نتیجه گیری
سلام
پیرو پست دیروز میخواستم یه نتیجه گیری داشته باشیم و یهو علی ب. یه چیزی گفت که بدون اجازش منتشر میکنم :
"""
من قبلا شنیده بودم اون ها هم مشکل دارن ولی این طوری با جزئیات نه ...
- ۰ نظر
- ۱۰ تیر ۹۷ ، ۲۱:۴۶
سلام
پیرو پست دیروز میخواستم یه نتیجه گیری داشته باشیم و یهو علی ب. یه چیزی گفت که بدون اجازش منتشر میکنم :
"""
من قبلا شنیده بودم اون ها هم مشکل دارن ولی این طوری با جزئیات نه ...
سلام
طی چند روز اخیر یه چیز جالبی فهمیدم.
تفاوت بکینگ پودر و بکینگ سودا رو اگه میدونید/علاقه ای به دونستنش ندارید چیز خاصی نداره این پست!
بزارید براتون بگم خود بکینگ پودر چیه،
حتما شنیدید که اگه بکینگ پودر نزنید اون چیزی که دارید درست میکنید پف نمیکنه ، درسته؟
بکینگ پودر ترکیب دو تا ماده ی خشک اسید و بازه فکر میکنم، که وقتی در مجاورت رطوبت قرار میگیرن CO2 درست میکنن. خلاصه دوتا ماده شیمیاییه که با هم واکنش میدن. کسی بیشتر میدونست تصحیح کنه.
بعد شما اینو با مواد اولیه خشک مثل آرد و شکر که قاطی میکنید میره اون وسط و وقتی مواد مرطوب مثل کره و تخم مرغ و ... بهش خوردن واکنش میده و گاز تولید شده داخل کیک رو پوک میکنه و اون شکلی میشه که معمولا هست
حالا بیکینگ سودا چیه؟ خیلی شاید بنظر شبیه هم باشن ولی کاملا یه جور دیگس، شما هر وقت بخواید چیزی که درست میکنید پف کنه بیکینگ پودر میزنید هر وقت بخواید پخش بشه کف سینی فر، بیکینگ سودا باید بزنید! مثلا موقع درست کردن بیسکوییت، دوست ندارید یه چیز تپل داشته باشید دوست دارید یه چیز کاملا flat داشته باشید
سلام
مشاور پیش دانشگاهیمون آقای قربانی، موقع انتخاب رشته و... بود فکر کنم جمعمون کرد دور هم گفت که ببینید دانشگاه یه محیط خیلی باز تر و متفاوت تر از مدرسس عوض شدن توش خیلی طبیعیه.
عوض بشید ولی بپایید عوضی نشید.
خوبه آدم یه نفر تو هر مرحله زندگیش اینو یکم براش یادآوری کنه
سلام
دوباره یه چیز طولانی
خب ازینجا شروع کنم که دیشب به آقای گلن اسمیت که معرف حضورتون بودن یه ماه پیش پیام دادم که فردا کلیسا میره؟ گفت آره. گفتم اوکیه بیام؟ گفت آره میام دنبالت
امروز ساعت 9:45 اومد دنبالم و رفتیم یه دو نفر دیگه رو هم برداشتیم سر راه، که تو یه مرکز ترک اعتیاد بودن. (یادتون باشه ایشون به عنوان مدد کار اجتماعی کار میکرد. و اینجا هم به صورت داوطلبانه بعضی روزا میره) دو تا پسر جوون بودن که نرمال بنظر میرسیدن. رفتیم کلیساشون و ایشون گفت که کلیسایی که میریم خیلی سادس چون اینا پروتستان اند. و برعکس کاتولیکا پول رو صرف خوشگل کردن کلیسا نمیکنن مستقیم به مردم کمک میکنن.
تو راه داشت میگفت که چند روز پیش یه دختر مریضش بود که بخاطر یه چیز ساده تلاش برای خود سوزی کرده بود.
بعد میگفت که این چیزا خیلی دیگه عادی شده بعد این همه وقت.
مثلا این که در اتاق مریض رو باز کنی ببینی خودشو حلق آویز کرده
یا این که بری برای شناسایی جسد یه نفر که خودشو جلو 18 چرخ انداخته و چیزی ازش نمونده
یا این که مثلا میگفت یه مریضی داشته که بخاطر این که همجنس گرا بوده دم و دستگاه جنسی خودش رو سوزونده که اینجوری نباشه (واو)
خلاصه بعد این حرفا رسیدیم.
این داخل کلیسا بود.
