نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۰/۰۲
    ت
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۵۵۱ مطلب با موضوع «عمومی :: نظرات و تحلیلای شخصی!» ثبت شده است

بی کلام

شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۳۱ ب.ظ

سلام

نمیدونم

آهنگای بیکلام برای این برام خیلی تکراری نمیشن چون حرف زیادی توشون ندارن؟ یا این که خیلی حرف توشونه! 

چون آهنگ باکلام سر و تهش فوقش با دوتا استعاره و ایهام ۳ ۴ تا حداکثر معنی میگیره اونم تو حالت خوبش

ولی بی کلام :( خودشه و خودتی و خودش! 

  • ظریف

بی تفاوت

دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۱ ب.ظ

سلام

بعد خوندن قلعه حیوانات حس خوبی نداشتم حس کردم داستانش یه جوریه

به آقا حامد گفتم که داستانش یکم اغراق آمیز بود مگه میشه مردم انقدر بی تفاوت باشن و یه مثالی زد که مثلا میشه باشن. خیلی قانع نشدم.

این داستان اخیر بودجه ها رو آدم وقتی دیدم فهمیدم نه تنها اغراق نکرده بود بلکه الان من جزیی از همون مردمی هستم که انقدر بی تفاوتیم... 

کاشکی میدونستم تو کتاب تاریخ مارو چجوری توصیف میکنن

  • ظریف

سوال پرسیدن ۲

يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۱۸ ق.ظ

سلام

چند سال پیش که تو انجمن های اینترنتی فعال تر بودم یادمه یکی یه پستی نوشته بود که چجوری سوال بپرسید. راستش تا چند ماه فکر میکردم سوال پرسیدن که چیز خاصی نداره و عجب آدم بیکاریه یا مغروریه که یه همچین چیزی نوشته بقیه رو گربه فرض کرده.

در نهایت بعد ماه ها خوندمش و دیدم خیلی هم بیراه ننوشته.

چون فضای انجمن های اینترنتی پر است از سوالای جواب داده نشده چون معمولا بلد نیستن چجوری سوال بپرسن. دوس داشتم اون پسته رو پیدامیکردم ولی نشد.

دلیلشم اینه که کسی که سوال میپرسه سوالش اشتباهه

یعنی چی؟ 

یعنی سوال رو کلی میپرسه و کسی حال جواب دادن بهش رو نداره. مثلا مشکلش فکر کن اینه(البته من بیشتر تو انجمنای برقی بودم ولی برای این که جنرال تر کنم قضیه رو) که چمدونم دنده ماشینش جا نمیره میاد میپرسه کسی تا حالا پراید رونده و مسلطه!؟ من یه مشکلی دارم.

که یه نفر پیدا بشه بگه آره و این ازش بپرسه 

چند دلیلهست که کسی جواب بهش نمیده

۱. کسی که خیلی مسلطم باشه وقتی همچین چیزی ببینه میبینه که مشکلات خیلی مختلفی ممکنه باشه که یا بلده یا بلد نیست و اگه جواب بده که من بلدم و طرف سوالشو بپرسه٬ ممکنه اون زمینه خاص رو ندونه.

۲. آقای پاسخگو باید دوبرابر وقت بزاره. یعنی علاوه بر جواب دادن باید سوال پرسنده رو هم بفهمه چیه!!

۳. معمولا سوالای این تیپی که پرسنده سوال غلط میپرسه آتیششون مشخصا از یه جای خاصی بلند میشه

اونم تو۶۰  درصد افرادی هستن که هیچ زمینه ای ندارن تو اون موضوع و دارن میپرسن. برای همینه اصلا که نمیدونن سوالرو چجوری مطرح کنن. کسی هم که این سوال رو ببینه اگه همچین حسی کنه میدونه که با جواب دادن این یا مشکلش حل نمیشه یا مثلا میزنه خودش یا دستگاه مورد نظر رو آسیب  میزنه.


