شربت آبلیمو
سلام
این ظهر قبل ماه رمضون بالاترین لذت دنیایی میتونه یه شربت آبلیمو باشه ! از دستش ندید
نوشیدنیه موهیتو و دلستر لیمو ایستک هم توصیه میشه البته ولی شربت آبلیمو دردسرش کمتره
- ۰ نظر
- ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۵
سلام
این ظهر قبل ماه رمضون بالاترین لذت دنیایی میتونه یه شربت آبلیمو باشه ! از دستش ندید
نوشیدنیه موهیتو و دلستر لیمو ایستک هم توصیه میشه البته ولی شربت آبلیمو دردسرش کمتره
سلام
بعنوان یه دانشجوی کارشناسی که گزایش کنترل رو عملا درساش رو تموم کردم نقد زیر رو دارم که میدونم زیاد اهمیتی نداره ولی برای دلخوشی :
کنترل مدرن خیلی درس بی مزه ای بود...
کنترل دیجیتال هم که استادش بلد نبود موضوع درس رو .. کاشکی این یارو(اسم استاد به کار نمیبرم) نمیومد بجاش DSP برمیداشتیم
ابزار دقیق هم که به بررسی فیزیک سنسورا گذشت و اطلاعات خیلی بدرد بخوری نداشت
کنترل صنعتی هم که همون ابزار دقیق بود
کنترل خطی یکم خوب بود دست استادش درد نکنه. دکتر عاروان...
جبر خطی هم که اصن نیاز به بررسی نداره. معلوم الحاله کاملا
این بود درسای کنترلی...
بنظرم کنترل خطی رو میشد تو دو تا 3 واحدی درس بدن ابزار دقیق رو هم یکم کاربردی تر درس میدادن و یه DSP هم بجاش برمیداشتیم و همین خیلی کافی و خوب میشد.
اون چرت و پرتای نایکوییست و نیکولز و روس هرویس و ... رو هم کلا میشد درس ندن یا اگه میدن یه کاربرد ازش بگن که دلمون خوش باشه.
مدرن رو هم سرجاش تو ارشد میگفتن میرفت دیگه...
این دوستی که عکسش رو زدم علت وجود علم کنترل هستن فکر کنم..
سلام
برای امروز دو تا چیز باید بنویسم
1- تو کتابخونه های HAL بخش I2C باید آدرس رو یه دونه به چپ شیفت داد تا کار کنه.
2- این که میگن دیتای شتاب سنج نویزیه شوخی نیست واقعا نویزیه:|
اینم دیتای شتاب سنج و دیتای خروجی یه نوع فیلتر مکمل
زاویه های نویزی مربوط به دیتای خام شتابسنج زاویه ها roll و pitch هستن اون تمیزا بعد فیلترن
پ.ن - میگن که ترجمه ی Complementary نمیشه مکمل میشه تکمیلی -
سلام
بعضیا هستن که دروغ میگن و دروغای خودشون رو باور میکنن. انقد زیاد دروغ میگن که حتی ابایی ندارن جلوی کسی که حقیقت رو میدونه هم دروغ بگن. انقد دروغ میگن که خودشونم باور میکنن دروغاشونو و با این دروغا زندگیشدن شکل گرفته...
سلام
هیچی امروز آزاردهنده تر از کسی که آحرین چیزی که از برق دیده احتمالا مدار rlc بوده و داشت راجع به فرکانس و آنتن رادار سار نظر میداد نبود :)
بعضیا برای خودشیرینی فکر باید راجع به هرچیزی هرچیزی که به ذهنشون میرسه بگن.
یکم احترام به دیگران
کلی احترام به خودت
سلام
گربه ها وقتی بهشون محبت کنید معمولا با خرخر کردن جواب محبتتون رو میدن (اگه خیلی آشنا نیستید یه صداییه که از نمیدونم کجای دیافراگمشون میاد و خر خر میکنه (khor) این کارو برای ابراز محبت به مادرشون یا آروم کردن خودشون هم میکنن) ممکنه بعدش رفتارای چرتی ازشون سر بزنه ولی اون قدر که به نظرشون میاد جواب میدن معمولا
بعضیا هستن در این موضوع در حد گربه هم نیستن و به جای تشکر شروع میکنن به گاز گرفتن و تیکه پروندن در حالی که میدونن (خودشون رو به ندونستن میزنن)که لایق 10% اون لطف هم نبودن
نمیگم همه باید از هم تشکر کنیم و ازین جور حرفا ولی حداقل کاری نکنیم که خستگی به تن طرف مقابل بمونه حداقل...
