نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۵ مطلب در مهر ۱۴۰۳ ثبت شده است

مشکل اجتماع ۲

يكشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۱۳ ق.ظ

سلام

چجور تراکنش هایی لازم است و چجور تراکنش هایی مجبوریست؟

چجور تراکنش هایی به قصد لذت است

و اثر لذت چیست؟

در دنیای انسان ها، دنیای چندین بدن، لذت ها گسترده است

میتوان تنهایی لذت برد

یا به اشتراک گذاشت

جامعه چه میخواهد؟ جمع از تو چه میخواهد؟

گاهی خود به خود دستیار دیگران میشوم

بر خودم حرام میدانم دستیار داشتن را

و کسی که نخواهد آزار برساند، باید آزار ببینید

ولی چه آزاری؟

گاهی لازم است تا آزاری را تجربه کرد

چون مسیر آرامش ما از آن نوع آزار میگذرد

و با فهم آن آزار شدن

میتوانیم احساس همدردی در زمان آزار دادن داشته باشیم

شاید صادقانه تر این که

اجازه ی آن آزار را داشته باشیم

خواستن و بودن با انسان های دیگر آزار است

خواستن و بودن با خود آزار است

خواستن و بودن آزار است

بودن آزار است

انسان میخواهد حواس خود را پرت کند

متمرکز بودن آسان نیست

از مواجهه با سکون

برای همین سکوت را به صدا پر میکند

برای همین است که اتاق خود را ترک میکند

برای همین است که خود را به آب و آتش میزند

ولی در سکون چیست؟

 

سکون چنگ در خود فرو رفته ی آفرینش است

که خود را میخراشد همان گونه که باید خورد

این گونه از خود پوست میکند

و آنچه در زیر پوست فکر کرده را

آشکار میکند

 

در تلاش برای لمس خود

و رسیدن به آنچه میخواهند انجام شود

باید تغییر کرد

آنها میخواهند چون میدانند

و دانستنشان در لذتی که میبرند نهفته است

این تفاوت دانش متفکران با اندیشمندان است

  • ظریف

آنچه گذشت

جمعه, ۲۰ مهر ۱۴۰۳، ۱۲:۴۵ ق.ظ

سلام

 

در طبقه ی دوم فرودگاه حامد دوبی هستم که مینویسم

جایی که شاید بنظر قرار بود ساعتی چند درش باشم و بگذرم

ولی به دلیل کنسل شدن پروازم

گشایشی شد به سوی دیدن این شهر بسیار شنیده شده

دو روز اخیر را در این شهر بودم

برای من قفلی بود که بجز با چاره ی راکت های شلیک شده

کلیدی برای باز شدنش به این زودی ها نمیبود

ساعت یک شب است و من اینجا نشسته ام برای پروازی پنج صبح

گوشه ای از سالن مردم روی وسایل خود و گره خورده با خود خوابیده اند

تا شب به سر شود و صبح شود

ساکت نیست

ولی آنچه یافته ام این است که خواب را میشود کمی شبیه سازی کرد

میشود در بیداری خواب بود اگر تاریکی حاصل شود

بدن خسته میماند ولی برای آن هم چاره ای است

کشش به جهات مختلف خستگی را دور میکند

 

اینجا کمی سورآل است

شبیه یک تکه ی جدا از دنیا میماند

زمین کاشی کاری شده و مردمی که خواب و بیدار هستند

و چند غذا فروشی و فروشگاه کوچک

یک مسجد با در قفل 

چون نماز شب را در برنامه نگنجانده اند

یا شاید چون مسجد در اوج شب از زمین سنگ نرم تر است

 

زمان گذر نمیکند

 

پس شاید بنویسم بلکه بگذرد

 

  • ظریف

دنیای موازی

دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۳، ۰۸:۰۸ ق.ظ

در دنیاهای موازی چه اتفاقاتی می افتد؟

دنیا های بالاتر دنیاهای چپ و راست

دنیاهایی که فدا میشوند تا وحشت دنیای ما کمتر شوند

دنیایی که در آن بیگانه ها به ما مسلط میشوند

دنیایی که آنها با راکت های خود به مرکز شهر های ما می آیند

چنان به حریم ما وارد میشوند که در چشم به هم زدنی

هر چه بافته بودیم را رشته میکنند

و کاری می‌کنند که احساس قدرتی که داشتیم 

ناچیز میشود

 

