

  • ظریف

نظرات (۶)

  • مردی از اهالی ماه آبان
  • اشعار مولانا واقعا ستودنی است

    پاسخ:
    آدم جالبی بوده

    مولانا هم در ابتدا فقیه بوده و در قید و بند شریعت، پس از دیدار شمس هست که خودش را و دلش را درمی یابد و با جان دل با خود و دیگران صحبت می کند و خود واقعی را پیدا می کند.

    پاسخ:
    حس میکنم لازمه آدم اونقدر سفت و سخت باشه تا شکستن اون قوانین رو متوجه بشه.
    تحمل روزه لازمه که افطار معنی پیدا کنه.

    برداشتم از پاسخ شما این هست که مثلا من برای داشتن یک خواب عمیق، به شدت بدنم را کوفته کنم، تا یک خواب عمیق را تجربه کنم. ایا راه دیگر برای تجربه خواب عمیق نیست?

    مسیله اساسی به نظرم انتخاب مسیر هست، همه به سوی مرگ میریم و فقط مسیر رفتن زندگی ما را تغییز میده. حالا کسی می تواند مسیر بکری را انتخاب کند و سختی هاش را هم بپذیرد.

    پاسخ:
    بسیار زیبا گفتید. البته برای داشتن یه بیداری عمیق بود اینجا که یه خواب عمیق رو تجربه کرده بود :)
    درسته دقیقا.
    موندگاریش بنظرم مهم تره. قرص هم میشه خورد و خوابید ولی حس میکنم چیزی که آدم براش تلاش کنه بیشتر ثمره میده تا چیزی که از بیرون باشه. 
    بنظرم لازمه آدم یه بارم با قرص بخوابه تا بدونه چقدر میشه خوب خوابید و از اون ببعد برای اونجور خوابیدن انگیزه پیدا کنه. وگرنه نمیدونه دنبال چی میگرده و چی دلش میخواد.
  • عبدالعظیم شرونی
  • حالا کنکور چیکار کردی :/

    پاسخ:
    خوب بود حدود ۳۵۰ کشور شدم

    نمیدونم چرا این پست رو با صدای سهیل سنگر زاده خوندم =) 

    برقراری عزیز؟

    پاسخ:
    هممون داریم به همون سمت میریم :) 
    یه چیزی که الان که اسمش اومد داشتم بهش فکر میکردم اینه که
    پیامبر ها تو این دوره زمونه همین ستاره های اینستا هستن که پیروان (فالوور) جذب میکنن و صداشون و حرفشون رو توی ذهن مردم جا میزارن. 

    مثل قدیما مسخره میشن.
    مثل قدیما حرفاشون تحلیل نمیشه.

    منم خوبم خودم. خدا روشکر همون فکرای همیشگی همون حرفای همیشگی.

    سلام.

    امان امان سر کنکور چه چیزا که یاد ادم نمیاد!

    کنکور ارشد دادین؟

    اهنگ خوبی بود:)

    پاسخ:
    سلام! 
    این کنکور کارشناسی بود کلی وقت پیش :)
    مرسی!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی