نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/mahdi.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

جنگه میفهمی ؟

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ب.ظ

سلام

دقیقا نمیدونم چرا این پست رو نوشتم... صرفا اومد و نوشتم...

10-12 سالم که بود با خودم فکر میکردم که اگه زمان جنگ بود الان میرفتم و مثل اون بچه هایی که تو مصاحبه ها نشون میداد تلویزیون میرفتم جبهه و میجنگیدم. جنگ چیز خوبی نیست ولی دوست داشتم در موقعیتش قرار بگیرم و برم برا وطن بجنگم و در نهایت شهید بشم...

خب الان وضعیت عجیبی شده... نمیدونم ولی با دقت خوبی الان وسط جنگ هستیم و من که نشستم اینجا کاملا میتونم اراده کنم و برم سوریه بجنگم ولی چرا نمیرم؟

چرا دیگه دوست ندارم برم بجنگم؟

یادمه اون زمانا خیلی آدمه پاکی بودم انصافا ، جدی جدی خیلی پاک بودم ...

یه مسجد بغل خونه مادربزرگم اینا بود که میرفتم اونجا قاطی بچه های مسجد و ... بودم نمازام رو با n تا نافله قبل و بعد و وسطش میخوندم،... 

ولی چه کنیم که دست زمانه بر آن شد که کلی ازون فاز و حال و هوا فاصله بگیرم.

دست دستندرکاران این بازگشت به عقب من درد نکنه چه اونایی که داخل خودم بودن(مثل تصمیمات خودم یا بحران بلوغ یا ...) چه اونایی که از خارج لطف کردن تاثیراتشون رو گزاشتن(مثل معلما و دوستای عزیزی که ...).

به هر حال هدف این بود که بگم شاید این که الان من وسط سوریه نیستم به خاطر همین آلودگی هایی باشه که بی هوا اجازه میدم روی روحم اثر بگذاره و کم کم نابودم کنه. شاید اگه من اون آدمه 10 سال پیش بودم با همون روحیات الان شاید به مقام شهادت نایل شده بودم یا داشتم از دین و مرز سرزمینم دفاع میکردم... :(

واقعا این قضیه جهاد علمی و ... قانعم نمیکنه... خیلی متفاوته ... نمیدونم

الان واقعا شرایط جنگه 

یه سری دارن میرن میجنگن !

یه سری دارن شهید میشن !

جنگه واقعا جنگه!

خدایا ببخش...


  • ظریف

چه حالی میدهه ه ه

شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۲۴ ب.ظ


سلام


نمیدونم خیلی خوشحالم که یه سری اومدن یه چیزایی رو برای ملت نوشتن که میتونم من الان استفاده کنم به صورت خیلی راحت.

مثلا من قرار بود مدباس رو روی TCP/IP بیارم بالا که بتونم یه بردی رو مدباس دار کنم به قولی.. بعد تجربه علی تو فرینه نشون داد که کار راحتی نیست واقعا آدم با یک میکرو بشینه و اترنت ش رو راه بندازه و بعد مدباس RTU رو راه بندازه و در آخر هم اینا رو کانکت کنه به هم. اولش حس کردم کار نشدنی هستش ولی بعد یهو به ذهنم زد از Raspberry Pie استفاده کنم شاید رو لینوکس اومده باشن اینو نوشته باشن که با یه سرچ دیدم بله ... خلاصه این که این شد که با یکمی Copy-Paste و خوندن چند ده خط کد دیشب مدباس دار شدم :)

لینک دوست عزیزی که کامپایل کردن مثال ها رو توضیح داده : لینک دوستمون

هیچی دیگه بار دیگر به حرف علی پی میبرم که میگفت کار ما چیزی جز کپی پیست کردن نیست...

پیوست : مدباس یه پروتوکل صنعتیه بسیار قدیمیه که توش وسایل با هم حرف میزنن خیلی انواع مختلفی داره مثلا مدل RTU اینجوریه که صرفا یه مشت عدد به هم میفرستن مثلا فرستنده (حدودا یه همچین چیی) میفرسته جزییی تر در ویکی پیدا هست:

ز

| آدرس گیرنده | کاری که باید انجام بشه | احیانا دیتایی که میخواد بفرسته |  CRC که چک میکنه دیتا درست اومده یا چرت اومده


مدل TCP اینجوریه که این چیزا رو تو یه بسته TCP جا میده و میفرسته میره و خب بهتره دیگه ...

