جنس
سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۵۰ ق.ظ
جنس ما را خریدارش کم است
آنچه در روزنه ی چشم جهان میطلبد
تافته ای است از قبل چرخ شرهزاد عدم
زان که این قیمت و تبلیغ نیاشاید همی
در جواب قدح این دل ما خشم چه است؟
آنچه میبینید دلت آن را بخر ای نامه جو
خواسته قیمت بر تو باشد یا به له
شاید این است همان گمگشته جان خلق
شاید آنچه تو بر دنبالشی آنم همین جا خفته است
بر گریبانم مترس وانچه بر ما میشود
لکه ای بر گردنم رنگش جزای شربت است
جام من را چند روزی با غریق همراه کرد
من زتو بیش ترسم ولی ساقش خوش است
ساعتی بیراه بر هم بستری خوابیده دوش
ساعتم در انتهای خواب بود که در چشمانم شکست
دیگرم آن من نشد، آنی که داشتم درگذشت
آن من در راه بود و از سر جانش گذشت
شاید این انگیزه را در بر کنم این شایدم
شایدی بیش بر شاید ها نشاید بشنوم
پرسشم را هم دمم بر گوش من پاسخ داد
پرسشی ناید به راهم من جوابش نشنوم
- ۰۳/۰۳/۰۱