نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۰/۰۲
    ت
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

موتور با بار برای آقا حسین!

جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۱۲ ب.ظ

سلام، 

بفرمایید آقا حسین ! 

البته موتور من گیربکس نداشت، معمولی بود شفتش رو گرفتم با دسته پنس و با فشار بار روش گذاشتم، اسپایک هاش به 700میلی ولت میرسه عکس زیر از اون لحظه ای که به 700 میلی رسیده 

انرژی نویزش هم زیاد تر میشه این عکس بعد از یکمی کار کردن موتوره :

ولت\دیو 100 میلی ولته تو عکس پایین

  • ظریف

نویز موتور و دو مدار اسیلاتور سینوسی.

جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۴۷ ق.ظ

سلام

امروز از جمال بالاخره اسکوپش رو گرفتم و فرصت را غنیمت شمردم تا یکمی تست انجام بدم

اولین تست، میخواستم نویزی که یک موتور DC کوچیک وارد مدار میکنه و گاها میکرو رو ریست میکنه رو ببینم چجوریه اوضاعش و گذاشتن خازن در جاهای مختلف چه تاثیری داره.

این ، ولتاژ تغذیه مداره وقتی که موتور روشن هست، 

منبع تغذیه ام پاور کامپیوتره ، در این مدار هیچ خازن بیرونی ای نذاشتم، هر چی هست داخل پاوره

اسپایک ها در عکس مشخصن ، گاها دامنه اشون به 0.5 ولت هم میرسه اونم وقتی موتور بی باره ، اگه روش بار بزاریم جرقه های کموتاتور بیشتر میشه و نویز بیشتری بوجود میاد حتی

رروش خیلی معمول برای ازبین بردن اسپایک ها قرار دادن خازن 100 نانو دو سر موتور هست ، حداقلش تو ماشین اسباب بازیا دید.

با گذاشتن این خازن در کمال تعجب میبینیم اسپایک ها حذف شده اند! :)

 

و خازن دیگه ای که میزارن ملت خازن سر تغذیه است ، فرکانس نویز ما حدودای 1.8 کیلو هرتز بود به همین دلیل وجود یا نبود خازن 100 نانو تو تغذیه هیچ فرقی نکرد ، و با تست خازن 100 میکرو هم متوجه شدم زیاد تاثیری نداشت، ولی خازن 2200 میکرو به خوبی تغذیه رو صاف کرد:

خب تست های بعدی هم آرزوی دیرینه ی من یعنی ساخت اسیلاتور هست، اولین اسیلاتوری که امشب زدم اسیلاتور شیفت فاز هست که با سه تا مدار RC میاد فاز رو 60 درجه شیفت در هر کدوم میده و خروجی رو به یک امیتر مشترک که 180 درجه فاز رو شیفت میده میده و در نهایت فیدبک مثبت اسیلیشن انجام میده.

نکته جالب این بود که مدار بدون گذاشتن خازن دو سر تغذیه حتی به میزان 100 نانو فاراد ، هیچ پاسخی نمیداد :|

حقیقت امر این که از شکل سینوسش راضی نبودم و دهنمم صاف شد تا به ماکزیمم فرکانسی که تونستم و 1 کیلوهرتز بود برسم :|

از روی نا امیدی رو به اسیلاتور کلکتور تیون شده اوردم در اسیلاتور قبلی عوض کردن فرکانس مصیبت بود ولی تو این نه ، مشکل این اسیلاتور این بود که یک ترانس ریزززز لازم داشت منم در وسایلم گشتم یک حلقه فریت و چند متر سیم رو همینجوری رو هوا پیچیدم روش (البته خیلی هم رو هوا نبود ، یک سلف 100 میکرو هانری رو هسته مشابه داشتم و با اون مقایسه میکردم) چند دوری پیچیدم و یه سیم ثانویه با تعداد دور کمتر هم روش بستم. مدار رو بستم و در کمال تعجب با یکم دستکاری مقاومت امیتر پایدار میشد و کار میکرد.

شکل سینوسی راضی کننده ای تولید میکنه ، 

پایدار کردن و عوض کردن فرکانسش هم داستان نداره مث اون قبلیه

جالب این که چون روی برد برد بستم ، سلف با خازن خود برد برد هم نوسان میتونست بکنه و با یه حساب ربز خازن بردبرد و سیم هایی که به کار بردم حدود 90 پیکوفاراد در اومد که در نوع خودش افتضاحه!