-منظورم شخص خاصیه-
الحمد لله
سلام
میگم هندزفری ازینایی که تو گوش نمیره هم بد نیستا.. فقط پاسخ فرکانسیش یه جوریه که نصفه ساز ها حذف میشن و بقیه هم تو شنیدن موزیک باهات شریک میشن البته فقط صدای درامز رو میشنون.. حداقلش فازشون خطیه :) خوبه دیگه
هندزفری تو گوشی خودم گم شد :(
دوس داشتم یه میکروفن و یه اسپیکر بردارم روبرو هم بزارم پاسخ فرکانسیشون رو اندازه بگیرم
یا یه LED فرستنده و گیرنده روبرو هم بزارم و ازین چیزا
اسکوپش در دسترس نبود متاسفانه
بعد دو هفته عجب پس گهر باری شد
سلام
آدما بعد این که یه اتفاقی مث از دست دادن عزیزانشون براشون میفته شروع میکنن حرفای عمیق زدن و نقل قولای سنگین کردن و ...
فکر میکردم ادا در میارن ولی خودم اینجوری شدم...
ازون موقعی که فهمیدم تمام و دقیقا تمام احساسایی که میکنیم از جمله عشق و لذت و... همش و دقیقا همش هورمون و سیگنال عصبی هستن، تو خودم دارم دنبال خودم میگردم.
مادربزرگم که توی قبر بود شبیه مادربزرگم وقتی زنده بود بود بجز این که وقتی یه بادی زد و یه مقدار خاک رو صورتش ریخت دستش نیومد بالا تا خاک رو تمیز کنه ... اونجا بود که فهمیدم اونی که اون پایین خوابیده مادربزرگم نیست ...
الانم دارم فکر میکنم خودم کجای بدنمه؟
مادربزرگم چی بود که الان نیست ؟
چرا تو یه بدن گیر کردم که نمیتونم خودمو ببینم؟
چرا دارم دور و بر یه مشت آدم مرده که صحبت میکنن و فکر میکنن و قلبشون میزنه زندگی میکنم و انقد این آدما زندگی رو برا خودشون سخت کردن؟؟
امروز رفته بودم امتحان آزمایشگاه کنترل خطی رو بدم خندم گرفته بود ازین که این آدما یه سریشون یه سری چرت و پرت که یه سری آدم دیگه تولید کردن رو دارن از یه سری آدم امتحان میگیرن و اون یه سری آدم هم براشون مهمه این چیزا ... خیلی مسخره بود
سلام
نوشته برای دیروزه...
هرچیزی که به این دنیا میاد یه روزی ازین دنیا میره ...
نمونش میتونه علی علیمردانی باشه که دانشجو دکتری بود و این هفته فوت کرد ... یا مادر بزرگم که امروز حالش بد شد بردنش بیمارستان و بعد از ظهر ...
تنها چیزی که از ماها میمونه خاطره هاییه که به جا میزاریم ... خاطره های مسیر مهد کودکم که همیشه برام تعریفشون میکرد ... خاطره ی اون دو هفته ای که با داداشم خونشون موندیم تا پدر مادرم از حج برگردن ... خاطره های زیادی که خوشحال و ناراحتمون کرد ... چیزایی که وقتی این متن رو مینوشتم باعث میشد نتونم صفحه گوشیم رو ببینم از اشک...
یا کارایی که وقتی اینجا بود بهتر بود انجام میدادم مثلا پنجشنبه ی هفته پیش میتونستم برم خونشون ولی احتمالا کارای خیلی مهم تری داشتم و نرفتم ... شاید یه بار دیگه میشد بغلش کنم..
میدونم دیگه ازین دیابت و بیماری های دیگش راحت شد ولی ما از دستش دادیم ...
خدا بیامرزتت مادربزرگم ...
.......
لازمه خاطر نشان کنم که بعد 80 سال از develope شدن تئوری های کنتر خطی و چند ده سال از کنترلر های غیر خطی و تطبیقی و نان مدل بیسد و هزار تا اراجیف دیگه .... بعد ساختن شاتل و کنترل اون غول و بعد ساختن برخورد دهنده هادرونی تو cern و کنترل اون توان و تجهیزات مهندسان بی خاصیت مهندسی پزشکی و کنترل هنوز یه نمونه ی صنعتی در تعداد انبوه برای کنترل قند خون یا سطح اون هورمونی که ضربان قلب ایشون رو قرار بود بالا نگه داره نساختن....
حالا بشینید paper تولید کنید و تابع لیاپانوف پیدا کنید یا یه ورودی مناسب برای سیستمی که وجود نداره پیدا کنید و خروجی ای که وجود نداره رو به سطحی که وجود نداره برسونید.