زنده و مرده
سلام
آدم باید یه چیزی برای زندگی کردن داشته باشه که به امید اون زندگی کنه.
خیلی روش ها رو امتحان کردم و افسردگی نتیجه ی بی هدف بودن زندگیه.
هدف هم معنیش بالا و بالا رفتن تو جامعه از دید بقیه نیست.
هدف معنیش بهترین نمره رو گرفتن چون بقیه میگن بهترین نمره خوبه نیست.
هدف معنیش فلان جا رفتن و وقت گذروندن چون شنیدم جای خوبیه نیست.
هدف یعنی انجام دادن چیزی که خود آدم ازش لذت میبره.
همون مکانی که خود آدم دوست داره.
همون غذایی که خود آدم دوست داره.
همون آهنگی که خود آدم دوست داره.
همون چیزی که آدم از امتحان بقیه چیز ها به اون سوق داده شده.
چیزی که به صورت واقعی برای آدم لذت بخشه و در واقع صدای قلبه.
وقتی که آدم یه هدف اینجوری داشته باشه، دیگه وقت تلف کردن و چیزای دیگه براش بی معنی میشه چون کل زندگی میشه کار کردن و زندگی کردن و معاشرت کردن و ... برای رسیدن به اون هدف.
هر چیزی هم که از بیرون اومده، از زبان بقیه، از رسانه، از خانواده، از فرهنگ، از کتابا، از هرچیزی، تحمیل و محدود کردن ذهنه.
ذهن ماها باید قابلیت اینو داشته باشه که اگه همین الان تو یه سیاره دیگه ولش کردن، چیزایی که دوست داره رو خودش پیدا کنه و مسیر زندگی رو خودش درست کنه برای خودش.
جوری که زندگی براش لذت بخش بشه.
نه یه جهنم که از ترس جهنم رفتن همین الان تمومش نکنه.
هر چیزی که از بیرون تحمیل بشه دروغه و دو رویی نسبت به خودمونه که باعث میشه اون صدای درون ذهنمون
هر وقت میخوایم اون کار رو انجام بدیم با تمسخر بهمون بگه خودتم میدونی که این کار رو دوست نداری یا
هر وقت میخوایم با اعتماد به نفس باشیم با تمسخر بگه تو که آدم کوچیکی هستی و چیزی نیستی پس اعتماد به نفس برای چی میخوای
هر وقت میخوایم چیز جدیدی رو امتحان کنیم با تمسخر بگه که حالا تصمیم گرفتی فکر خودت رو داشته باشی؟ تو مگه کی هستی؟ تو مگه چه طرز تفکر ارجینالی داری؟ تو مگه اصلا میدونی چی دوست داری چی دوست نداری؟
یه ویدئو از یه قبیله داشتم میدیدم، میگفت که اگه یه روز بتونیم گوشت شکار و عسل داشته باشیم، اون روز روز خوبیه.
حداقل چیزی که فرهنگ و تکنولوژِی برامون باید داشته باشه اینه که بتونیم درصدی بهتر از اون قبیله زندگی کنیم و نه خیلی بدتر و این که طعم خوشحالی واقعی رو بتونیم زود به زود بچشیم نه سال ها دنبال خوشحالی بگردیم و هیچ وقت تجربه اش نکنیم.
- ۷ نظر
- ۲۲ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۴۴