این شکل نوسان با خازن بردبرد که با فرکانس 3 مگ داره میره :)

امشب خیلی خوش گذشت واقعا تجربه های جالبی بود امیدوارم تو هم لذت برده باشی !!

  • ظریف

اون دنیا؟

سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۲۴ ب.ظ

سلام

یکمی با فاز 90درجه اونورتر از فاز مطالب قبلی پیش بریم

داشتم فکر میکردم که منظور خدا از زیان دیدگان تو روز قیامت چیه

سر امتحانا گاها پیش میاد واسمون که میبینم ای داد ، یه مبحثی رو میدونستیم میاد ولی نخوندیم و تو امتحان اومد! دقیقا این حس زیان دیدگان هست یعنی کسی که یه چیزی رو میتونسته داشته باشه ولی از دستش داده.

خیلی هم حس بدیه و فقط اونجا آدم میتونه به خودش بد و بیراه بگه که چرا خودم رو از چیزی که لایقش بودم محروم کردم. و در اون دنیا برعکس در طرف مقابل آدم ها حس لذت پایدار که واقعا چیز خاصی هست رو تجربه میکنن، لذت بلند مدت رو خیلی کم تو زندگیمون تجربه میکنیم، اونهم تجربه ی ناقصیه ، بزار بهتر بگم، 

معمولا لذت های ماها لحظه ای هست مثل لذت شنیدن یک جک ، یه کار جالب انجام دادن یا ... کمتر از 20 دقیقه تموم میشه

یه مدل لذت هایی هست که بیشتر طول میکشه ، لذت هایی که ممکنه یک مدت قابل قبولی کاملا انسان رو تحت الشعاع قرار بده ، مثل لذت پدر شدن یا انجام یک کار موفق یا ... 

ولی تصور این که پیوسته در حال لذت بردن باشیم یکم عجیبه ، این که چرا دارم الان مینویسم اینو بماند مهم نیست ولی عجیبه یعنی اینجاست که میفهمیم این دنیا بیشتر، یک نقطه است در مقابل دنیایی که پیش رومون هست. نباید غرق لذت هاش بشیم چون که چیز خاصی حتی نیستن، حق داری بپرسی فازت چیه ؟ ولی نمیشه بیانش کرد.

اون زمانی که میبینیم دیگه تموم شده و هرچی کرده بودیم دیگه بسته شده و هیچ کاری نمیتونیم بکنیم واقعا تصورش هم دردناکه ، حتی اگرآدم خوبی بوده باشیم که چرا بهترش رو انجام ندادیم، دستمون دیگه ازین دنیا قطع میشه.

کافیه یکمی به کسانی که فوت کردند فکر کنیم ، بدنشون که دیگه تعطیله روحشون هم فقط میتونه تماشا کنه ،، واقعا دردناکه، آدم میتونه ناتوانی واقعی رو حس کنه، کسی که اختیار داره ولی قدرت انجام کار رو نداره ،

نمیدونم

شاید پس فردا که مردیم، با خودمون بگیم چرا یکمی قرآن بیشتر نفهمیدم ببینم خدام چی گفته بود، چرا به حرفای دینم گوش ندادم و مثلا به پدر و مادرم خوبی نکردم ، ولی خب دیر شده،

بعضی وقت ها هدف رو گم کردن بدترین نوع اشتباهه چون نه تنها آدم راه رو اشتباه میره بلکه زمانش هم تلف میشه و همچنین از هدفش دورتر و دورتر هم میشه،

شاید جذاببیت این دنیا خیلی وقتا اون دنیا رو کمرنگ میکنه برامون ولی خوبه که به یه وسیله ای هر روز به خودمون یادآوری کنیم که خبری نیست. شاید چند دقیقه بعد نباشی و نبودنت چندان بر نظم جهان تاثیری نزاره ، ممکنه تا یه مدت یک سری افراد به فکرت باشن ولی واقعا نبودنمون اونقدر که فکر میکنیم مهم نیست. این به معنی این نیست که ناراحت باشیم و افسرده این معنیش اینه که غرور برمون نداره و حد و حدود خودمون رو بشناسیم و تا جایی که میتونیم خودمون رو برای چیزی که براش خلق شدیم آماده کنیم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته!!!

