نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

بعد مرگ

چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۰، ۰۷:۱۰ ب.ظ

سلام

 

بعد از مرگ دو هفته روح آدم سرگردون هست.

روز اول به کسی نمیگن و فقط یکی دو نفر از نزدیکا میفهمن.

یکی از نزدیکا از رفتنش خوشحال میشه و یکیشون ناراحت. اونی که خوشحاله چیزی نمیگه و اونی که ناراحته آروم میره تو حال خودش و کسی نمیفهمه چشه.

 

روز دوم کسی که خوشحال شده به همه خبر میده ولی تو خبرش هیچ احساسی نیست. خبرش میگه که فلانی فلان آدم بود و فوت کرد. اونی که ناراحت شده بود با دیدن این خبر پیش همه میره و از این که چه آدم خوبی بود براشون میگه.

 

روز سوم بارونیه، اونی که ناراحت بود ناراحت میمونه و به این فکر میکنه که چه ارتباط قلبی ای با طرف داشته و بقیه هم میرن سراغ کسی که فوت شده و یه ابراز وجود میکنن. ابراز وجود ها هم فرق داره. بعضیا خیلی چیزی برای ابراز ندارن، بعضیا دارن ولی نمیتونن ابراز کنن و بعضیا ابراز میکنن.

 

روز پنجم ببعد کم کم متوجه میشن که باید جای طرف رو پر کنن. 

تمام این مدت روح طرف داره همه ی اینا رو میبینه.

 

روزش ششم و هفتم آخر هفتست و همه دنبال تفریح و هر جور که وقتشون رو معمولا میگذرونن میرن.

 

هفته دوم به این میگذره که روح طرف آهسته آهسته میبینه که چجوری جاش پر میشه. چجوری ارتباطی که با آدمای دیگه داشته جایگزین میشه و همه ی اونایی که ناراحت بودن و نبودن رو میبینه که کاراشون کم کم شکلشون یکم عوض میشه و کار ها بدون اون هم پیش میره.

یه مقدار از کارایی که از قبل کرده بوده هنوز اثراتش هست ولی کم کم محو میشه. چیزای دیگه جاشون رو میگیرن.

اون آدم کم کم به این فکر میکنه که وجودش چقدر ارزش داشت و چرا انقدر سریع جایگزین شد؟ آیا فکر میکرد انقدر سریع جاش پر بشه؟

 

روز یازدهم اونی که ناراحت بود با دوست خودش تماس میگیره و تصمیم میگیرن جای اون آدم رو دوستش پر کنه. 

روز دوازدهم ناهار همه رو دعوت میکنن و روح سرگردان هم دعوت میشه. ازش یاد میشه و برای شادی روحش آرزوی موفقیت میشه.

 

اگه میدونستیم انقدر سریع جامون میتونه پر بشه و انقدر زندگی بهمون احتیاج نداره خیلی بیشتر دل به درد میدادیم و حداقل از حضور دردناکمون استفاده میبردیم چون دردی که آدم رو نکشه فقط آدم رو قوی تر میکنه و دنیا جای در رفتن از زیر درد نیست. هیچ چیزی آسون نمیشه و فقط دغدغه های کوچیک تر بی اهمیت به چیزای بزرگتر کم اهمیت تبدیل میشن.

 

  • ظریف

نظرات (۷)

  • عبدالعظیم شرونی
  • بله ، دردی که نکشتت قویترت میکنه..به همین خاطر خدا به آدمایی که مظلومتر واقع میشن وعده جایگاه خوبی رو داده..درواقع روح اونها قویتر از بقیه میشه..

    و باید بدونی تو این دنیا هیچ چیزی بدون شایستگی انجام نمیشه و مرگ هم از این قاعده دور پیروی میکنه..یعنی مرگی که بدون شایستگی به دست بیاد ابدا مرگ خوبی نخواهد بود و عواقب بدی داره.

    پاسخ:
    آفرین مرسی.
  • عبدالعظیم شرونی
  • اون وسط چرا نوشته «دور» تقصر کیبورده ها 😂

    پاسخ:
    :))
  • هاشم کوچیکه
  • اصلا خط دوم رو که خوندم یاد «سولومون گراندی» افتاد؛ البته خیلی با اون نتیجه دو خط آخر جور در نمیاد ولی می‌نویسم که فیضی برده باشید!

    Solomon Grundy,

    Born on a Monday,

    Christened on Tuesday,

    Married on Wednesday,

    Took ill on Thursday,

    Grew worse on Friday,

    Died on Saturday,

    Buried on Sunday.

    That was the end, Of Solomon Grundy.

    پاسخ:
    انتظار داشتم Christened تو روز یکشنبه بشه! 

    در باب بند آخر، شاعر میگه که:

    مرد را دردی اگر باشد خوش است/ دردِ بی دردی علاجش آتش است

     

    پاسخ:
    دقیقا همینطوره. زود باید درد پیدا کنیم وگرنه پس گردنی یونیورس معلوم نیست با چه قدرت و شدتی و کی بخوره تو گوشمون
  • دچارِ فیش‌نگار
  • خجالت میکشم اینو میگم ولی بخون :) یکی از استادا توی کلاس تعریف میکرد که یکی از دوستاشون رابطه خیلی خوبی با خانمش داشت. ما که میرفتیم خونه اش از بس خانمش قشنگ قربونش میرفت حسودیمون میشد به دوستمون. رابطه عاشقانه ای داشتن

     

     

    استاد ادامع داد

    بعد از چند سال دوستمون فوت کرد

    و خانمش با یکی دیگه از دوستان مشترک ازدواج کرد

    و از قضابا اونا هم رفت و امد خانوادگی داشتیم

    میگفت خانمه دقیقا همون جوری که با شوهر اول محبت داشت و قربونش میرفت برای دومی هم برخورد میکرد و...

    *منظورش این بود که جاتون زود پر میشه :/

    یادم نیست منظورش چی بود ولی سرکلاس گفت

    پاسخ:
    جالب بود.
    موافقم!
  • هاشم کوچیکه
  • انتظار داشتم Christened تو روز یکشنبه بشه!

    دیگه به جیمز هالیول گیر بده، به من چه :)

     قرار نبود بعد مرگمون دنیا متوقف بشه :(

    هرچند قلبم به درد میاد ولی وجودم خیلی بی ارزشه واسه دنیا...

    فکر به این چیزا، چیو باید تو من تغییر بده؟

    پاسخ:
    market value خودت رو خودت تعیین میکنی.
    خودت رو باید تغییر بده
    یه چیزای مشخصی هست که ارزش وجود آدم رو تعیین میکنه. یه چیزای سطحی ای هست که قابل تغییر نیست و یا خیلی ساده میشه تغییرشون داد و یه چیزای عمیقی هست که ارزشمند تر هستن. مثلا هنر هایی که آدم بلده یا فرهنگ های دیگه ای که آدم میشناسه یا روانشناسی ای که آدم بلده، نه برچسب زدن هایی مثل کارایی که دکتر هلاکویی یاد میده، واقعا فهمیدن آدما که از ارتباط عمیق باهاشون بدست میاد
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی