نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/mahdi.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

یه نکته

جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۶ ب.ظ

سلام مجدد

یه نکته ای ازون تجربیات که یادم رفته بود رو الان یادم اومد،

وقتی بار سلفی رو قطع میکنید تا 10 یا 100 میلی ثانیه ورودی ای چیزی نخونید ، میکروتون ممکنه خر بشه ، یعنی ممکنه خیلی طبیعی به نظر بیاد کارش و ریست نشده باشه ولی چرت میخونه ورودی رو

همین

  • ظریف

وضعیه ها

جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۵ ق.ظ

سلام 

با مهدی داشتیم یه وبلاگی که یه خانومی که رشته ی زبان های باستانی میخوند رو میخوندیم به نکات جالبی رسیدم.

فهمیدم که 3 سالی هست که جنس مونث عملا ندیدم تو دانشگاه. عملا همه مرد هستن. فقط بعضی مرد ها مقنعه و مانتو دارن و یه مقدار کروموزوم XX دارن بجای XY همین...

من واقعا درک نمیکنم... دختر ... رشته فنی ... 

  • ظریف

چند تجربه ریزززز

چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۴ ب.ظ

سلام مجدد 

یکم تو چند روز اخیر تجربه کسب کردم ، ممکنه شما قبلا داشته باشیدش ولی برای من جدید بود

تجربه اول :چند روز پیش اولین IDC عمرم رو زدم خیلی جذاب بود البته علی یه باز جلوم زد ولی خب آدم خودش بزنه خیلی جالب تره ، فهمیدم سر باسکول جمال حسابی اسکول شدیم که این همه مخابراتی زدیم و ... 

تجربه دوم : پیچ هایی که آلومینیوم سازی ها استفاده میکنن سرش مته داره و وقتی رو آلومینیوم بزنی خودش سوراخ میکنه میره خیلی بیشتر از پیچ خودکار  ، خودکاره قشنگ 3-4 میلیمتر مته است بعد پیچ شروع میشه

تجربه سوم: از آقای اسدی پرسیدم که کجای دستگاه بیشتر خراب میشه گفتش که بعد یک سال شیلنگ ها و پیستون ها نیاز به عوض کردن واشر و تعویض پیدا میکنن و بعد دو سال لنت های برق وا میره ، برای همین بهتره وقتی رو یه سیمی لنت میزنیم ، با بست کمربندی هم روشو ببنیدیم.

تجربه چهارم: همیشه برای بردتون قابلیت اضافه کردن خازن جدید سر تغذیه رو بهتره بزاریم البته در صورتی که رله و کوفت و .. تو مداره.

نجربه پنجم: هر جای مدار که دیدیم داره به سیمی فشار میاد سوکت باید حتما حتما حتما زده بشه ، لحیم و ... فقط تلف کردن وقت هست، من حتی رو سیم هایی که لحیم کرده بودم چسب هم زدم ولی خب سر حرکت کردن قضیه کنده شد

تجربه ششم: هر ماژولی که داشتیم در جهت برعکس بهش پین لحیم میکنیم ، مثلا LCD من 2*8 پین داشت که از رو باید میخورد من از زیر باید میزدم، حواسمون باشه که پین هاش رو روی برد به صورتی که رو برد برعکس خورده بزنیم.

تجربه هفتم : کسی که دلش جوون باشه هم خودش جوون میمونه هم کار باهاش خسته کننده نمیشه

  • ظریف

گربه های کوی!

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۹ ب.ظ

سلام 

بچه ها چقد زود بزرگ میشن آدم اشک تو چشاش جمع میشه

گربه ها 2 ماه و چهار روزشون شد

گربههای یکی از دانشجویان سخت کوش ارشد که ارشدشون هم تموم شده تقریبا در شب بعد از زایمان خانم والده ی گربه هاش:

عکس از آقای سیف الله بهرامی! ! ! 

گربه های ایشون امروز ظهر:

  • ظریف

نگه داشتن آتش در کف دست

سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۹ ب.ظ

سلام

به نظر شما این که گفته شده تو دوره زمونه ی ما حفظ دین مثل نگه داشتن آتیش تو دست هه به این معنی هست که اگه جایی ازمون رشوه خواستن و اگه نمیدادیم دهنمون صاف میشد بهتره که بدیم؟

حالا نظر به این که رشوه برکت رو از جامعه میبره این عمل باعث بدتر شدن وضع نمیشه؟

  • ظریف

تجربیات جالب

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۸ ب.ظ

سلام

راستش اولا که با AVR شروع به کار کرده بودم همش برام سوال بود که چرا این Vcc GND میکروی مگا 16 که باهاش کار میکردم رو اینجوری ضربدری گذاشتن چه مرضی بوده  چون خیلی اذبت میکرد...

بعد که یکمی گذشت فهمیدم که (حداقل یکی از دلیلاش این هست که) اگه برعکس میکرو رو جا بزنیم رو سوکت میکرو آتیش نگیره ... 