  • ظریف

عید خود را چه غلطی خواهید کرد

دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ب.ظ

سلام

نمیدونم چرا اینجوریه :|

قبل عید پروگرمر AVR ام رو دادم به یکی، قرار بود بیاره ولی نشد. پروگرمر Jlink و هدر برد هامم دست یکی دیگست، پس تقریبا هیچ کاری نمیتونم کنم! 

میخواستم یکم مدار مخابی درست کنم مثل اسیلاتور و یا ترنسمیتر AM و FM که متوجه شدم اسکوپ لازم داره :| ، درب دانشگاه تا 14 ام بستس :|  پس اینم پر.

من نمیدونم چه کاری میشه کرد، البته میدونم ها، میشه خر زد :|

باز حداقلش اون برد دیسکاوریه دستمه ، شاید بشه با اون یه کاری کنم، 

یه ADC پیدا کردم به نظر خوب میاد اسمش TDA8703 ه ، 40 مگاهرتز و 8 بیت و مفت در سال 94 ، 7300 تومن 

لینک جوان

شاید با این و یه آپ امپ بشه یه اسکوپ قابل قبول درست کرد ما که پول اسکوپ خفن نداریم!!! :)

اسکوپ قبلی که درست کردم تا 70 کیلو هرتز رو خوب نشون میداد، با یکمی تغییر شاید بشه تا چند مگ رسوندش با این STM هه چند مگ قابل قبوله!

فقط یه مشکلی که نفهمیدم از چیه اینه که شما اگه یک پین رو تاگل کنی تو یه while ، بدون هیچ تاخیری ، با 3-4 مگ ، 0 و 1 میشه واقعا نمیدونم چرا ، ولی با پریفرال ها مثل تایمر میشه به خیلی زیاد رسوندش

خب بریم ببینم جوان باز میکنه یا نه ، اگه باز نکرده باشه مجبورم یه جوری درس بخونم که بعد عید یکمی سرم خلوت شه!

البته تکلیف دکتر آرتا که مشخصه اصلا فهمیدن درسش f(کلاس رفتنش) نیست ولی بقیشون رو هم احتمالا باید مث آرتا بخونم

خدایا چنان کن سرانجام کار که بقیشون نمیدونم و ما رستگار! 

  • ظریف

نوروز

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۵۳ ب.ظ

سلام

امشب ساعت 2 شب سال تحویل است. امیدوارم سال خوبی ای داشته باشی 

منبع عکس : شما نیوز

  • ظریف

میکرو AVR هنگ میکند و مفت نمی ارزد

پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۳:۱۸ ب.ظ

سلام

میدونم تاحالا ممکنه 1000 بار این داستان رو شنیده باشید:

میکرو کنترلر های AVR هنگ میکنند ریست میشن بدرد محیط صنعتی نمیخورند ، PIC استفاده کنید ضد نویزه ضد ... خب

چند تا مورد.

یکی از دلایلی که میکرو های AVR هنگ کردن توشون شایع تره اینه که مصرف کننده های زیادی تو قشر تازه وارد داره. طرف میاد Call Randomize یک PCB میزنه که هیچیش اصولی طراحی نشده اصلا خازن تغذیه نداره و ... انتظار داره کار کنه میکروی بدبخت، به همین دلیل گزارش های هنگ کردن از AVR خیلی بیشتره 

ولی خب شما میتونید به مطالب آقای کی نژاد در سایت knowledgeplus سر بزنید ببینید با این میکرو ها چه درایور ها اینورتر هایی میسازن.

خوب هست که طراحی PCB مون رو اصولی تر کنیم تا ازین مشکلا نداشته باشیم

نمونه طراحی اصولی رو همین آقای مهندس کی نژاد تو سایتشون گذاشتن که شامل چندین نکته برای پی سی بی زدن هست

لینک دانلود این داکیومنت

برای این که میکروی بیچاره بتونه در شرایط سخت دووم بیاره لازمه این نکات رعایت بشه.

همچنین از سرچ کردن داکیومنت های شرکت های مختلف درباره EMI یا همون تداخل الکترومغناطیسی داکیومنت های خوببی بدست می آید.

