نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۳/۱۰/۰۲
    ت
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۳۱۱ مطلب با موضوع «عمومی :: شخصی» ثبت شده است

بیخود ترین

پنجشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۶:۲۱ ب.ظ

سلام

از یکی از دوستان که تجربه خوبی با انواع مواد مخدر داره پرسیدم بیخود ترینشون چیه؟ گفت سیگار نه حس خاصی بهت میده نه میشه کنارش بزاری. یعنی سود نداره ولی بزاری کنار بیچارت میکنه

  • ظریف

ناخودآگاه شناسی

دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۴۹ ق.ظ

سلام 

یکی دو سال پیش یه پست نوشته بودم راجع به lucid dreaming

یادم نیست کی دقیقا گفت از منظر دیدگان برش دارم (برعکس منتشر کردن) و از منظر دیدگان ناپدید شد.

ولی الان که فکر میکنم و تجربیات چند روز اخیرم فکر میکنم خوبه بدونید شاید دوس داشته باشید. 

 

لوسید دریمینگ یا رویای شفاف دیدن یعنی این که وقتی رویا میبینید

1. بفهمید خوابید

2. کنترل خوابتون رو به دست بگیرید و خواب رو پایدار کنید

3. هرکاری دوس دارید کنید. 

 

بله الان به احتمال 2000% می گید من همیشه اینجوری میشم ولی تروخدا یه بار دیگه بخونید شرایطو. این رو ازین جهت میگمه به هرکی توضیح میدم اینو میگه بعد ازش دوباره شرایط رو میپرسم میگه اها نه میفهمم خوابم بیدار میشم. یا وقتی بیدار میشم میفهمم خواب بودم یا ازین جور چیزا....

 

ممکنه خیلی به صورت طبیعی چند باری این اتفاق براشون افتاده باشه. چیز عادی ای هست ولی هدف ما اینجا تمرین کردن برای اینه که خودتون بخواید و این اتفاق بیفته. 

 

حالا چه کمکی میتونه بکنه؟ 

1. حال میده. خیلی! 

2. من هدف اصلیم اثبات روح برای خودم بوده. چون میشه توش آزمایش انجام داد. دوحالت وجود داره یا دنیای خواب ناخودآگاه خود آدمه یا روحشه. که در حالت اول خودمونو بهتر میتونیم بشناسیم و حالت دوم یقین خوبی برای اثبات روحه.

 

اگه این دوتا هدف براتون جالب نیست که ایشالا پست بعدی ببینمتون. فعلا :)

 

خب حالا اول باید ببینیم تو خواب چه اتفاقی میفته. 

ما تو خواب یه سیکلی داریم که هی طولانی تر میشه و هر دفعه به اون میرسیم رویا میبینیم. به اون میگن REM وقتی تو اون هم نیستیم بهش میگن خواب عمیق. قضیه هم اینه که اگه درست بخوابید و سر وقت و منظم، 1.5 ساعت حدودا بعد خوابتون چند دقیقه وارد REM میشید. بعد 1.5 ساعت بعد یکم بیشتر، اینجوری پیش میره تا مثلا REM چهارم یا پنجم، بسیار طولانی تره. برای همینم هست اگه خیلی بخوابید خوابای چرت و پرت به طور میانگین بیشتر میبینید. 

 

خب پس منطقی هست که باید یکی از REM های طولانی رو بگیرید و توش خودآگاه بشید. در واقع میشه از REM های اول هم استفاده کرد ولی شانس کمتره.

 

حالا باید ببینیم چه روش هایی برای آگاه شدن وجود داره.

مساله ای که سخته اینه که تو خواب قسمتی که مسئول منطق مغز هست خیلی زیاد فعال نیست برای همین معمولا خوابای چرت و پرت هم طبیعی بنظر میرسن قبل بیدار شدن. دو تا راه وجود داره(بیشتر وجود داره من 2 تاشو میگم) برای ورود به رویا یا شناسایی رویا.

اولیش MILD هست که یادم نیست مخفف چی بود. اینجوریه که شما در طول روز 10 بار چک میکنید خوابید یا نه. این کار رو 2-3 هفته انجام بدید تو خواب هم از روی عادت انجام میدید و متوجه میشید. 

روش های شناسایی بیدار بودن 

1- بهترین روش اینه که تعداد انگشتای دستتون رو بشمارید. با تقریب 99% کار میکنه این روش و تعداد انگشتاتون 10 تا نیست. همچنین طولشون اشتباهه و کلا به هم ریختس

2- چراغ های اتاقا معمولا تو خوابا کار نمیکنه یعنی کلید برق رو بزنید چراغ روشن خاموش نمیشه.