 ۴. معمولا تو ۴۰ درصد باقی این تیپ سوالا ممکنه سوالای تازه کارانه هم باشن. یعنی سوالایی که در بدو ورود به یه زمینه ای پرسیده میشه. مثلا تو یه انجمن ۴۰.۰۰۰ نفری یه سری سوالا هست ۳۵.۰۰۰ بار پرسیده شده مثلا تو یه انجمن امنیت شبکه سرچ کنید که چجوری هک رو شروع کنم؟ دقیقا مصداقشه.

این سوالا ناشی از عدم سرچ کردنه و کسی که فعاله تو اون انجمن وقتی این رو میبینه خیلی مرام باید بزاره برای بار صدم جواب بده


و خب در نهایت همیشه یک عده آدم زیادی دلسوزم پیدا میشن که میان به اینا جواب میدن و ...

  • ظریف

سرده

چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۴۴ ب.ظ

سلام

امروز یادم اومد که یادم رفته بود هوای سرد چه شکلیه...  

چسبیده به شوفاژ دارم مینویسم. دارم یخ میزنم خونه پدربزگم اینا کلا ترموستات بدنشون رو ۱۰ درجه اوکی رو میده و تلاشی برای بالا بردنش نمیکنن. بیرونم هوا منفیه فکر کنم. 

جالبه یه اتاق دارن که به خونه اضافه کردن از تو حیاطشون و کلا عایق بندی خاصی نداره. توش که برید بعد ۳ دقیقه باید پای یخ زدتون رو قطع کنید و اگه خوابتونم ببره میمیرید حتما

..........

دو نفر رو با یکی از بچه ها برداشتم بردم سعید که خیلی ادعا خوردنشون میشد. سیبزمینی و ژامبون و پنیر سفارش دادم. به طور نسبی تقریبا جاهایی که ژامبون و پنیر بود رو نخوردن! نمیدونم چون پنیرش چرب بود و اصلاژامبون دوس نداشتن. خلاصه مجبور شدم همشو خودم بخورم و شب ساعت ۳ بیدار شدم و تا ۷ صبح خوابم نبرد!

واقعا با هر کسی که نمیدونی ظرفیتش چقدره نباید با آخرین سطحی که میشناسید برخورد کنی

..........

پایین متن جذابی نیست نخوندی ام نخوندی.غر زدنه 

نمیدونم چی میشه دانشجو ها علاقمند میشن مخصوصا تو تحصیلات تکمیلی یه مرزی از علم رو جابجا کنن. دکتر داورپناه یکی از دانشجوهاش ازش پرسید که چه زمینه ای خوبه و میشه جلو بردش دکتر یه همچین چیزی گفت: شما برو روش هایی که وجود داره رو ببین چیه و چیکار کردن اینا رو روشون کار کن بعد این ها مشق نوشتن میشه تا برسی به یه جایی که ...

اینو برای این میگم که به عنوان دانشجو برق یه حداقل هاییو میدونم خب بالاخره تو درسامون بوده. نشسته بودم تو محوطه دانشگاه دیدم یکی داره باذوق و اعتماد بنفس بالا برای یکی دیگه از یه چیز برقی میگه. میدونستم دانشجو های شیمی یا مکانیکن. میگفت energy harvesting الان خیلی رو بورسه و ... بعد علاقمند شدم ببینم چی میگه دیدم یکی از چرت ترین چیزایی که تو اخبار جوانه ها (!) فکر کنم ۱۰ سال پیش شنیده بودم رو با حداقل spec میخواد پیاده و مقاله کنه.

خب آخه چه دردیه آخه. یه چیزی که حتی منم بلدم. نه تنها تخصصشون نیست بلکه سطحشم پایینه رو میخواد پرپوزال کنه. 

تهه این ارشده مثلا چی میخواد بشه.

بعد حالا ایگنور کردم دوباره دیدم یه نفر داره با همین کلیدواژه انرژی هاروستینگ با گذاشتن یه دوتا فلز تو خاک اسیدی یک میلی وات توان میگیره به مدت کم هم تازه. چیزی که تو دبیرستان بوده... برای ارشد! 

اینم مثل اینترنت اشیائه... کلیدواژه رو برمیدارم کاردستی میسازن. 

