نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۵۶۳ مطلب با موضوع «عمومی :: نظرات و تحلیلای شخصی!» ثبت شده است

نقل قول احمدرضا

پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۸ ق.ظ

سلام

در جواب کامنت دوستمون باید بگم که تلاشمو میکنم! هنوز واجد شرایطش نیستم ولی دوستان که رفته بودن خیلی پروژه های تخیلی ای برای کسری خدمت میخواستن باید البته گشت چیزای بهتری ایشالا یافت میشه

ممنون از همدردیتون!!

---------

یه چیزی که شاید بدرد بخوره تو کار تیمی:

احمد رضا یه حرف خوبی میزنه میگه میخوای هر کاری بکنی با هرکی میبینی مطرح کن و تا جایی که میتونی ازشون کمک بخواه که هر اتفاقی افتاد نه کسی بهت غر میزنه و نه تقصیر توئه تقصیر همه میشه ! بعد تازه تهش میتونی غر هم بزنی !!

............

تاحالا شده از قیافه  رفتار یکی در نگاه اول خیلی بدتون بیاد؟

راستش من دوسال پیش توی یه سری جلسه های تیم خودرو خورشیدی غزال چند جلسه رفتم و کلا یه نفر بود خیلی روی اعصابم بود. تقدیر چنان گشت که ایشالا خودتون مطلع خواهید شد یا الان مطلعید، یه گندی بالا اوردن و امشب توی اینستاگرام هرچی میتونستم گند زدم به احوالشون و شخص اون بنده خدا. خلاصه این که حسابی خوشحال شدم! هرچند که یه سری کامنتام پاک شد چون خیلی دیگه نقاط حساسی رو هدف گرفته بودم ولی خب همونایی که مونده هم تا حد خوبی اثر سوزششون رو خواهد گزاشت.

باورتون میشه منی که کلا 1 عکس تو اینستام بود امشب اینهمه فعالیت کردم و بخاطر بلاک شدن اکانتام مجبور شدم 2 تا دیگه هم بسازم و ...

چقد خوبه از این موضع !

  • ظریف

چندین تا

چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۰ ب.ظ

سلام

چند روزه تو شریطی ام که خیلی نمیشه پست گزاشت به چیزای مختلفی فکر میکردم


مثلا چرا نسل جدید بازاریا که بچه های بازاریای درست کار قدیمی بودن تا این حد حروم خور شدن. حتی جلوی پدرش نشسته قیمت رو 4 لا پنج لا حساب میکنه.


یا این که سربازی خر است همون طور که قبلا گفتم


یا این یکی که معمولا آدمایی که خیلی ایگنور هستن نسبت به واکنش های بقیه یا خیلی دوس داشتنی میشن یعنی از تیکه ها و انتقادها هیچ وقت ناراحت نمیشن یا این که خیلی رو اعصاب میشن یعنی کلا راه خودشون رو میرن و کاری با صلاح بقیه ندارن.


امروز رفتم آموزش من از یه سری روال ها بیشتر آگاه بودم تا مسئول آموزش محترم. 


از آقایی که سر کوچه باربد تو لاله زار نوشیدنی میفروشه پرسیدم چند ساله اینجاس گفت 50 سالی میشه.

فکر کنید، 50 سال به قول خودش نیم قرن. خیلیه!

  • ظریف

ساده

سه شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۱۰ ب.ظ


سلام

دوست نداشتید تاحالا بجای این همه استرس و فشار، یه گربه ی توی دانشگاه میبودید که وقتی خسته میشه میره تو بهترین نقطه ای که میشناسه میخوابه و هر کی میاد یکم نازش میکنه و غذاشو هم که سر موقع میخوره؟ 

سوالم اینه که نمیشد ما آدما دنیا رو اینجوری نمیساختیم؟ مگه ما اون اول اول با این گربه هه شرایطمون فرق داشت؟ نه قطعا ولی خودمون زندگیو جوری کردیم که سخت بگذره بهمون. 


بهای سنگینی برای چیزای کمی دادیم! 

  • ظریف

دست به دست هم

دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۶ ق.ظ

سلام

شاید فلسفش واقعا اینه که نباید تو روز عاشورا کسی به هر نحوی خوشحال بشه !

حقیقت اینه که پس فردا تحویل یه پروژه س و طبق معمول نزدیک dead line دارم کارا رو تموم میکنم

یه کار خیلی حیاتی این بود که بشه دو تا مبدل رو موازی کرد. خیلی واقعا کار طاقت فرساییه کنترلشون چون از یک جایی به بعد دیگه خیلی شبیه سازی جوابگو نیست و نمیشه محاسبات دستی هم انجام داد. من این کارو به یه نحوی قبلا کرده بودم ولی خب خیلی قابل اطمینان نبود اون روش برای هم این دفعه باید یه چیز سفت و محکم میزدم.

خلاصش این که از ساعت 15 تا الان که دو شب باشه داشتم با این کد ها ور میرفتم و هیچ جوری جواب نمیداد. قبول کنید راه دیگه ای هم نداشتم بجز این که این روز دنبال این کارا باشم

واقعا خودم هیچ وقت روز عاشورا هیچ کار غیر مربوطی انجام ندادم حتی سال کنکور 8 روز اول+تقریبا تمام روزای سال کنکور رو درس خوندم ولی این دو روز رو نخوندم!

