نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۰/۰۲
    ت
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳۱۱ مطلب با موضوع «عمومی :: شخصی» ثبت شده است

ایده خوب!

چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۳ ب.ظ

سلام

دیروز واقعا جسد بودم بعد کلی کار اداری بخاطر """"""""""""""""""""وظیفه ی شرعی و عقلانی و ازین جور چیزای سربازی """"""""""""""""""". اینو بدونید اگر سربازی ندارید به هر دلیلی، کارای اداریتون به طور متوسط 0.1 میشه زمانش و حجمش.

خب

خلاصه از صبح درگیر نظام وظیفه بودم و بعد از ظهر حدود 15 هم باید میرفتم سرکار، و خیلی داشتم میمردم. گفتم دو حالت وجود داره یا میرم یه Redbull مثلا میگیرم میخورم یا میرم یه اسپرسو میگیرم. (از پول اضافه دادن به کافی شاپا متنفرم چون من که استفاده خاصی از مکانشون نمیکنم که پولشو بدم.. ولی این دفعه شد..)

چقد حرف زدم.

رفتم تو کافی شاپه چون چسبیده به پژوهشگاس و سوپر مارکت هم نزدیک نیست. گفتم ردبول داری ؟ گفتش که نه گفتم پس یه اسپرسو دوبل بده. گفت میخواستی قاطیش کنی؟ سینرژی دارم (هایپ ایرانی). گفتم شاید ایده ی بدی نباشه اسپرسو هه رو سینگ گفتم بریزه و با سینرژی قاطی کنه. واقعا کم پیش میاد ایده خوب تو این زمینه ها بزنم ولی این یکی پرفکت شد.. نه تلخی اسپرسو رو داشتم و نه بی خاصیت بود قشنگ مخم تا شب روشن بود

بنظرم اگه خواستید بیشتر پول بدید اسپرسوش رو دوبل کنید وحشتناک خوب میشه دیگه.

  • ظریف

با تلخیص

دوشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۷ ب.ظ

سلام

ماتیلدا: لئون، کار پروژه ای همیشه سخته یا فقط اولاش اینجوریه؟

لئون: همیشه سخته

  • ظریف

قانع شدم

يكشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۴ ب.ظ

سلام

من: حسن سعی کن رژیم بگیری داری چاق میشی ها

حسن: از صبح تا شب همش کار میکنم و هیچ تفریحی بجز خوردن ندارم اینم نکنم؟

من: *سکوت*



  • ظریف

دافعه

سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۵۶ ب.ظ

سلام

ازون آدمایی ام که یه شکلی با همه برخورد میکنم که کسی خیلی پشت سرم حرف نزنه. ولی این اواخر موفق شدم یه جورایی یه کاری بکنم که یه نفر ازم متنفر بشه. 

یه کاری چند وقت پیش ازم خواسته بود که کار زیادیبود منم بهش گفتم سرم شلوغه و ازین حرفا ولی دوباره مثل روال همیشه نشد تهش نه بگم. بنابراین کلی بد قولی به وجود اومد. تو زندگیم خیلی سعی کردم بیشتر وقتا آن تایم باشم ولی این یکی به طرز مفتضحانه ای خیلی طول کشید. 

خلاصه که تبریک میگم اولین تنفر از خودم رو.

  • ظریف

تعلل

يكشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۲۶ ق.ظ

سلام 

یه جمله ی خوبی هست که میخوام شیرش کنم.

ترجمش میشه که:

تصمیم گیر باش. درست یا غلط یه تصمیمی بگیر. جاده ی زندگی با سنجاب هایی که نتونستن تصمیم به موقع بگیرن فرش شده...


-----

تاحالا فرش رو ننوشته بودم اولین باره فکر کنم. خیلی جدید بود .

  • ظریف

کابوس

شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۵۵ ب.ظ

سلام

آقای اسدی میگفت که بعد فارغ التحصیلی، تا الان که شاید 36 سالش باشه هر چند وقت یه بار یه خوابایی میدیده راجع به این که امتحان داره و نخونده. با خودم گفتم چون دانشگاه شریفی بوده و بالاخره ... شاید این چیزا براش اتفاق میفتاده یا حالا چیزای دیگه. الان تو این 3 4 ماهی که درسم تموم شده حداقل 4 5 بار کابوس امتحانی که براش نخوندم رو دیدم. نمونش امروز خواب قبل ترور آقای kennedy ... 


------


امروز روز آخری بود که به عنوان دانشجوی کارشناسی وارد دانشگاه پایین میشدم. حس سنگینی بود و رو شدن از همه راه رو ها و بوی همه ی آزمایشگاها خیلی خاطره تداعی میکرد برام. همه چی خیلی سنگین بود. آروم آروم قدم میزدم و میخواستم تک تک صحنه ها تو ذهنم بمونه.