یکی میگفت دکتر فلانی رفته تو کار اینترنت اشیائ و ساختمان هوشمند. گفتم ا چجالب و لابد کارای خفنی میکنن. چون دانشجوهاش ic دیزاین میکنن مثلا گفتم لابد ازین کاراس. یکم که صحبت کردیم نتیجه این شد که اونم داره کاردستی میسازه در حد هیچ... با کلی دب دبه و کب کبه

انگار کلاش گزاشتن پشت سرشون گفتن ...

حالا الان از منظر بالا نشستم کارم خیلی درست باشه و ... حداقل علمو جلو نمیبرم با تولید جوک وقتی نمیتونم جلو ببرمش

  • ظریف

عملگر

چهارشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۳۳ ق.ظ

سلام

مثلا خودم. خیلی دوست دارم فیزیک محض بدونم خیلی دوست دارم که یعنی وقتی مثلا تحلیل هایی که به بچه های فیزیک درس داده میشه رو میبینم موهای دستم سیخ میشه. یا مثلا خیلی چیزای دیگه دوس دارم ولی وقت کار کردنش که میرسه وقت این که بشینم 50 ساعت کلاس ببینم وقت این که زحمت بکشم و خوابم نبره موقع کلاساش، اون موقع این علاقه هه دیگه میپره.

کلا دوس داشتن این که شرایط یه چیزی درست بشه خیلی راحته مثلا خودم. دوس داشتن گواهینامه گرفتن یا مثلا فیزیک محض یا عرفان یادگرفتن خیلی راحته. کلا راحته این چیزا.

حالا چی میخوام بگم؟

خودتون میدونید دیگه.

100 نفر آدم شاید حداقل میتونم نام ببرم که میخوان وضع مهندسی دانشگاه درست بشه. بعد از خودشون بپرسی شما که اومدی رشته مهندسی خودت چقدر دنبال مهندسی بودی،شاید خیلیاشون اگه واقعیت رو بخوان بگن ...

پیامبر(ص) بود که فکر میکنم یک روز یه خانمی بهشون گفت که بچم خرما زیاد میخوره بهش یه تذکر بدین و پیامبر گفتن که فردا بیاد چون خودش امروز دوتا خرما خورده و نصیحتش تاثیری نخواهد داشت. (حداقل برداشت من از داستانه این بود اگه جاییشو اشتباه گفتم ببخشید دیگه!!)


اها بعد یه چیز دیگه این که در طول عمر بنده ی حقیر هر وقت تلاش کردم کسی رو مشتاق به کاری کنم تقریبا جواب نگرفتم و هیچ کس رو هم ندیدم بتونه کسی که مشتاق نیست رو مشتاق کنه. چون اگه قرار بود مشتاق بشه توی تمام لحظات عمرش قبل این حرکت بنده انقدی اتفاقات تصادفی افتاده که حتما  یکیش در جهت مشتاق کردن اون بوده باشه و اگه بوده باشه مشتاق شده اگه نشده باشه هم دیگه نمیشه.

نمیدونم چرا نمیتونم یه حرف رو با ایجاز بگم. وقتی کس دیگه ای هم حرفشو طولانی میکنه و هی مثال میزنه بدم میادا ولی خودمم نمیتونم خودمو درست کنم. شایدم تلاش نمیکنم


آخه قضیه اینه که ایجاز یه چیزی که به همراه داره یکم قطعیت رو به حرف اضافه میکنه. به شدت ازین که قطعی حرف بزنم متنفرم تا جایی که بشه البته! برای همین حرفام طولانی میشه. 

آخ خدا چقدر حرف زدم

میشد به جاش نوشت به عمل کار براید نه به چرت



-----------

ظهر تو علوم فنون یه اسپرسو خوردم اثر نکرد حس میکنم با تاخیر خیلی زیادی الان ضربان قلبم بالاس و خوابم نمیبره. جدی بخاطر اونه یعنی؟! یا بخاطر 2 3 تا برق گرفتگی امروز؟

  • ظریف

دوز اداری

دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۰۴ ق.ظ

سلام

کلا هر چند وقت یه بار یخورده میدون سپاه رفتن خوبه برای این که آدم از سیستم های بروکراسی و با ضمیمه ی پارتی بازی متنفر بشه

  • ظریف

فوبیا

دوشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۸ ب.ظ

سلام

یادمه یه نفر از ده دقیقه قبله پیاده شدن از مترو همه رو له نکرد تا به در برسه بعد مرد.