خلاصه امسال با کلی ضرر مثل ترکیدن یه مینویل و چند بار انفجار سوییچ و برق گرفتگی از دست راست به چپ و برق گرفتگی دو انگشت و متلاشی شدن زانو های شلوار و ... این روز رو گذروندم ولی خب آخرش (تکنیکالی فردای عاشورا) تونستم اینا رو موازی کنم 


  • ظریف

نقد

سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۰۳ ق.ظ

سلام

چرا من دیروز راجع به اون هرمه نوشتم؟

یه مرضی دارم که نمیتونم حرفم رو مستقیم بزنم

حرف مستقیم من از این جایی میومد که دیروز چند تا خیابون موازی رو که با هم به لحاظ x یکی بودن ولی y شون فرق داره رو پیاده میرفتم و هر چقدر به سمت بالاتر میرفتم مردم بیشتر پشت چراغ عابر پیاده وای میستادن تو چهار راه ها. 

خطاب به علی: اون مثال دیروزمم متوجه شدی از کجا اومد دیگه...

حس کردم نوشتن این جالب نباشه اون هرمه رو نوشتم.

این مطلب رو هم یکی از دوستان کامنت داده بودن که اون هرمه خیلی قابل قبول نیستش خودم خوندم جالب بود. تشکر :)

(موقع نوشتنشم متوجه اشتباه بودنش شدم. مثلا یه آدمی که وضعیت مالیش جالب نباشه نیاز به دین نمیتونه تو خودش پیدا کنه؟! یا ...)

https://motamem.org/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%84%D9%88-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D9%85/

  • ظریف

نیاز ها

دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۱۹ ب.ظ

سلام

تو کتاب the fault .. یه قسمتی بود که میگفت:

یک روانشناسی اومده نیاز ها رو طبقه بندی کرده و اونا رو توی یک هرم مثل هرم مواد غذایی چیده. حرفشم اینه که یه سری نیاز ها پایه ای تر هستن. مثلا وقتی که وضعت یه جوریه که نیاز به غذا داری نمیتونی نیاز به داشتن یک خونه رو خیلی در نظر بگیری. یعنی اون نیاز تو وجودت هست ولی خیلی توجهی بهش نمیکنه. به محض این که نیاز های پایه ای رفع شد میری برای چیزای بالاتر.


اخرشم صحبتش این بود که من این هرم رو نقض کردم من نمیتونم نفس بکشم چون سرطان ریه داشت ولی عاشق شدم.


چیز جالبیه برای فکر کردن

مثلا بیا با یک کسی که آب برای خوردن نداره راجع به رعایت نظم توی اجتماع صحبت کن. 

یا مثلا چیزای دیگه.

  • ظریف

نظریه زمین مرکزی

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ب.ظ

سلام

شده تاحالا فکر کنید قدیما که ملت فکر میکردن زمین وسط دنیاست چقد فکرشون ساده لوحانه بوده؟ چون مثلا مجبور بودن برای توجیح حرکت سیاره های دیگه مدار های خیلی پیچیده ای رو در نظر بگیرن؟

آدم ممکنه همچین چیزایی به ذهنش برسه ولی وقتی خودش یه همچین کاری میکنه میفهمه که نه یه بایاس ساده میتونه نظر آدم رو تا مدت ها اشتباه نگه داره. 

برای مثال خود من برای کنترل مبدلم همچین چیزی در نظر داشتم. 

ست پوینت جریان که چیز مهمیه رو میومدم تنظیم میکردم با کنترلرم، بعد میرفتم خروجی کنترلر رو میدادم به یه کنترلر دیگه که ولتاژ رو تنظیم کنه. با این کار فکر میکردم چون جریان رو دارم زود تر حساب میکنم دارم بهش تقدم میدم. 

برگردیم به مدارم، مدار بنده یک مبدل است که تا جریان 50 آمپر باید 30 ولت خروجی فیکس بده و بعد از اون جریان رو فیکس کنه و ولتاژ رو کاهش بده. پس هم کنترل ولتاژ میخوام هم جریان. 

ابن مدار باید توی اتصال کوتاه به خوبی کار کنه ولی توی بلوک دیاگرام بالا ببینید: امپدانس بار به صورت 1/Z توی حلقه کنترلی میاد. یعنی این که اگه اتصال کوتاه بشه (مثلا مقاومت بشه 10 میلی اهم) یک تقسیم بر اون عدد بزرگی میشه. این باعث میشد کنترلم کار بسیار سختی بشه.


خالا جواب چی بود؟ تا الان فهمیدید دیگه. باید حلقه ی داخلی رو حلقه ی کنترل جریان میگرفتم، حلقه ی بیرونی رو کنترل ولتاژ که امپدانس توش ضرب بشه و توی اتصال کوتاه که حفظ جریان مهمه حلقه ی داخلی که سریع تر هست بتونه راحت پاسخ بده!


پست قبلیه نمیدونم چرا انقد لایک خورد گفتم اینو بزارم جبران بشه


  • ظریف

انقلاب

چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۱۶ ب.ظ

سلام

آقا ح. میگه که دکتر د. میگفت که مدیریت انقلاب از خود انقلاب کردن خیلی مهم تره. بعضی وقتا آدم فکر میکنه یه کاری کنه یکم از سودی که به خودش میرسه کم میشه ولی کلی نفع داره در حالی که با بد مدیریت کردن حرکتش هم چیزی که خودش داره رو بیشتر از دست میده هم این که حرکتش بیهوده میمونه.

  • ظریف

بهترین کار

يكشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ

سلام

بهترین روش برای شکست نخوردن تلاش نکردنه. کاملا هم جواب میده. من برای مثال یکی دو هفتس هیچ تلاشی نکردم و وضعیت روحی پرفکتی دارم.

  • ظریف

خوش شانس

پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۳۸ ق.ظ

سلام

دقت کردید چقد خوش شانسیم که سایز ماه با سایز خورشید از زاویه دید ما تقریبا یکی در میاد تو خورشید گرفتگی؟


  • ظریف