داکیومنت شرکت اتمل در این مورد

داکیومنت شرکت تگزاس اینسترومنت امروز که این مطلب رو مینویسم تگزاس ایران رو تحریم کرده پس ...

داکیومت سایپرس

داکیومنت NXP عزیز

و در آخر ONsemi 

و اینایی که گذاشتم از صفحه اول سرچ گوگل بدست اومد مطمعن شرکت هایی مثل نشنال سمیکانداکترز یا آنالوگ دیوایسز و ... هم داکیومنت دارن

البته صحبت من جانبدارانه نیست ، بالاخره معماری میکروی PIC گویا نسبت به نویز مقاوم تر هست ولی این میکرو ها فقط وسیله اند سر هر پروژه ای باید ببینیم که چه میکرویی هزینه کمتری در مقابل مصرفی که داریم برامون ایجاد میکنه

  • ظریف

چطور PCB نقاشی کنیم

پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ق.ظ

سلام

اگر تازه پی سی بی زدن رو شروع بخواید بکنید اصولا عمده مشکلی که خواهید داشت اینه که کلی قطعه جلوتون هست و نمیدونید چه گلی به سرتون بگیرید، شروع میکنید دنبال امکانات اتوماتیک نرم افزار میگردید میبینید بدرد نمیخوره ، شروع میکنید رندونم چیدن قطعات بازم خراب میشه.

حالا راه حل چیست؟

اولین کار اینه که یک شماتیک تمیز بکشید. این خیلی مهمه ، تاجایی که ممکنه با سیم بلوک های بی ربط رو به هم وصل نکنید. اونا رو جدا کنید و با نت اتصالات رو برقرار کنید(نت یک لیبل روی سیم هست)

برای مثال یک تیکه از یه شماتیکی که کشیدم : برای بزرگ شدن عکس هم که روش کلیک کنید

همون طور که میبینید همه ی قسمتای مختلف رو جدا کردم.

گام بعدی اینه که قطعه اصلیتون رو مشخص کنید کجا باشه. معمولا قطعه اصلیمون یک عدد میکرو کنترلر هست. من همیشه یک عکس از میکروی مورد نظر میگیرم و قطعات رو کنارش نقاشی میکنم!برای بزرگ شدن عکس هم که روش کلیک کنید

این کار حدود PCB تون رو بهتون میده. مثلا میدونید هر چیزی کجا خواهد بود و کجا ها شلوغ میشه یا ...

در آخر هم میاید و قطعات رو طبق بلوک هایی که تو شماتیک کشیدید کنار هم میگذارید و در موقعیتی که در قسمت دوم مشخص کردید کنار میکرو میزارید و روت میکنید.

پی سی بی حاضر است. برای بزرگ شدن عکس هم روش کلیک کنید

معمولا در دفعات اول لازم هست چند بار از اول شروع کنید. وقت بزارید ضرر نمیکنید.

همچنین ضخامت ترک ها رو هم رعایت کنید در اینترنت ماشین حساب هایی هست که میگه برای فلان قدر جریان چقدر عرض ترکتون باشه

  • ظریف

کتاب خانه ی Math.h

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۳۱ ق.ظ

سلام 

میدونم که احتمالا با کتابخونه math.h آشنایی داری. خوش بحالت

امشب از سر بیکاری و کمی کنجکاوی تصمیم گرفتم با برد دیسکاوری سیف الله یکمی ور برم و میکروفن و خروجی صداش رو راه بندازم. متاسفانه متوجه شدم که آی سی تقویت کننده ای که به خروجی وصله حسابی داستان داره راه انداختنش بخاطر همین از روی خستگی یه سرچی کردم و لینک زیر خوشحالم کرد :

لینک زیر

دوستمون این خروجی صدا رو راه انداخته بودن. منم فایل رو دانلود کردم و پروژه ساختم و کپی کردم و صدای نخراشیده ی موج دندون اره ای رو شنیدم و تصمیم گرفتم که math.h رو اضافه کنم و یکم از FPUش لذت ببرم و یک صدای سینوسی بشنوم.

چشمتون روز بد نبینه صدای ناشی از تابع sin به هرچیزی شبیه بود به جز صدای تک تون. نمیدونم کار خاصی باید میکردم که بهینه کار کنه یا مثلا کتابخونه هه نمیدونست که ما FPU داریم یا ... حالا به هر دلیلی نتونستم ازین کرتکس لذت لازم رو ببرم تا این که یادم افتاد ما CMSIS داریم!