3- نوشته ها رو نمیتونید بخونید. مثلا تابلو ها بنظر روشون نوشته ولی نمیتونید بخونیدشون.

 

دومین روش WILD هست یا Wake Induced Lucid Dreaming که یعنی شما تصمیم میگیرید وارد خواب بشید.

سیستم اینجوریه که اولا تمرین خیلی زیادی میخواد. دوما ممکنه مثل من باشید و کلا نتونید بنا به دلایلی وارد خواب بشید.

 

قدم به قدمش این شکلی میشه

1- دراز میکشید تو حالتی که راحتید

2- تمام عضله ها رو ریلکس میکنید 

3- یه مدت طولانی صبر میکنید

4- معمولا مغز برای این که چک کنه بدن خوابه یا نه یه تستی انجام میده اونم اینه که یه خارشی چیزی به صورت مجازی ایجاد میکنه. اگه شما بهش توجه نکنید میرید مرحله بعد. قضیه اینه که برای این که تو خواب وقتی مثلا تو رویا دارید راه میرید واقعا راه نرید، مغز میاد این عضله ها رو تعطیل میکنه و این تسته برای همونه. بختک دقیقا همینه یعنی قبل دوباره روشن شدن و وصل شدن این عضله ها شما میخواید تکونشون بدید که نمیشه. بهش میگن Sleep paralysis

5- صبر میکنید بازم. حدود 30-40 دقیقه به طور کلی این مراحل طول میکشه و تکون نخوردن سخته 

6- بعد یه مدت حس میکنید بدنتون به شدت سنگین میشه و خودتون دارید بالا میرید انگار، اون موقع است که وارد خواب میشید. ممکنه هیجان زده بشید اونجا و کلا خراب بشه کل قضیه.

7- تو این مرحله یا باید صبر کنید یا این که متصور بشید یه منظره رو و میفتید توی اون صحنه.

8- باید خواب رو پایدار کنید، یعنی بیدار نشید، این کار با به کف دست نگاه کردن انجام میشه و خوابتون پایدار میشه هر وقت بهش نگاه کنید

9- حالشو ببرید و دنیای عجیب غریب خوابتون رو ببینید توش چیه

10- اگه حس کردید خسته شدید ولی نمیتونید بیدار بشید کافیه نفستون رو بگیرید و بیدار میشید. کلا در حال کابوس دیدنم بودید این جواب میده. اگه بفهمید کابوسه و لوسید بشید

چون این کارا تنهایی انجام دادنش سخته بهتره با یه Guided meditation انجامش بدید که راهنمایی تون کنه.

https://www.youtube.com/watch?v=RKETqSk2ZzQ

 

من تنهایی این کارا رو انجام میدادم و خیلی درصد کمی جواب میگرفتم، خیلی وقتم هست انجام میدم ولی با Guided meditation چند بار جواب گرفتم تو هفته اخیر. 

 

خلاصه که اگه دوس دارید مطالب جدی تر راجع بهش بخونید گوگل دوست شماست و یه سایتی هم هست پر این داستانا و روش ها، انجمن براش هست و ... 

 

من شخصا تو زندگیم به نزدیک 10 نفر اینا رو گفتم و ازون 10 نفر 0 نفرشون امتحان کردن. شما شاید اولیش باشید. شایدم خیلی عددش تغییری نکنه.

  • ظریف

استاندارد

شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۷، ۰۶:۵۷ ق.ظ

سلام

واقعا چیز زیادی نمیخوام و استانداردام خیلی بالا نیست ولی درک نمیکنم چرا بعضیا موقع فیلم دیدن هر کاری میکنن جز فیلم دیدن. 

  • ظریف

Dr Seven

سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۵۱ ب.ظ

سلام

 

یه اعترافی باید بکنم

 

تو خونه قبلیم یادتونه یه گربه بود دیگه؟ اگه یادتون نیست هم الان میدونید.

 

روزای اول که رسیده بودم این خونه صاحبش هنوز نیومده بود و بقیه هم خونه ای ها هم نبودن و خونه زیاد وسیله نداشت. خلاصه این گربه هه میومد شبا رو تخت من میخوابید پیش من و کلا بیشتر وقتا تو اتاق من بود چون اتاقم گرم تر بود نسبت به بقیه جاها.