یه نفرم بود همین اتفاق براش افتاد دقیقا چون صبر کرد ملت پیاده شن بعد سوار بشه. خیلی عجیبه!



-------

برای ثبت وقایع مینویسم.

دیشب توی کشور زلزله اومد و یه سریا باز هم از مرگ هم وطن ها شروع کردن ماهی گرفتن.


انگار یادمون رفته هدف از اومدن به این دنیا کار درست انجام دادنه. انقدر گرفتار این کثافت کاریای سیاست خودشون رو میکنن که حتی فکر میکنن با این کاراشون دارن به دین و دنیای مردم کمک هم میکنن. تازه طلب کار هم هستن. 

  • ظریف

گناه

پنجشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۸:۰۶ ب.ظ

سلام

بنظرتون گناهی بالاتر از قضاوت در مورد بقیه هست؟ 

من فکر نمیکنم...

بنظرم برای این که بشه در مورد کسی قضاوت کرد یه دور باید کل زندگیشو از اول تا اون موقع باهاش اومد و دید آیا خودمون همچین کاری میکردیم یا نه...


بدیهیه که قضاوت مطلق رو نمیگم. یعنی فلان کار درسته یا نه. قضاوت راجع به انتخابای افراد رو میگم.

  • ظریف

می بالم و ...

چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۴۲ ب.ظ

سلام

متاسفانه تو هفته اخیر موفق شدم که...

یه حدیثی بود دقیق یادم نمیاد توی دین و زندگی داشتیم

فکر میکنم این بود. پیامبر (ص) میفرمودند که از پیش اومدن سه چیز بر امت نگرانند. 

1. پرخوری

2. بی کاری

3. خواب آلودگی

موفق شدم 3 مورد رو حسابی با هم تو ماکزیمم حالت جلو ببرم. 


میدونید، یه جورایی حس میکنم کار کردن مقدسه. وقت آدم رو تنظیم میکنه. فکر آدم رو جهت میده و استرسش آدم رو به خدا نزدیک میکنه. کاشکی میتونستم بدونم اینایی که میشینن ساعت ها مدیتیشن میکنن و یا با حالت دینی ازین کارا میکنن چجوری خودشون رو تنظیم میکنن که از فرمون زندگیشون از دستشون در نمیره. 

مثلا وقتی یه کاری باید انجام بشه باید انجام بشه ولی وقتی قرارگه آدم 400 تا کلمه جدید بخونه این بخاطر این که انگیزش به اون حد قوی نیست ممکنه راحت به فنا بره.

کارای روحی هم دقیقا همین شکلیه. نمیدونم انگیزش یکم چون شهودی نیست سخته پیدا کردنش :((



  • ظریف

مدرسه

دوشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۲۲ ب.ظ

سلام

امروز داشتم فکر میکردم که جدی جدی مدرسه عجب جهنمی بود.

ساعت های طولانی درس هایی که 80 درصدشونو دوس نداشتم

بحران بلوغ که خب حداقل یک سال به طور مستقیم و دو سه سال غیر مستقیم رو مورد عنایت قرار داد(وحشی شدن خود شخص و وحشی شدن بقیه)

معلمایی که 60 درصدشون شاید منفور بودن (دبیرستان خوب بود البته تا حدی این عدد به 30 درصد شاید برسه)

و خلاصه استرس های الکی. 

تو دانشگاه واقعا کمتر بود این چیزا و الانم که طبق تعریف بیکارم واقعا کمتره. حداقل منبع استرسا رو خودم انتخاب کردم. فکر کنم آرامش قبل طوفان که میگن همینه.

  • ظریف