-خب که چی ؟ 

تو CMSIS ما کتابخونه ی DSP هم داریم !

-جالب شد حالا این که چی؟

تو کتابخونه ی DSP ما هدر هایی داریم که sin فست میگیرن ، یعنی از lookup table استفاده میکنن و درونیابی!

میدونم برات جالبه که بدونی کار کرد یا نه ولی باید بگم که اگه کار نمیکرد انقدر با ذوق برات نمینوشتم!

هیچی دیگه زدیم سینوس 4000 هرتز رو برامون پخش کنه و پخش کرد

خوشمان آمد

زدیم یه 8 کیلو هم باهاش پخش کنه و دادم خروجی صدا رو به میکرو فن لپتاپ و برنامه SpecAn که اسپکترومش رو برام بکشه 

زیبا بود

هامونیک هاش هم جالبن

در کل همین دیگه خواستم بگم کتابخونه math.h بدرد این کار نخورد یا شایدم من بلد نبودم! ولی مهم نیست ... مهم اینه که کار میکنه!

  • ظریف

الکترونیک را از کجا شروع کنم

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ب.ظ

سلام

شاید معضل خیلی از دانشجو ها یا علاقه مند ها به برق این باشه که چجوری باید الکترونیک یا برق رو شروع کنن ، چجوری مدار طراحی یا تحلیل و ساخت کنن یا ...

من خودم الان بالای قله نشسته ام ! (این کلمه خیلی بد خونده میشه تلفظ : NA sheste am) اما تا حدودی خیلی با این معضل سعی کردم کلنجار برم چون خودم هم دانشجوی برق بودم و الانم هستم همچنان.

من خودم تو دوران 10 - 15 سالگی شاید یه چند تا کیت آموزشی مثلا گرفتم و اینا رو مونتاژ میکردیم و معمولا کار هم میکرد. علاقه ی خاصی داشتم که بتونم طراحی کنم و سعی کردم یه کلاس آموزشی برم ولی خب کلاس مناسبی نبود بیشتر کلاس آکادمیکی بود حالا بماند. ولی خب علاقه را همچنان داشتم مثلا ازین کتاب هایی که نقشه و شماتیک مدارا رو داشتن خریدم و یکم سعی کردم بسازم بازم چیزی که میخواستم نشد. این داستان ها تا ورودم به دانشگاه طول کشید. 

با ورودم به دانشگاه متوجه شدم که ای دل غافل ، در دبیرستان های حلی چقدر به بچه هاشون داستانای برقی و الکترونیک یاد دادن، و من چقدر عقبم، برای مثال اولین برخوردم رو با جمال نظامی پور معروف به پور که منجر به این شد که یکم برام توضیح بده منابع سوییچینگ چجوری کار میکنن، من رو خیلی خوب متقاعد کرد که خیلی عقم واقعا.

قبل این داستان هم پیش استاد خیلی خیلی خیلی خیلی عزیزم (امیدوارم این صفحه رو نخونن هیچ وقت) که خیلی خیلی خیلی چیز های زیادی بهم یاد دادن، دکتر شایگانی رفتم و ازشون پرسیدم که اگر جای من بودن (ترم دو ی برق) چی یاد میگرفتن؟

مکالمه ام با 80-90% دقت:

-(بعد از کلاس فیزیک 2و بعد از 15' منتظر تموم شدن صحبتای دوستان شدن) سلام استاد ببخشید یک مشاوره ای ازتون میخواستم

-(در حالی که از کلاس 3 به سمت پله های دانشکده فنی حرکت میکردیم) بله بفرمایید.

-یه سوالی داشتم، شما اگر خودتون مثلا ترم 2 ی برق بودید مثل ماها چه کاری انجام میدادید(شاید دنبال یاد گرفتن چی میرفتید).