دنیای دیگر دنیایی است که در آن پلیس ها با دهشت میبینند

آنها نظاره گر رفتار هستند و از انسانیتشان کاسته شده است

کسانی که بیرون میروند در حریم میله های فولادی نظم آنها

ممکن است حتی باز نگردند

آنها به رفتار درست فکر میکنند

و تنها رفتار درست

 

دنیای ما نجات یافته از میان این دنیا هاست

و یا شاید اگر قدرش را ندانیم

دنیایی است که فدا شود برای دنیای موازی دیگر

  • ظریف

مشکل اجتماع ۰۱

يكشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۳۰ ق.ظ

به ارتباط زن و مرد برمیگردد

دو موجود هوشمند این سیاره زن و مرد هستند

متفاوت اند. 

برخی گفته اند مرد ها از مریخ آمده امد و زن ها از ونوس

ولی آنچه میبینیم این است که هر دو از شکم زن بیرون می آیند

با درد بسیار و زمان قابل توجه

 

ارتباط این دو موجود در حیوانات نیز وجود دارد

در تکامل هدف این بوده که بقا ادامه داشته باشد

با کودکانی قوی تر از والدین

 

در گونه ای هشت پا، مادر در کنار تخم های متعدد مدت زیادی میماند

و آنها را ترک نمیکند و چیزی نمیخورد

تا مرگش فرا رسد

در واقع زاد و ولد را به عنوان اوج و هدف زندگی میداند و در آن راه میمیرد

 

در پرندگان، مادر روی تخم ها میخوابد،

تخم هایی که ناشی از جفت گزینی با پرنده ی نری بوده

که بهترین آواز را از خود نشان داده

و بهترین خانه را برای خود ساخته

و رقابت کرده

و بعد از شکست تخم ها به جوجه ها غذا می‌دهد 

و آنها را تمیز میکند

تا آماده ی پرواز اول خود شوند

 

نقش های مشابه در گونه ها دیگر هم وجود دارد

همه برای تکثیر گونه ی خود تلاش میکنند

و نقش مرد و زن به صورت زیر تعریف میشود

زن: حمایت گر از بچه ها و نقش تولید مثل را به عهده دارد

مرد: رقابت و کسب صفات و ویژگی هایی که او را از نر های دیگر متمایز میکند

در حضور زن است که مرد برای خود هدفی پیدا میکند بجز بقا

و بدون مرد، زن نمیتواند به تولید مثل بپردازد و کافی نیست

 

حال در جامعه ی انسانی که مسائل زیستی حل شده است

مثلا نیاز به غذا و بقا بسیار ساده تر حل میشود

و یا تولید مثل الزاما تابع صفات فردی نیست

و ارزش های خود ساخته مانند پول و قدرت در کنار ارزش های زیستی قرار دارند

و کلمات میان انسان ها در جریان هستند و حامل پیام ها هستند

و رفتار از انسان ها بروز پیدا میکند و که در جواب به رفتار دیگران است

نمیتوان مسائل را به این سادگی نگاه کرد

 

ذهن انسان قدرتمند است و حامل یگانگی است

یعنی هر کسی در ذهن خود مرد و زن است

هر کسی به همراه پدر و مادر و فامیل خود در ذهنش زندگی میکند

آگاه یا نا آگاه

و در ارتباط بین دو موجود به پیچیدگی انسان

پیچیدگی هایی به وجود می آید که در یک لایه بالاتر از لایه ی زیستی

خود را بروز میدهد

 

انسان حامل دو طبقه می‌شود 

طبقه ی زیستی و طبقه ی ذهن

 

در ارتباطات انسان ها موضوعی به نام قدرت نیز حضور دارد

که با آن ارتفاع نسبی این طبقات مشخص میشود

در ظاهر طبقه ی زیستی حامل اطلاعاتی است که بسیار حیاتی است

و در نگاه اول منتقل میشود

از جمله ساختار بدن، رنگ پوست، ظاهر صورت و سر و ..