چندی پیش ، دیروز پریروزا ، دوتا 1768 رو دوتا برد لحیم کردم یکی از برد ها خیلی ساده وصل میشد به Jlink  ولی اون یکی خودم رو کشتم ، چند بار لحیم کردم و خیلی چک بوق کردم دیدم که کار نکرد، یه به قول دکتر رایان استون تو گرویتی visual examination انجام دادم و دیدم که ا یکیشون رو 90 درجه چرخیده زدم :|

حقیقتا دلم براش سوخت چون دهنشو صاف کردم کار نکرد ، قضیه من میگم نره تو میگی بدوش یا همچین چیزی ..!

نردیک ترین HotAirیی و تنها هات ایری که میشناختم و قابل استفاده برام بود ، در طبقه منفی 2 ساختمون جدید بود و من وسط مکانیک... خلاصه یه حسی بهم گفت دکتر کما اصولا تو آزمایشگاهش باید داشته باشه ، جالب اینه که داشت و باز کردم قطعه رو زدم سر جاش ازون جایی که مهندسایی NXP  با وجود در نهایت گند چیدن پایه های میکرو پایه های VCC GND رو خوب و بی خطر گذاشته بودن قطعه بسیار خوب کار کرد

 

دیگر اینکه، 

این مداری که داشتیم میزدیم باید در صورت قطع برق ، برقش تامین میشد که کسی لای دستگاه احیانا له نشه خدایی نکرده، برای همین یه همچین مدار ساده ای پیشنهاد دادم :

خب الان که فکر میکنم خیلی احمقانه بوده در نگاه دوم ، ولی در نگاه اول واقعا خوب بود...

مشکلات عمده ای وجود داره مشکل اصلی اینه که هر ولتاژی  در حدود 1 ولت با دیود 1n4148 و 0.8 ولت با دیود 1n4007 کم میشه.

شاید فکر کنید LPC اصلا با 3.3 منهای 1 ولت کار نمیکنه باید بگم میکنه

خب پس مشکل چیه؟

مشکل اینه که ما یک LCD داریم که کنتراستش با خروجی پاور که 5.2 منهای حدود 0.8 ولت هست تنظیم شده

خروجی LM2576 پنج ولت هست که با یک دیود میشه 5 منهای حدود 0.8 ولت که خب فرق داره

به دلیل همین 0.2 ولت گند میخوره به LCD

مشکل دیگر استفاده از سون سگمنت آبی هست ... خیللی مشکل بزرگیه چون دیود آبی خیلی ولتاژ میخواد تا روشن بشه و با این کم شدن 0.8 ولت از 3.3 ولت پاور هیچی ازش نمیمونه و روشن نمیشه

بر این شد که مجبور شدم چند تا دیود از سرو تهه قضیه بزنم تا درست بشه و در اصل اصلا نیازی بهشون نیست...

نکته دیگر دیود 1n4148یی بود که من حواسم نبود که حدود 2 آمپر و بیشتر باید جریان ازش رد بشه ، خیلی زیبا نورانی شد و بوی آرسنیک و مواد سرطان زا ازش خارج شد... پس نکته دیگر اینه که حواسمون به جریان دیود ها باشه

دیگر نکته این که برای راحتی خودتون سیمی از بین پین های IDC رد نکنید و اگه رد کردید از یه لایه رد کنید که دسترسی داشته باشید دهنم صاف شد خداییش....

نکته دیگه این که بازر خیلی حساسه 

اگه قراره با یه سیم طولانی بهش ولتاژ بدید (من به 40 سانت میگم طولانی) لطفا با ترانزیستور درایوش کنید...

خیلی جالب بود میدونم...

البته تهش همشون کار کردن به لطف خدا ، از همین تریبون ازش تشکر میکنم!!!

  • ظریف

وقتی IDC ها وصل میشن

يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ب.ظ

سلام

امروز IDC ها رو آقای اسدی وصل کرد و این که برد ها در کنار هم کار میکردن خیلی جالب بود 

نکته ای که وجود داره اینه که متوجه شدم بک لایت LCD مون روش 4 ولت میفته و حدود 0.6 آمپر جریان میخواد (آخی) بعد اعتماد به نفس خودم رو ستایش میکنم که یه مقاومت 100 اهمی سر  راش گذاشتمم :| بعد حساب کردم که با 5 ولت حدود یکی دو اهم مقاومت میخوام که از یجایی باید پیدا کنم...خبر جالب اینه که سیمی که ازش استفاده میکنیم برای وصل کردن تشکیلات 0.8 اهم مقاومت داره ...

  • ظریف

انسان کامل؟

جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ب.ظ

سلام

سخن اول..