-(به سمت طبقه ی بالا حرکت کردیم) گرایش چی میخوای بری؟

 -احتمالا شاید کنترل (با تفاسیری که اون موقع ازین گرایش شنیده بودم)

-سخت افزار کار کردی؟

-(من در حالی که اون کیت های مونتاژی تو ذهنم بود) تقریبا یکمی

-میکرو کنترلر کار کردی؟

-(در حالی که تنها ایده ام از میکرو کتاب 8051 ای بود که چند باری در یک کتاب فروشی دیده بودم) خیر

-به نظرم اول شروع کن یکمی میکرو یاد بگیر مثل AVR نقطه شروع خوبیه

(یکمی اینتراپت خورد وسط صحبتمون و با یکی از اساتید صحبت کردند و بعدش یکمی توضیح دادن)

 بعد هم یکمی راجع به PLC و SCADA و ... صحبت کردن و...

به نظرم به این میگن یکمی نقطه عطف... 

ایشون بهم میکرو کنترلر ها رو معرفی کردن خب به این میگن یک نقطه شروع خوب برای کسی که هیچ ایده ای شاید از این چیزا نداشته باشه چرا؟ 

چون که مثلا ما زبون C رو یاد گرفته بودیم ، و این میکرو ها با دانش کم الکترونیک میتونن کارای خوبی انجام بدن.

کم کم با جلو رفتن تو میکرو متوجه میشدم که مثلا یه چیزایی بلد نیستم، این کمک میکرد که برم مثلا ببینم ترانزیستور دقیقا چجوری کار میکنه یا ... 

البته فقط کتاب آموزش میکرو کنترلر نبود بالطبع کلی هم راجع به آموزش الکترونیک عملی سرچ کردم و کتاب خوندم

کتاب های هنرستان هم بسیار عالیست حتما دانلود کنید بسیار خوب توضیح داده

با این حرکت تونستم با یکمی قطعات معمول رابطه بر قرار کنم، تهه ترم برای پروژه فیزیک 2 باید یه چیز الکترومغناطیسی میساختیم من با ویدئو ایی که تو یوتیوب دیدم یکمی ایده گرفتم و این رو ساختم از اعتماد به نفس بالا هم گزارشی که باید میفرستادیم به سامانه آموزشی رو به مهندس یار هم فرستادم :) 

http://mohandesyar.com/coil-gun-electromagnetic/

حالا که تا اینجا اومدیم یه نقل قول دوست داشتی از ایشون رو بگم

ایشون یکی از بزرگترین لطف هایی که داشتن بهمون این بود که گذاشتن از اتاق 13 ساختمون فشار قوی برای چند تا کار استفاده کنیم.

یک بعد از ظهر که با پور رفته بودیم پروژه اش رو تست کنه با اسکوپ اونجا و داشتیم با ایشون حرف میزدیم گفتن:(با دقت 80% درست نوشتم)

سعی کنید تو دوران کارشناسی تون شبیه کماندو ها باشید ، کماندو خصوصیتی که داره اینه که همه کار بلده میتونه خلبانی هلیکوپتر کنه، تانک برونه، تک تیر انداز باشه یا سرباز پیاده ، خودتون رو درگیر گرایش نکنید سعی کنید همه چیز یاد بگیرید وقتی رفتید ارشد برید بچسبید به گرایشتون 

من این نقل قول رو شاید ده ها بار برای ده ها نفر گفتم

خب بگذریم هدف ثبت وقایع بود :)

من از قبل یکمی با آی سی های سری 74 آشنا بودم و با پور هم یکمی آشنا تر شدم باهاشون، دستش درد نکنه.

کم کم با دیدن قابلیت های میکرو ها متوجه میشید که میکرو قرار نیست برای هر کاری استفاده بشه، مثلا خیلی کارا رو میشه با آی سی های دیگه انجام داد یا اصلا میکرو خیلی کارا رو نمیتونه بکنه ، همین میشه که با آی سی هایی مثل 

1- 555

2- آپ امپ ها و ...

3- همین 74 ها 

...

این میشه که با این قطعات باید کار کنید و کم کم یه سری مدارات نسبتا ساده رو میتونید بسازید

این شد همین الکترونیک مقدماتی که میگن

تا اینجاش تئوری زیادی نمیخواد یعنی کسی که نرمال باشه میتونه دنبال کنه و یاد بگیره.

بقیه الکترونیک به چیزایی مثل

1- مدارات ترانزیستوری خفن تر مثل تقویت کننده ها یا چیزایی مثل مدارات مخابراتی تر مثل نوسان ساز ها یا ...