ببخشید بابت کیفیت چون که خیلی یهویی عکس گرفتم و چک نکردم عکسا رو
اینجا دعا و آواز میخونن
اینم پشت کلیسا بود که یه غذا خوری بود که برای کسایی که نیازمندن غذا درست میکنن
البته امروز یه روز خاصی بود که کلا ناهار هم داشتن چون اون نفر اصلی کلیسا داشت میرفت و یکی دیگه میومد.
حالا ساعت 10.30 تقریبا مراسمشون شروع میشه. داستانشم اینجوریه که یه تعداد شعر و آهنگ میخونن که برگرفته از انجیله. نمیدونم دقیق خود متنه انجیله یا نه ولی فکر کنم متن انجیلی هست که از انگلیسی قدیمی به جدید ترجمه شده.
بیشترشم میگه که مسیح(ص) توجه بهشون کنه و ایشالا همیشه مسیح(ص) تو ذهنشون باشه و بخاطر این که مسیح(ص) رو پسر خدا میدونن و راه رسیدن به خدا رو از ایشون میدونن همه چی رو به ایشون وصل میکنن.
این عقیده برای پروتستانه. توی کاتولیک اینجوریه که راه رسیدن به خدا از اون پدر روحانیه. و همچنین اونا خدا رو خیلی کاری ندارن بیشتر یه تعداد مجسمه (مجسمه saint ها ) هست که برای کارای مختلف به اونا مراجعه میکنن. حقیقتش یکم شبیه بت پرستیه بنظر شخص شخیص من. طبق شنیده های من. مثلا برای سوار شدن هواپیما میرن پیش یکیشون برای دعا کردن برای چیزی که گم شده میرن پیش یکیشون و ... و برای همین کلیسا های کاتولیک پر مجسمه س.
ولی اینا نه خیلی سادس همونطور که مشخصه و بیشتر با خود مسیح(ص) و خدا کار دارن.
اسم کلیسا Salvation Army بود. که یه گروهی از پروتستانن. سیستمشونم اینجوریه که یونیفورماشون شبیه یونیفرم نظامیه (Army!) و سرباز مسیح(ص) میخوان باشن تو مبارزه علیه بدی....
و یه چیزی شبیه درجه هم دارن :)) مثلا کسی که میاد یه مدت Junior هه بعدش میره بالا تا senior میشه
آره خلاصه اینم یه ویدئو خیلی کوتاه که گرفتم براتون
چقد دستم میلرزیده موقع فیلم گرفتن. ببخشید!
آره دیگه کلیت بحث همین بود. حالا سوالی چیزی بود بپرسید تو کامنتا. البته همین که تا اینجاش اومدید خیلی جای تشکر داره.
دیگه بگم که موقع برگشتن هم یه سر رفتیم Tim Horton که اگه یادتون باشه گفتم یکی از بزرگترین قهوه فروشیای کاناداس که هر 100 متر یدونه راحت شعبه داره. گلن گفت که روزی بعضا 5-10 تا قهوه میخوره!!!!! خیلیه ها! خیلی!
یه چیزی شبیه چای ما میمونه. خونواده پدری ما روزی 10 تا راحت چای میخورن. کلا ترک ها معروفن به چای دیگه خودتون میدونید.
بعله.
بعد ازون هم رفتیم آپارتمانش رو بهم نشون داد. البته تو خونه نه فضای کلی آپارتمان بیرونش. مثلا ساختمون یه بالا پشت بوم عالی داشت که عکسش :
و مثلا یه اتاق پارتی داشت یه اتاق باشگاه داشت و ...
و خب اجارشم طبعا خیلیی ی یی زیاد بود. 1300 تا ماهیانه که با پول آب و برق و اینترنت راحت 1500-1600 تا میشه.
هر چقدر پول بدی آش میخوری همینه قضیش. ماهم که دانشجو بدبختیم با N نفر دیگه باید زندگی کنیم که بشه اجاره کرد. اونم یه جای چرت :))
دیگه فکر کنم چیزی نیس خیلی بگم...
خیلی هم طولانی نشد
سلام
امروز یکی از بچه ها پیام داد که ساعت 14 خونه دکتر باش!(همونکه مهمونی هفته پیش بود) قزار نبود این هفته خبری باشه ولی رفتم و دیدم بازم دارن غذادرست میکنن. کمک کردمو خیلی نپرسیدم و یه ساعت بعد استادم و همسرش و خونواده همسرش اومدن. میدونستم اینا اومدن یه سر کانادا ولی حدس نمیزدم دکتر دعوتشون کنه و.... آره خلاصهخیلی عجیب غریب بود خیلی!