من هفته های اول بخاطر تغییر ساعت jet lag بودم و مثلا 5 بعد از ظهر میخوابیدم 3 صبح بیدار میشدم و کلا داغون بودم وقتی بیدار میشدم نمیدونستم کجام و چخبره.

یه بار بیدار شدم و همون جوری که بودم نشستم رو تخت، دیدم یه صدای میو از دور میاد. نگاه کردم جلو تخت بقل تخت روی تخت جلو پنجره همه جا رو و این میو هه میومد. حسابی گیج شده بودم. بعد شاید یه دقیقه، اومدم یه تکون بخورم دیدم نشستم رو گربه هه :|

بنده خدا هیچی هم نمیگفت وول بخوره یا هیچی فقط آروم میو میکرد :| (در حال له کردن نبودم مثلا زیر پام گیر افتاده بود و منم فکر میکردم پتو یا چیز دیگه ایه) 

بلند شدم و گذاشت رفت.

دیگه ازون به بعد تا یه ماه حتی نزدیک اتاق منم نمیومد و کلا منو میدید خیلی روی خوشی نشون نمیداد :))

 

اسم پست هم برای اینه که اسمش Dr. Seven بود. 

  • ظریف

برنامه

چهارشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ق.ظ

سلام

جف تو کانال یوتیوب athlean x که قبلا گفته بودم یه چیز جالبی میگفت که حس کردم خوبه به اشتراک بزارم. دیگه نقل قوله همش

میگه که هر برنامه ای میچینید، حالا تو اینجا ورزشی و غذایی منظورش بود، باید طوری باشه که بشه 24 ساعت 7 روز هفته تو هر 365 روز سال تا آخر عمر بشه انجام دادش. 

رژیم یعنی چی؟ وقتی میگی میخوام رژیم بگیرم یعنی چی؟ یعنی این که میخوای تویه زمانی رژیمت رو بشکنی. این یعنی از همین اولش اشکال داره کار. چیزیه که قرار نیست ادامه دار باشه و تاثیر دائمی بزاره. 


یا مثلا یکی از بچه های آزمایشگاه در جواب من که 1 ساعت میرفتم باشگاه، میگفت آدم وقتی میره باشگاه باید 2 ساعت بره خیس عرق برگرده. بعد خودش n ساله باشگاه نرفته چون نمیتونه تو برنامه روزانه اش قرار بده.

یا مثلابرنامه های ورزشی full body سنگین، طوری که همه ی عضله ها رو هر دفعه کار کنید. نشون دادن که بیشترین عملکرد رو دارن تو عضله سازی و قدرت. ولی شما یه هفته انجامش بدید، اگهتا آخر هفته رسیدید که خوش بحالتون. کسی که اون ورزشا رو میکنه دو برابر شما غذا میخوره و سه برابر شما وقت میزاره.


خلاصه این که حرف بیربطی نمیزنه

  • ظریف

شنبه شب

يكشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۰۷ ب.ظ

سلام

دیشب 4 بار یه خواب رو دیدم........ 

یکم تب داشتم فکر کنم این به موضوع کمک کرد. 

کلا تو توهم بودم. هر دفعه خواب جدیده شروع میشد یه راه دیگه رو انتخاب میکردم ولی بازم تهش شکست میخورد... باند توزیع کوکایینمون...

هر دفعه هم فکر میکردم این واقعیه دیگه، شروع میکردم جلو میرفتم حتی خواب قبلیمو تو یکی دوتاشون برای بقیه تعریف کردم ولی میرفت جلو و مسیر به ملحق شدن به باند توزیع کوکایین ختم میشد و تهشم بخاطر یه مشکلی کار لو میرفت.

............... 

صحبت از توهم شد،

بعضیا هستن از اعتماد به نفس زیاد خیلی متوهم میشن. 

بزارید اینجوری بگم. من کلی برد ساختم ولی هیچ وقت نمیام افتخار کنم و پروژه ها و چیزایی که توشون بودم رو بزنم تو سر بقیه. دوستام هم همین اخلاق رو دارن چرا؟ چون رو راستیم با خودمون این چیزایی که ساختیم پشیزی هم نیست در برابر کارایی که آدمای بزگتر انجام میدن. من مبدل 2 کیلووات مثلا ساختم، ملت مبدل 2 مگاوات ساختن، نمیام هیچ وقت بگم دمم گرم چقدر خفنم. ولی وقتی اومدم اینجا یکی از بچه ها بود بعد دوسال ارشد خوندن، حس میکرد که چیز خفنی درست کرده و به این که ارشدش رو اصلا دوساله تموم کرده بود خیلی افتخار میکرد.