2- مدارات جریان بالا و یا ولتاژ بالا که نیاز به تمهیدات خاصی داره

3- انواع و اقسام فیلتر های دیجیتال و آنالوگ

4- مدارات فرکانس بالا

5- مدارات دقت بالا

و یا چیزایی که من الان حضور ذهن ندارم میپردازه که شما باید کتابای واقعا آکادمیک بخونید تا متوجه بشید مثلا کتاب های رفرنس الکترونیک، که ممکنه اسمشون رو تا حدی اشتباه بگم ولی اگه سرچ کنید میاد.

مثل کتاب میکرو الکترونیک رضوی که انگلیسی و فارسیش هست ترجیحا زبانتون رو قوی کنید زبان اصلی بخونید

کتاب RF IC همین دکتر رضوی

کتاب Power Electronics, Rashid یا Power Electronics, Mohan

انواع Application Note هایی که شرکت های مختلف میدن

و چیزای دیگه

حالا در این میان شما میتونید تو انجمن های فارسی یا اگه دوست داشتید انگلیسی هم  سوال بپرسید و جواب بدید

eca.ir

iranmicro.ir

و سایت خودمون که به زودی مطلب میزاریم توش به اسم پروژه باز projebaz.blog.ir

و ...

دیگه همین

چقدر حرف زدم

  • ظریف

استاد خوب

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۳۵ ب.ظ

سلام

هفته آخر اسفند کمی مانده به امتحان میانترم اول جبر خطی (؟!) برات میخوام یکم راجع به استاد ها بنویسم.

استاد ها چند نوع اند 

استاد هایی که بلد نیستن درس بدن، درس هم درست بالطبع نمیدن

استاد هایی که سوادشون عالیه ولی دانشجو ها زیاد با مدل درس دادنشون حال نمیکنن

استاد هایی که مدل تدریسشون عالیه ولی اخلاق ندارن

استاد هایی که خیلی بلدن و خیلی خوب درس میدن

مدل اول که من الان باهاشون درس دارم خیلی جالب هستن در نوع خودشون. شخصی با اعتماد به نفس بالا خیلی بالا که حاضر میشه در حالی که درس رو بلد نیست تدریس کنه در کلاس حضور داشته باشه و از هر 5 پاراگراف کتاب رفرنس یکی دوجمله روی تخته کپی کنه و انتقاد نپذیره! ممکنه حتی طرف دکترا از دانشگاه پ. داشته باشه ولی این هیچ ربطی به این موضوع نداره که ایشون بلد نیست.

مدل دوم : من با این مدل استاد ها خیلی حال میکنم البته اگر و تنها اگر درسشون ارزش این که آدم خودش بره بخونتش رو داشته باشه. این که یک استادی بیاد و سیر تا پیازز قضیه رو بزاره تو دست دانشجو بیشتر دانشجو رو به دانش آموز تبدیل میکنه خودشم از استاد میاره میکنه دبیر یا معلم. اگر درس خوب باشه و ارزش داشته باشه خیلی خوبه که آدم از رفرنس بخونه و با کتاب ها و داکیومنت های خفن سروکله بزنه.

مدل سوم: ازینا یه مورد داشتیم که بنده خوشحالم که نه مدار2(هنوز برنداشتم) با ایشون برداشتم نه الک صنعتی چون استادی که برای دانشجو یه پشیز احترام قائل نشه حقش هست که به خودش هم احترام گذاشته نشه. کلا از استادایی که برای درسشون خیلی اهمیت قائل اند تنفر دارم. درسته که این درس ها هرکدوم برای دید دادن ما به برق ساخته شدن (همین الان یادم اومد یکی دیگه هم داشتیم)  ولی اگه کسی فکر کنه وای این درسو به جای 15 تا همورک 10 تا بدم مثلا جهان به آخر میرسه و ازین جور داستانا واقعا نفرت انگیزه. 

مدل چهارم: این مدل هم خوبن دیگه میخواستم ماشین 2 با دکتر داورپناه بردارم نشد. یعنی گویا نمیشه معمولا رو کنترل صنعتیه که نمیتونم برداشت. بالاخره آدم یه مقداری برای یک درسی وقت میزاره میاد سر کلاس بد نیست که استادی که میاد سوادش هم خوب باشه و درس هم یاد بگیره ...

کلا هدف خاصی نداشتم صرفا دلم خنک شه که یکم راجع به استادی بد بنویسم

  • ظریف