نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۰/۰۲
    ت
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳۱۱ مطلب با موضوع «عمومی :: شخصی» ثبت شده است

هدفگذاری

شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۴۴ ب.ظ

سلام

امروز حسن بردش رو برد با استاندارد های نظامی تست Emc برای radiation ش کرد، منم از ماه رمضون با خودم قرار گزاشته بودم یه روز بیام بستنی قیفی از خیابون کارگر بگیرم اونم تو این نون ضخیماش. امروز این کار و کردم.

----

هدف گذاری؟ هدف گزاری؟ از بچگی املام بد بود ...

  • ظریف

شایع

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۶ ب.ظ

سلام

فکر میکردم مشکل خودمه که این چند وقته نمیتونم زود تر از 10 بیدار بشم

به علی پیام دادم که راهکاری پیشنهاد کنه گفت امروز که خیلی استرس داشته 10.5 بیدار شده

به اقای مرسلی گفتم گفتش خودشم دچاره

به حسن امروز گفتم گفت اونم اینجوریه و قبل 13 14 کار کردنش نمیاد

واقعا نمیدونم چمون شده 

تو چت با علی ایده ای به ذهنم رسید که شب یه کتری برقی بزارم بقل تخت و یه لیوان نسکافه بریزم آماده باشه. صبح اون چند ثانیه ای که بیدارم سریع اینو بخورم ببینم چی میشه

..


  • ظریف

میگفت

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۲۸ ق.ظ

سلام

یه آقایی میگفت که یه دریا به عمق یک سانتی متر نباشیم.

  • ظریف

تنها

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۵ ب.ظ

سلام

تنهایی کار کردن و پیدا نکردن یه همکار مناسب واقعا سخته. یعنی نه این که سخت باشه ها به معنی این که مشکل تکنیکالی پیدا بشه، به لحاظ روحی +دونفر میتونن از همدیگه کار بخوان و یکم کار به جریان بیفته. 

نمیگم +دو نفر همیشه هم مفیدن ها. بار ها پیش اومد که با کسایی که علاقه ای نداشتن به کار مجبور شدم کار کنن اونا نه تنها کمکی نمیکنن بلکه اعصاب آدمو هم خورد میکنن.. 

یه بار به یکیشون گفتم که مثلا اگه من یه آدمی بودم که پرفکت بودم، هیچ اشتباهی نمیکردم این اوکی بود، اشکالایی که به وجود میومدن رو حل میکردم ولی خب من که خودم اشتباه میکنم اونم زیاد، اگه بخوام اشتباهای یه نفر دیگه رو هم حل کنم دیگه چی میمونه از کار؟

  • ظریف

انتخاب سخت

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۴ ق.ظ

سلام

این روزا واقعا انتخاب بین کارام و دوره ی REM ساعت 9 تا 10 صبح واقعا سخته برام. خوابای اون موقع خیلی از واقعیت جذاب ترن


--

توضیح: وقتی میخوابید حدود هر 1.5 ساعت یه بار وارد rapid eye movement یا رم میشید که تو اونجا خواب میبینید. این دوره هر چقد جلوتر میرید بیشتر میشه مثلا ساعت 12 بخوابید ساعت 1.5 به مدت 10 دقیقه شاید rem داشته باشید ولی ساعت 3 و 4.5 و 6 و ... هی طولانی تر میشن(اگه خواب منظم باشه معمولا)

--

این میشه که 9 تا 10 صبح رسما خواب به کارگردانی نولان میبینم... حالا سر و کله زدن با کارا و آدما یا خواب خفن؟! مساله این است

  • ظریف

آب بستن

پنجشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۱۱ ق.ظ

سلام

واقعا دیگه داره زیادی کش پیدا میکنه دنیا. چند سال پیش باید تموم میشد ولی شبیه این سریالای ایرانی شده که 10 قسمت آخرش رو میشه تو یه ربع جمعش کرد. 


نمیدونم چرا ولی با این نرم افزاری که از صدای میکروفون گوشی fft میگیره میبینم، بازه بین 4 نا 5 کیلوهرتز خیلی ساکته هم قبلش نویز داریم هم بعدش


---


دکتر آشتیانی میگفت که برای بعضی اندازه گیریای دقیق میان سیگنال رو مدوله میکنن تو فرکانس مثلا چند ده کیلوهرتز بعد ازش نمونه میگیرن چون اونجا اون نویزایی مثل 1/f و ... کمتره :/ جالبه ها!


میدونم دوتای بالا ربطی نداشت عملا ولی یهجورایی ربط داشت دیگه. یکیشون مکانیکی بود یکیشون الک مغی ولی خب یه جورایی ربط داشت

  • ظریف

عدم بلوغ مغزی

چهارشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۱۳ ب.ظ

سلام

یه چیزی که باعث میشه فکر کنم به بلوغ فکری نرسیدم اینه که وقتی یه کاری رو باید انجام بدم که مطمعن نیستم جواب میده یا نه ، هی کارو عقب میندازم و فرض میکنم درست انجام میشه. 

قدیما بدتر بود فرض میکردم یکی دیگه پیدا میشه انجامش بده.

هر جفتشون level های مختلفی از بچه بودنه.

....

حسن میگفت پست دیشب رو 3 بار خونده نفهمیده چی میگم. راس میگه بهضی وقتا یه سلسله اتفاقا میفته که آدم یه چیزی مینویسه وقتی اونا رو خب کسی ندونه خیلی بی معنی میشه مطلب

  • ظریف

تابستونههه

دوشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۱۹ ق.ظ

سلام

از جذابیتای سینوزیت فقط در تابستون:

تو آفتاب میری عرق میکنه پیشونیت و بایه باد -> سردرد

تو مترو میری کولر مترو تو کله -> سردرد

تو خونه کولر روشن باشه بخوابی -> سردرد

تو خونه کولر خاموش باشه و پتو روت باشه -> سردرد

آب نخوری -> سردرد (البته این کلی بود برا سینوزیت نبود الان که فکر میکنم)

موقع خرید تو پاساژ گرم تو مغازه ها سرد -> سردرد



  • ظریف

سوال اساسی

جمعه, ۲ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۷ ق.ظ

سلام

چند شب پیش که امتحان داشتم بعد مدت خیلی زیادی یه لیوان قهوه خیلی غلیظ خوردم ودرسه رو که خوندم حدود ساعت 4.5 5 شده بود. گفتم تا 7 بخوابم ببینم چی میشه. این قهوهه یکم حالمو بد کرده بود و حالت تهوع داشتم ولی خب چیز خاصی حس نمیکردم. اومدم بخوابم حدود یک ساعت دراز کشیده بودم و خواب نمیبرد. یهو حس کردم نکنه یادم رفته چجوری بخوابم؟!

 واقعا چجوری شبای دیگه میخوابیدم. 

این سوال و اون حال و یکم بیدار بودن زیاد باعث شده بود یکم حالت توهم و خواب و بیداری هم بهم دست بده و شروع کردم با دقت به روزای قبل فکر کردن که ببینم چجوری میخوابیدم. خدا میدونه که تا شاید یه ربع به 7 داشتم فکر میکردم و حالتای مختلف رو تست میکردم. خداروشکر آخراش دیگه خوابیدم و عجب خوابی هم بود فکر کنم تا 8 9 خوابیدم. (امتحان 14 بودا)


  • ظریف

آخریش

پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۰۰ ق.ظ

سلام

بریم برای آخرین درس 3 واحدی این کارشناسی. 

دیگه بعد این فقط یه تاریخ تحلیلی صدر اسلام میمونه...

  • ظریف