همین..

https://en.wikipedia.org/wiki/Modbus

  • ظریف

هنرمند

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ب.ظ

سلام

داشتم با خودم فکر میکردم چرا انقد اعتماد به نفسم کمه؟

مثلا من اگه اعتماد به نفس این مطربی که امشب با صدای انکر الاصواتش (واقعا املاشو نمیدونم) و دو تا باند 400 واتی به صورت خوابیده و دوتا باند 650 واتی روی پایه وایساده در یک محیطی که 150 نفر آدم توش به زور جا میشد ، ای قشنگ تر از پریا میخوند و در آخر خودش و رفیقش رو هنرمند خطاب میکرد رو داشتم چی میشد؟ 

واقعا چی میشد؟!


  • ظریف

دومورد

پنجشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ق.ظ


سلام

دومورد رو میخواستم برا خودم یاداوری کنم...

1- ساکت بودن و کمتر صحبت کردن باعث میشه کمتر چیزایی که نمیدونیم یا نظرات اشتباهمون یا ... رو بقیه با تمام وجود لمس کنن.


2- فکر کردن راجع به این که بقیه دچار بیماری نفهمی هستن هم چندان خوب نیست... بقیه میفهمن ، بقیه فکر میکنن ، بقیه قضاوت میکنن و عمل میکنن دقیقا مثل خود من.


3- این که حس کنم از هر خطایی مبرا ام و حرف خودم دقیقا درسته هم خیلی بده.


4- لازم نیست همه ی هنر هایی که (فکر میکنم) بعضا دارم رو همه بدونن اینجوری آدم برای طرف مقابل خیلی زود تموم میشه. خوبه که با کمی استفاده از مورد 1 روش کار کرد


شد چهار مورد :/

  • ظریف

اتفاق های بد واقعا می افتند!

سه شنبه, ۸ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۴۵ ب.ظ

سلام

یه اتفاقی ثابت کرد که اگه احتمال پیش اومدن یه چیزی یک در میلیون هم باشه ممکنه رخ بده...

داشتم میرفتم سایت دوستم بیژن رو چک کنم ببینم چخبره یهو دیدم پستی که اول صفحه هست برای چندین وقت پیشه. بهش پیام دادم و رفت چک کرد دید کل اطلاعاتش پریده و متاسفانه ازون ببعد هم بکاپ نگرفته بود. اینم پیامی که براش اومده:


I'm sorry to be the messenger of the bad news. Can't say it in different words and you have every right to ask questions. All work done after May 2015 is GONE.


What happened was the unthinkable. Our WHM disks and the back up disks at the Data Center failed at the same time. A one in a million occurrence. Like almost impossible for that to happen. And it happened


همین دیگه همه چیز ممکنه ! 

مواظب خودت باش

  • ظریف

اعصاب دست

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۰۴ ب.ظ

سلام

نمیدونم تاحالا به نقش انگشت کوچیک تو دست فکر کردی؟

من که خودم تا هفته پیش ایداه ای از کاربرد این انگشت نداشتم تا این که یه اتفاقی افتاد ، 

خب یکمی با اعصاب دست آشنا بشیم:


همونطور که میبینیم دست سه تا عصب داره : رادیال ، اولنار و مدین

وظیفه عصب رادیال حس کردن پشت تقریبا از شست تا انگشته بزرگه هست و صرفا وظیفه انتقال پیام سنسور ها رو به مغز داره و عضله ای رو تحریک نمیکنه

عصب مِدیَن وظیفش تحریک عضلات شست تا نمیمه ای از انگشت انگشتری هست و وظیفه لمس کف دست در همون نواحی که گفتم رو داره

و آخریش عصب اولنار عزیز که وظیفه تحریک نیمه ی دوم انگشت انگشتری و انگشت کوچیکه و لمس و تحریک عضلات کف دست رو به عهده داره.


خب پوینت قضیه اینجاست که عصب اولنار به علت بد خوابیدن میتونه بین کانالی که از آرنج دست میگذره گیر بیفته / بهش فشار بیاد و شما اون قسمت از دستت رو تقریبا از دست بدی(حالت خواب رفتگی در انگشت کوچیک و نیمه ی اانگشت انگشتری ذست) تا وقتی اون عصب آزاد نشده.


این اتفاقیه که برا من افتاده :)


شاید فکر کنی انگشت کوچیکه دست چپ واقعا چندان مهم نیست باید بگم که اگر دست چپ باشید مهمه موقع نوشتن ، موقع غذا خوردن ، موقع فشار دادن یه گیره و ... واقعا موقع نوشتن چون کل دست رو انگشت کوچیکه تکیه میکنه و خلاصه که خیلی سخته!!

بله دعا کنید خوب بشم و کارم به جراحی نکشه و بتونم زودتر یه دکتر پیدا کنم فعلا یه دکتر پیدا شده که یکشنبه میاد بنظرم دیره...! فردا برم یکمی بگردم!

  • ظریف

آنالیز smoke

شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ق.ظ

سلام

شیرین ترین چیزی که تو pspice دیدم و نمیدونم چرا کسی قبلا بهم نگفته بود و جایی ننوشته بود رو برات بگم!