و به خودی خود حامل ارتفاعاتی در ابعاد مختلفی است

که ارزش گذاری آن برای هر شخص متفاوت است

 

با کمی گذر از سطح و برقراری ارتباطات انسانی

آنچه در طبقه ی ذهن وجود دارد بروز پیدا میکند

الگو های رفتاری، تراما ها، بایاس های فکری و ...

خود را نشان میدهند

و همچنین صفات خارجی نیز خود را به این مجموعه اضافه می‌کنند 

شبیه یک میز با ارتفاع خاص که بر روی آن مجسمه های مختلفی است

این مجسمه ها از شغل و مسائل مالی تا طرز بیان و سیاست میتواند متفاوت باشد

و در مصاحبت خود را بروز میدهد

 

حس قدرت طلبی به این منظور است که ساختار اجتماعی انسان 

تاکید بر این دارد که جایگاه افراد مشخص شود

و اینگونه نظمی بر جمع غالب شود

که ساختار های مختلف و میزان آشوب تابع شرایط محیطی است

 

حال در اتم و ملکول های این اجتماع،

جایی که بنیادی ترین رفتار این دو گروه گونه ی انسان بوجود می آید

جزییات بسیاری نهفته است که روی هم کل را تحت تاثیر قرار میدهند

 

اتم های اجتماع در قدم اول ارتباط زن و مرد درون ذهن هر شخص است 

 

ادامه ی داستان در قسمت بعد

  • ظریف

ایران ۰۳

يكشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۳، ۱۰:۵۲ ق.ظ

سلام

 

امروز قرار بود دو روز باشه که برگشته باشم

ولی پرواز ها رو هوا بودند و به هوا نمیرفتند

از فضای کار فاصله گرفتن و به منزل بازگشتن

تفاوت ها را دیدن و آرام آرام تیغه ی خود را نرم کردن

در نگاه ها نگریستن و در ندانستن ماندن

مهم تر از همه خانواده را دیدن

دیدن تغییرات و آنچه ثابت میماند

تلاش برای تقطیر لحظات و ذخیره ی آنچه میباشد

در حافظه ی این عصر دل انگیز بودن

دیدن آنچه همیشه بود، از زاویه ی دیگر

دیدن این که نیازمندی انسان در قلبش دوا نمیشود

فقط با چیزی پر میشود موقتا

ارواح همچنان هستند

در شکل های دیگر

انسان ها همچنان میجنگند

در کلام و با موشک

و تنها راه حلی که به ذهن میرسد

یا تنهاییست

و یا جزوی از جنگ بودن

و تیزی دندان نیش و استخوان مشت

میطلبد جنگ و قدرت را

و تنها کسی که جنگ نمیخواهد

آن کسی است که قلبش با آن کسی که دریده شده

همدردی میکند و مشت میخورد از درون خودش

آفرینش انسان بدین گونه است

خنده دار

نکوهش شدنی ها روی صحنه

و انسان برای تلاش برای حفظ

ارزش های نادیدنی در نگاه دیگری

میگوید و میرمد و میپیماید و میکشد 

و آنکسی که دوست تر است

ناچار به بی ارزش تر شدن است

مرزها باید ساخت

مرز هایی که در آن

نه خود به تجاوز متهم شویم

و نه خود را گرفتار تجاوز کنیم

بجنگیم ولی با قلم های ظریف

مبادله باید کرد

مبادله ای که در آن نه خود با سینه ای درد مند بیرون آییم

نه برای چشیدن شهد،‌ رگ های او را از خون خالی کنیم

هرچند که ارزش ها سیال اند و که میداند که چقدر می ارزد

ارزش باید ساخت

ارزشی بر پایه ی آنچه ریشه در آفرینش دارد

نه آنچه خود ساخته ی مریدان هیچ گاه استاد نشده است

دروغ باید گفت

آنجا که عشق با طرز فکر پایمال می‌شود 

قدرت باید داشت

قدرتی بر پایه ی آنچه صحیح است

و باید پذیرفت که کسی که وارد بازی قدرت میشود

گهی خم میشود و گهی خم باید شوند

تسلیم به آنچه باید شد

آنچه است و بوده است 

آنچه در آسمان میدرخشد

  • ظریف