البته اوقدری که میخواستم هالیوودی نشد چون موقع بیرون رفتن از فنی از پله ها سر خوردم افتادم پایین. ولی خببب....

  • ظریف

کندی

شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۳۶ ق.ظ


سلام

واقعا نمیدونم چجوری مغز خوابا رو سر هم میکنه..

مثلا الان خوابیده بودم، تو خواب توی یه مهمونی خونوادگی بودیم. بعد یهویی کلی آدم هم اضافه شدن و آخرش رفتن بیرون عکس و ... بگیرن یکیشون یه هندیکم قدیمی بزرگ داشت و رفتن بیرون بهم گفت بیا از ما سه تا یه عکس بگیر، منم شروع کردم عکس بگیرم هی جمعیت میومد جلوم، 

هر دفعه عکس میگرفتم تو عکس یه چیز جدید بی ربط میفتاد، در این حد بی ربط که آخریش رو که گرفتم دوربین رو نگاه کردم دیدم عکس رییس جمهور kennedy هستش تو ماشینش. بعد بیرون رو نگاه کردم دیدم که ترورش کردن منم داشتم اون لحظه رو فیلم میگرفتم. بد تر از همه این که سیاه و سفید بود اون یه تیکه از تصویر بقیش اوکی بود :/

آخه چجوری اینا رو به هم ربط میده ...

  • ظریف

تمدد

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ب.ظ

سلام

بین چیزایی که باعث تمدد اعصاب تو شرایط مزخرف میشه فقط وبلاگ نوشتن و آهنگ راک یکم خشن با صدای زیاد رو مجازم انجام بدم. 


قطعا با هدفون

  • ظریف

نظریه زمین مرکزی

يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ب.ظ

سلام

شده تاحالا فکر کنید قدیما که ملت فکر میکردن زمین وسط دنیاست چقد فکرشون ساده لوحانه بوده؟ چون مثلا مجبور بودن برای توجیح حرکت سیاره های دیگه مدار های خیلی پیچیده ای رو در نظر بگیرن؟

آدم ممکنه همچین چیزایی به ذهنش برسه ولی وقتی خودش یه همچین کاری میکنه میفهمه که نه یه بایاس ساده میتونه نظر آدم رو تا مدت ها اشتباه نگه داره. 

برای مثال خود من برای کنترل مبدلم همچین چیزی در نظر داشتم. 

ست پوینت جریان که چیز مهمیه رو میومدم تنظیم میکردم با کنترلرم، بعد میرفتم خروجی کنترلر رو میدادم به یه کنترلر دیگه که ولتاژ رو تنظیم کنه. با این کار فکر میکردم چون جریان رو دارم زود تر حساب میکنم دارم بهش تقدم میدم. 

برگردیم به مدارم، مدار بنده یک مبدل است که تا جریان 50 آمپر باید 30 ولت خروجی فیکس بده و بعد از اون جریان رو فیکس کنه و ولتاژ رو کاهش بده. پس هم کنترل ولتاژ میخوام هم جریان. 

ابن مدار باید توی اتصال کوتاه به خوبی کار کنه ولی توی بلوک دیاگرام بالا ببینید: امپدانس بار به صورت 1/Z توی حلقه کنترلی میاد. یعنی این که اگه اتصال کوتاه بشه (مثلا مقاومت بشه 10 میلی اهم) یک تقسیم بر اون عدد بزرگی میشه. این باعث میشد کنترلم کار بسیار سختی بشه.


خالا جواب چی بود؟ تا الان فهمیدید دیگه. باید حلقه ی داخلی رو حلقه ی کنترل جریان میگرفتم، حلقه ی بیرونی رو کنترل ولتاژ که امپدانس توش ضرب بشه و توی اتصال کوتاه که حفظ جریان مهمه حلقه ی داخلی که سریع تر هست بتونه راحت پاسخ بده!


پست قبلیه نمیدونم چرا انقد لایک خورد گفتم اینو بزارم جبران بشه


  • ظریف

رنگ

جمعه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۳۳ ب.ظ


سلام

با یکی از بچه های مکانیک داشتیم کانکتور میزدیم برای یک سیم xh که عکسش این بالا هست

بهش گفتم خب سیم قرمز رو بردار بزار اینجا لحیم کنم. دیدم تعلل میکنه گفتم لابد حالشو نداره کار کنه. برداشتم گفتم این قرمزو بردار بزار اینجا یه دقیقه و لحیم کردیم بعد برای سیمای بعدی هم همین داستان. اخرش گفت ببین مهدی یه چیزی بگم من یکم کور رنگم. گفتم چقدر؟ گفت میتونم بفهمم رنگا با هم فرق دارن ولی به اسم نمیتونم بگم !!

جالبه ها. و ناراحت کننده، همزمان! 

  • ظریف