نمیدونم بعضیا حالیشون نمیشه کارایی که میکنن اسباب بازی بدرد نخوریه که بدرد مقاله ها میخوره فقط؟ 

خیلی بدم میاد یه نفر خیلی میگه من من من.

ایشون تازه جلسه دفاعشم بسته برگزار کرده بود که بقیه بچه ها ایده هاش رو ندزدن.!

نمدونم والا چقدر میتونن ملت توهم داشته باشن. 

آدم خوبی بودا، خیلی به من کمک کرد برای راه افتادنم ولی متوهم بود.

بردی که زده بود شماتیکش رو از پسر عموش گرفته بود که آدم خفنیه. وسط کار ازون کمک گرفت چون نمیتونست برد رو راه بندازه. یه موجودی که تو بازار مشابهش 20 30 دلار بیشتر نباید بشه رو با 800 دلار جمعش کرده بود. اومده بود تلفات سوییچینگش رو کاهش داده بود با چند برابر کردن تلفات کانداکشن. روی بردی که قراره 10 20 وات رو بالا پایین کنه حداکثر یه adc چند مگا سمپل گزاشته بود و یه الگوریتم کنترلی که 200.000 بار در ثانیه اجرا باید میشد قشنگ جوکه. بعد درسش پسر عموش دوباره زیرشو گرفت و بردش تو شرکتش، بعد به یکی از بچه ها که کار پیدا نکرده بود میگفت من از یه سال پیش شروع کردم دنبال کار گشتن... کدای fpga ش رو از پس عموش گرفته بود و تغییرات توش داده بود. 

میگیرید منظورمو؟ آدمی که خودش با خودش رو راست نیست واقعا رو اعصابمه.


بعضیا تو مسیری که رفتن 99.9 درصد مسیر رو بقیه "کشوندنشون" و ادعا میکنن که همه ی مسیر کار خودشون بوده.



  • ظریف

کادو!

پنجشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۴۳ ق.ظ


سلام

28 شهریور تولد بیست و چند سالگیم بودش، 

ازون جا که کلا روزای خوبی نبود (مربوط به محرم!) ... خیلی پست مرتبط ننوشتم که زادروز این بزرگوار رو گرامی بدارید!

ولی حالا هرچی هست، برا خودم یه کادو سفارش دادم امروز رسید!

خیلی وقت بود، بیشتر از یه سال شاید میخواستم برم یه پوستر اینتراستلار (بهترین فیلمی که بشر ساخته) بدم پرینت کنن برام ولی هی تنبلیم میومد، داشتم فکر میکردم دیدم چه موقعی بهترزین :) !

چقد خودمو دوس دارم من :/

خوشگله نه؟ 

سایزش A2 هست که چیز قابل قبولیه بنظرم!

میخواستم ورتیکال عکس بگیرم ولی بیان میچرخونه تصویرا رو همه رو افقی نشون میده 

  • ظریف

عدسی!

يكشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۸ ب.ظ


سلام


بالاخره این غذای خوشمزه رو درست کردم! 

اخیرا یکم دارم به محتویات این غذاهایی که میخوریم توجه میکنم، میبینم حبوبات چقدرررر پروتئینشون زیاده، 100 گرم عدس حدود 100 گرم سینه مرغ پروتئین داره، برای لپه و اون یکی ها هم صادقه

داشتم میگفتم، عدسی ای که تو خونه میخوردیم (خیلی کم پیش میومد) خیلی با عدسی میدون انقلاب و عدسی های دیگه فرق داشت، منم هیچ وقت دنبالش نرفته بودم ببینم چیه داستان.

ولی اینی که درست کردم رو از دستور پختای تو اینترنت دیدم و خیلییی شبیه در اومد

نمیدونم مادرم چجوری درست میکردم ولی فکر کنم عصاره گوشت نمیزد بهش.

بزارید بگم،

دو پیمونه اندازه گیری استاندارد برای 2-3 نفر هم زیاده شاید. خیس میکنید شب قبلش و آبش رو عوض میکنید چند بار. گویا بهتره.