ازون طرف خونواده شوهرش خب انگلیسی حرف نمیزدن ازگن طرف این فارسی متوجه نمیشد
البته بزنم به تخته یه عبارتای فارسی کاربردی بلد بود که واقعا خیلی بامزه بود مثلا
خیلی خوشمزه بود و ممنون و مرسی!(فارسیه مگه :)) ) خداحافظ و سلام و...
آره دیگه بعد ناهار خلاصه نشسته بودیم اون قسمتا که فارسی حرف میزدیم این بنده خدا دو نقطه خط بود اون موقع ها که انگلیسی حرف میزدیم خونواده همسرش.
اون وسطا هم یهو شروع میکردن انگلیسی بحث کردن خیلی شدید میشد بحث فارسیش میکردن خلاصه خیلی دیگه پیچیده بود
ازش انگلیسی پرسیدم که متوجه میشی فارسی گفت یکم! دقیقا گفت یکم :)) به فارسی
خلاصه خیلی جالب بود.
این دکترمونم هفته بعد میره ایران (یا میاد ایران) حیف شد میشد وایسم ازش آشپزی یاد بگیرم خیلی غذا خوب درست میکنه. حالا وقتی اومد میرم تلمذ میکنم!
سلام
این بحثی که میگن غیر ایرانیا تعارف ندارن یکم ایراد داره!
تعارف دارن در واقع!
مثلا وقتی یه چیزی رو میگی نه میگن are you sure? یعنی یه بار دیگه میپرسن مثل ما
حتی رفته بودیم برای بازی ایران و کجا بود چند روز پیش ، من نیمه اول رو نشستم و طرف 3 بار ازم پرسید که مطمعنی نمیخوای بمونی؟! :)
ولی ما تعریفمون از تعارف یکم فرق میکنه و گسترده تره
مثلا تعریف کردن بیش از حد هم جزو تعارفمونه که اینا فکر کنم ندارن
یا این که دیفالتمون اینه که طرف مقابل تعارف کنه حتما
یا مثلا اینا غذا رو اصلا تعارف نمیکنن. اگه با هم در حال خوردن باشید ممکنه تعارف به اون صورتی که گفتم بکننا ولی اگه خودش طرف یه غذا داشته باشه بهتون تعارف نمیکنه.
حالا برای تمرین تعداد "تعارف" های این متن رو بشمارید :)
--------------------------------------
استادم یه چند تا مقاله داشت قدیما که داشتم میخوندم کاراشو، یکیش بود که واقعا وحشتناک سخت بود. به خودم گفتم که واقعا چجوری میتونه یه نفر این همه چیز میز رو قاطی کنه و بشه مقاله واقعا سطحش بالا بود. گذشت و گذشت و چند روز پیش که باهاش جلسه(به قول اینا meeting) داشتم گفت که خب آره من قبلا یه کاری کرده بودم composite non linear feedback .. گفتم وا ویلا... گفت که اونو میخوام ادامه بدم...
خلاصه که بله. نشستم دارم فعلا یکم کنترل غیر خطی میخونم ببینم چی میگه اصلا تو این مقاله.
کنترل غیر خطیم کتاباش ماشالا ماشالا یکی از یکی ریاضی محض تره. خدا به خیر بگذرونه.
--------------------------------------
مافین درست کردم!
از این لینک :
دستورش
2 1/4 پیمونه آرد سفید
3/4 پیمونه شکر
3/4 پیمونه کره آب شده
2 تا تخم مرغ
1 پیمونه شیر نسبتا گرم با یه قاشق سرکه هم زده بشه
یکمم شکلات یا چیزای دیگه
2.5 قاشق بیکینگ پودر
عصاره وانیل هم یه قاشق
آرد و شکر و بکینگ پودر رو قاطی میکنیم
کره رو اضافه میکنیم
تخم مرغ رو اضافه میکنیم
شیر سرکه رو هم قاطی میکنیم
هم میزنیم و بهش شکلات و وانیلم اضافه میکنیم
15 دقیقه تو دمای 200 درجه سانتی گراد یا 400 درجه فارنهایت
بعدم یه حدود 15-20 دقیقه تو دمای 170 یا حدود 370
-
من بیکینگ پودر و اندازه شیر-سرکه رو اشتباه زدم پفش کم شد شما درست بزنیدش!
و روش من شکلات نریختم فکر نمیکردم لازم باشه ولی خیلی لازمه حتما روش رو تزیین کنید چون همش میره تهش؛ تو فیلم میگه آرد بزنید نمیره ولی بزنید بازم تا حدودی پایین میره همه چی ، پس حتما تزیین بالاش لازمه
بله کم کم باید یه شوهر خوب هم پیدا کنم