نمیدونم چرا هیچکسی کامل نیستش. مدت ها دنبال الگو میگشتم ، تو دانشجو ها تو استادا تو ... یکی مثلا خوب میتونه درس رو بفهمه ولی رفتار اجتماعیش خوب نیست. یکی میتونه خوب ذرس بده کار فنی اش خوب نیست. یکی کار فنی اش خوبه انسان خوبی نیست. یکی مهندس خوبیه و انسان خوبیه منتها قابل اعتماد نیست ... خلاصه همه یه چیزایی دارن و یه چیزاییشون خوب نیست. من خودم رو نمیدونم چون بقیه باید نظر بدن ولی همیشه برام سواله این افراد این مشکلات خودشون رو نمیبینن؟ یا مثلا 0 مقایسه ای من با 0 اونها فرق داره؟

سخن دوم...

بیچاره بعضیا... اونایی که مورد نظر سخن سوم اند...

سخن سوم... احمد یه متن نقل قولی خوبی گذاشت منم نقل قول میکنم:

در وبلاگ نوشته ام که تابستان پیش یک استاد کاتولیک کار می کنم که جمعه ها همراه یک دانشجوی دیگر نهار مهمانمش هستیم. می خواستم شب ایمیل بزنم که فردا روزه هستم و نهار نمی توانم بیایم. اما قبلش امروز آمد و گفت ماه رمضان روزه می گیری؟ گفتم بله. گفت پس باید فکری به حال نهارهای جمعه کنیم چون تا آفتاب غروب نکند نمی توانی غذا بخوری! گفتم شما بدون من نهار بخورید! گفت نه! ما یک تیم هستیم و اگر تو نمی توانی نهار بخوری ما باید یک فکری بکنیم!؟ گفتم فکر نکنم راه حل داشته باشد. گفت حالا تا فردا فکر می کنم شاید راهی به ذهنم رسید.
این برخوردها را که می بینم از بی شعوری برخی ایرانی ها حرصم می گیرد! این که می بینی فردی که خود مسیحی است خیلی بیشتر حواسش به حساسیت های یک مسلمان است. این را بگذارید جلوی برخی ایرانیان که جلو آدم روزه دار، روزه خواری می کنند یا همسایه ای که بوی نهارش روزه داران را اذیت می کند. آن هم ایرانی هایی که اگر روزه هم نگیرند، این طور نیست که از اسلام مرتد شده باشند و خود را مسلمان محسوب می کنند.

سخن چهارم ...

بنده یه ساندویچ تخم مرغ خوبی درست میکنم به این صورت:

ابتدا ماهیتابه رو تهش رو چرب میکنیم و سوسیس حلقه حلقه شده رو میریزیم توش سرخ بشه، در همین حین قارچ رو درشت خورد میکنیم و آخرای کار سوسیس روش میریزیم، بعد تخم مرغ رو میشکونیم توش و درش رو میبندیم تا حسابی پف کنه و وقتی پشتش سرخ شد برعکسش میکنیم روشم سرخ بشه، بعد اینا رو تو دو لایه نون لواش که رو همن به صورت یه خط میریزیم وسط نون ، و همونطور که ماهیتابه گرمه یکمی روغن میریزیم و روش پنیر پیتزا رو میریزیم پنیر شروع میکنه ذوب شدن و قرمز شدن ، وقتی تا حد خوبی پیش رفت پنیر رو با کفگیری چیزی از کف ماهیتابه برمیداریم و روی اون ساندویچ هه میزاریم ، بعد یک عدد پیاز رو برمیداریم و چند تیکه پیاز روش میزاریم و روش ماست میزنیم سپس نون ها رو رو هم جمع کرده و میخوریم ! این غذا به قایده خوشمزس:/

هیچی خواستم بگم وسط روزه دلم حسابی هوس این رو کرده :/

  • ظریف

این انسان ها

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ق.ظ

سلام

خیلی جالبه که انسان ها هرچقدر تو امکانات رفاهی بیشتر بزرگتر میشن اکثرا تا اونجایی که من دیدم افسار گسیخته تر میشن.

خداشون کوچیکتر میشه

شاید برای اینه که وقتی یه ریز مشکلات داشته باشی یکمی هم یاد خدا میکنی ولی کسی که زیاد نیازی به خدا نداشته باشم کم کم یادش میره و به چرت و پرت رو میاره جالبه

جزو موجودات جالب حساب میشیم 

  • ظریف

معماری باز هم ...

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ

سلام

ده دقیقه بعد آخرین روزیه که با معماری سر و کله باید بزنم

اگر وبلاگ رو دنبال کرده باشید شاهد تنفر من و معماری از هم بودید ولی الان که میبینم که داره تموم میشه...

شاید فکر کنید میخوام بگم که دلم براش تنگ میشه ولی کاملا ناراحتم از چند ده ساعتی که برای پروژه هاش وقت گذاشتم البته جالب بود ها ولی در مقیاس برابر کانتر و سایت های meme و ... جالب تر هستن . 

دیگر این که هنو شروع نکردم درس رو امیدوارم که فردا بسته شه :)

  • ظریف