عدسم مثل برنج و بقیه چیزا حجمش با آب زیاد میشه، مثل من گول نخورید کلی درست کنید رو دستتونم بمونه تهش


یه مقدار پیاز هم خورد میکنید نگینی و سرخش میکنید، زردچوبه هم میزنید موقع سرخ شدن، 

یکم نمک و کلی فلفل هم به سلیقه خودتون میزنید به پیازا و رب هم میزنید و یه قاشق رب رو تفت میدید یکم توش که رنگش زیاد بشه

عدسا که آبشونو گرفتید، میریزید تو پیازا و یکم تفت میدید که دماشون زیاد بشه و یکم تفت بخورن، 

عصاره گوشت ازین پودریا من پیدا کردم(3 تا سوپر مغازه رو زیر و رو کردم تا حلالش پیدا بشه) توش میزنید

کلی آب میریزید توش و میزارید یه ساعتی بمونه همشم میزنید که ته نگیره، آخرشم اگه آبش زیاد بود میزارید یکم بخار بشه.


من یکمم کره روش زدم، اون چیزه روش کره است

گویا سیبزمینی هم باید یکمی له کنید و تو نیم ساعت اخر اضافه کنید، من نداشتم نکردم.


آره خلاصه خیلی خوب میشه واقعا خوشحال شدم به اون کیفیت تونستم درست کنمش!


  • ظریف

ریست 2

جمعه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۸ ب.ظ

سلام

اون طرف سکه که کمتر مینویسم راجع بهش 

بعضی صبحا وقتی از خواب بیدار میشم یکم طول میکشه دستم بیاد که الان کجام، به صورت جغرافیایی! 

(این رو بگم که من با داداشم تو یه اتاق بودیم و دو تا تخت موازی با فاصله یک و نیم متر مثلا از هم داشتیم) 

یه بارش که خیلی سخت بود، داشتم خواب میدیدم که با داداشم سر یه چیزی دعوام شد و اون رفتش رو تختش دراز کشید و منم رفتم. بعد چند دقیقه گفتم برم ازش عذر خواهی کنم، همون لحظه بیدار شدم در حالی که داشتم به محلی که قرار بود رو تختش باشه تو اتاق اینجا نگاه میکردم دیدم چیزی نیست... یکم طول کشید تا یادم بیاد چخبره..

خداروشکر که این پیام رسون ها حداقل هستن... یکم سختیش رو کم میکنن

خیلی خواب دیدن چیز رو اعصابیه خیلی. ناخودآگاه آدم خیلی اینرسیش زیاده.


.......

یکی از بچه ها داشت میگفت که دیشب کمردرد داشتم قرصامم تو آزمایشگاه مونده بود تا صبح درد کشیدم. گفتم خب میگفتی برات میوردم ماها که تا 8000 کیلومتر هیچکسی رو نداریم باید برای هم باشیم دیگه، فکر نمیکردم چیز خاصی گفته باشم چون واقعا خونه هامون 7 8 دقیقه فاصله داره. گفت که تو این چند ساله کسی همچین چیزی نگفته بود، اینجا رو مثل خونه کردی با این حرفت.. انقدر یعنی محبت کمه که بعد چند سال یه همچین چیزی خیلی چیز مهمیه


..... 

همین چیزا میشه که یکی در میون دست به دامن الکل و ماریجوآنا و قرص افسردگی ان... تو بیست و 7 سالگی. 

...... 

بسه فعلا بنظرم

  • ظریف

لینکین پارک

جمعه, ۲۹ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۳۹ ب.ظ

سلام


وقتی میرم آزمایشگاه یه آهنگی میزارم پس زمینه معمولا چیزای بی کلام میزارم بعضی وقتا هم با کلام.. امروز یهویی هوس کردم لینکین پارک بعد 6 ماه شاید گوش کنم. تو یوتیوب سرچ زدم اسم آهنگی که میخواستم رو یادم نمیومد. دیدم دومین سرچ یه آهنگیه که نشنیدم، من کلا از آهنگاشون خیلی خوشم نمیومد فقط 2-3 تاشو دوست داشتم. گفتم حالا اینو ببینم چیه. اسمش One more lightبود. بازش کردم و دیدم آهنگ آرومیه رفتم کامنتا رو بخونم دیدم چقدر کامنتای تازه زیاده. قاطیشون دیدم دارن به 20 جولای بودن اشاره میکنن. رفتم سرچ کردم دیدم که سالگرد چستره! خیلی عجیبه ها... چقدر احتمال داره. تازه آهنگه هم یه جورایی یادبود چستره. 

  • ظریف