من همیشه برام سوال بود که چطور میشه میزان تلفات رو تو pspice شبیه سازی کرد چون فقط توان رو به صورت لحظه ای نشون میداد و خب این اطلاعاتی راجع به دما و .. قطعه نمیده 

امشب داشتم یه مبدل بوست رو سعی میکردم به صورت واقعی شبیه سازی کنم :


جدا ازین که از آنالیز کردن مدار واقعی با وجود سلف های پارازیتی خود PCB خیلی چیزا یاد گرفتم، مثلا تاثیر ترک های بین درین ماسفت و دیود و یا تاثیر خازن های بایپس کوچیک موازی خازن بزرگ و ... با یه آنالیز تحت عنوان آنالیز اسموک کاملا به صورت تصادفی آشنا شدم!

این آنالیز میاد براتون استرس روی قطعه های مدار رو حساب میکنه ، مثلا یه قطعه ای فلان دما و جریان و ولتاژ و ... رو تو لحظه میتونه داشته باشه 

این میاد این چیزا رو در طول کار مدار در میاره براتون 

خب کلا دو مدل قطعه داریم پسیو و اکتیو ، قطعه پسیو ها این شرایط کاریشون رو میتونید با دوبار زدن روشون و تنظیم کردن Pmax  و ... براشون تایین کنید 

قطعات اکتیو مثل اون ماسفته هم روشون راست کلیک میکنید و edit pspice model رو میزنید و میرید تغییراتی که میخواید رو میدید.

مثلا من میخوام ماسفتم رو با هیت سینکی با مقاومت حرارتی 17.5 درجه سانتی گراد بر وات تست کنم ببینم دماش چقد میشه(یه هیت سینک معمولی که اطلاعاتش رو از digikey.com گرفتم) 

خب میریم تو تنظیماتش و :


اون آخریه RCA رو که مقاومت کیس و هوای بیرون هست رو عوض میکنیم ، اینجا کردمش 4 (اون هیت سینکه تو هوای در جریان مقاومتش 4 میشد اون جا هم میخواستم یه تست کنم) و سیو میکنیم!


از منوی pspice زیرمنوی advance analysis آنالیز smoke رو انتخاب میکنیم و میزاریم ران بشه!

نتیجه به صورت زیر میباشد!


میبینید که دمای ماسفته رو نسبتا خوب نشون داده 46 درجه سانتی گراد

دمای قطعه های پسیو رو بعضا چرت میزنه ولی قطعه اکتیو هاش خیلی خوبن قطعه پسیو ها رو نمیدونم بعضا تو این حالتایی که خیلی پالس های داغونی ازشون میگزره اشتباه میکنه فکر کنم .. چیز خوبیه در کل

**اصلاح میکنم

این حساب کتاب ها رو از اطلاعات بدست اومده از آنالیز ترنزینت حساب میکنه من ترنزینتم یه بازه خیلی کوچیک بود برا همین قطعه پسیو ها اشتب میشد دما و ... شون

  • ظریف

از کجا میدونی؟

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۱ ب.ظ

سلام

داشتم فکر میکردم ، چرا باید فلانی برای هر دفعه استفاده از داروش 10 میلیون پول بده هر هفته؟ همین که دردش رو باید خودش و خونوادش تحمل کنن بس نیست؟ از کجا میدونیم ؟ شاید هزینه داروی سرطان فلانی رو خدا تو روزی امروز ما گزاشته باشه ! شاید!

  • ظریف

فازغیرخطی

چهارشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۲ ب.ظ

سلام

راستش تا امروز تاثیر فاز غیر خطی رو ندیده بودم 

فاز غیر خطی باعث میشه فرکانس های مختلف با تاخیر های متفاوتی برسن دستمون

امروز با آپمپ tl081 داشتم کار میکردم گفتم ببینم فرکانس رو ببرم بالا چی میشه؟ 

تو فرکانس پایین ایجوری بود:


ولی در فرکانس بالا همون طور که میبینیم هارمونیک های مختلف سیگنال جابجا شدن و شکلش کاملا به هم ریخته!


این فرکانس بالا که میگم حدود 600 کیلوهرتز هست البته ..

  • ظریف

ارائه

سه شنبه, ۱۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ق.ظ

سلام

تو چند جلسه اخیر یکی از درسامون باید تهش یکی دو نفر یه موضوعی رو ارائه میدادن. از چیزی که دیدم فهمیدم هیچی بدتر از این نیست که موقع ارائه به جای این که به سمت حضار صحبت کنیم کله رو بکنیم سمت اسلاید و بدون نگاه چشم تو چشم شروع کنیم حرف زدن

واقعا رو اعصابه 

  • ظریف