نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/mahdi.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

محاسبات هیت سینک و تلفات

شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ب.ظ

سلام

موردی که همیشه برام معضل بود نحوه محاسبه هیت سینک و تلفات قطعات بود و این که درک درستی از وات ندارم

مشکلی که هست اینه که در سیمولیشن هم توان لحظه ای رو میشه دید یعنی من بلد نیستم توان متوسط کل رو رو مثلا یه ماسفت در حال سوییچ زدن حساب کنم از سیمولیشن تو ادامه این پست هم قرار نیست بگم که الان بلدم

دکتر آشتیانی یه نکته خوبی گفتن، گفتن که از سایت digikey برید هیت سینکی که خریدید مشابهش رو پیدا کنید و مقاومت حرارتیش رو در بیارید 

از سایت زیر هم میشه با دادن مقاومت حرارتی خود قطعه با بدنه اش و هیت سینکی که زدیم دمای نهایی رو دید(کار خاصی نمیکنه ولی خب کار رو راحت میکنه پس خوبه)

http://www.daycounter.com/Calculators/Heat-Sink-Temperature-Calculator.phtml

پوینت جالب اینه که در سایت digikey میبینیم که دوتا مقاومت حرارتی زده یکیش مقاومت با هوای طبیعی هست و یکیش با هوای forced flow یعنی با فن و اینجا میتونیم فن رو هم در کارمون دخیل کنیم.


با این روش مثلا میشه وقتی مدار رو میبندیم با اندازه گرفتن دمای هیتسینکمون به میزان تلفی که زیرش اتفاق داره میفته پی ببریم. یا هیت سینک رو بهینه کنیم یا تصمیم بگیریم که فن لازم هست یا نه و چیزای دیگه


این عکسه هم که گزاشتم خیلی نمیدونم چیه صرفا جالب بود سرچ کردم heat sink siimulation ... اومده جریان هوا و دمای هوا رو تو اون هیتسینکه حل کرده ... جالبه

  • ظریف

PCB نمونه

شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۵ ب.ظ

سلام 

یه تجربه ای بود قبلا علی نقل قول کرده بود ولی حسش نکرده بودم میگفت:

برد نمونه اولیه رو که میزنید هرچی بلدید رو توش لحاظ کنید بعد تو نمونه های بعدی ازش بزنید

اخیرا متووجه شدم که هر کاری میخوایم انجام بدیم تو 99% مواقع (به جز حالتایی که پوینت خاصی نداشته باشن یدونه بیشتر خودم تجربه نکردم) چیزی که دست طرف خواهی داد برد دوم یا سوم خواهد بود... یعنی برد اول کاستی هایی داره که تو برد های بعدی میایم برطرف میکنیم و میدیم دست کسی که سفارش داده ... خب اون اولی اگه همه چی توش لحاظ شده باشه مثلا اگه دوتا قطعه مختلف میخوایم استفاده کنیم و نمیدونیم کدوم بهتره جای هردوشون رو رو برد بزاریم یا اگه نمیدونیم چه خازنی لازمه که پایدار باشه جای دوتا خازن بزاریم یا اگه تاثیر فلان چیز رو مدار نمیدونیم چیه جاشو بزاریم که حداقل اقلش اگه به کاری نیومد خب لحیمش نمیکنیم دیگه... 

  


  • ظریف

شیخ فضل الله

جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۵ ب.ظ

سلام

واقعا یکی از چالش های بزرگ زندگی من اینه که باید عبارت "انتهای شیخ فضل الله" رو تو کمتر از 1 ثانیه به راننده هایی که با سرعت 80 تا از بزرگراه میرن بگم و اکثرا هم نمیفهمن و نگه میدارن یه 40 متر اونور تر بعد که میرم سوار شم میگن که گفتی کجا ؟ و وقتی عبارت کذا رو میگم میگه نه و میره!

"انتها" باید حتما باشه تو عبارت

شیخ فضل الله هم هر جوری سعی کردم ساده کنم نشد !(شیخ ، شیخ فضل ، فضل الله، ...)

خلاصه اینجوریه که راضی ام به این که بگم "عوارضی" و ماشین هاش با این که 1 ماشین در 1000 تا ماشین میان رو سوار بشم :)

  • ظریف

دوتا چیز در مورد بازده مبدل

پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۷ ب.ظ

سلام

چند روزیه پست گزاشتنم نمیاد...

من برای روشن کردن یه دوتا LED پاور با یه مبدل بوست ولتاژ باتری 12 ولت رو به 18 ولت یا اون طرفا میرسوندم به صورتی که جریانش 1 آمپر بشه متاسفانه تلفات مبدله زیاده دلیلش رو پرسیدم ، 

1- من برای روشن کردن ماسفت یه 555 رو بعنوان ماسفت درایور گزاشتم که خب گویا خیلی خوب روشن نمیکنه گیت ماسفت رو و باعث تلف میشه تو فرکانس 30 کیلوهرتز .. یه درایور یه مقدار جدی تر گرفتم بلکه تلفات رو بیاره پایین باید تست بشه! فردا !

2- دیود مبدل بوستم یه دیود MBR20100 هست این دیود 20 آمپر 100 ولت هست ولی اینطور که پیداس در دیود های هم رده جریانی، دیود ها با افزایش ولتاژ قابل تحملشون ولتاژ دراپ شده روشون افزایش پیدا میکنه خیلی زیاد ! مثلا MBR2045 که 20 آمپر 45 ولتی هست (از اسمشم معلومه) ولتاژ 1/3 روش میفته. شاید بپرسی چرا از اول از 20100 استفاده کردم سوال خوبیه ، نمیدونم چرا...


چیز جالب دیگه اینه که ماسفت وقتی وصله خب خیلی مقاومت درین سورسش کمه و وقتی قطعه هم قطعه ولی دیود وقتی قطعه مثل ماسفت قطعه ولی وقتی وصله دیگه مثل ماسفت تقریبا ولتاژ 0 روش نمیفته مثلا بین 0.25 تا 1.7 ولت ممکنه روش باشه ، این دلیل بیشتر گرم شدن دیود ها تو مبدل هاست (با فرض خوب وصل شدن ماسفت دیود سریع تر گرم میشه) اینجاست که مبدل های سنکرون میان تو کار ، میتونی حدس بزنی ، بله ! توشون دیود نزاشتن یه ماسفت به جا دیود گزاشتن در مواقع لزوم وصلش میکنن..

  • ظریف

تجربیات دوستان

جمعه, ۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۴ ق.ظ

سلام

سه تا تجربه از جمال»

1- اگر تعداد قراره برد زده بشه و در داخل مونتاژ بشه بهیچ وجه IC ای که SMD باشه تو برد قرار نده... چون که بر اثر لرزش و طی حمل و نقل خیلیاشون دچار مشکل میشن 

2- قطعه ای که روش کاری قرار نیست انجام بدی رو نخر ! ، جمال از یه وارد کننده معتبر لودسل zemic قطعه خریده بود و به یکی فروخته بود ولی متاسفانه مشکل داشتن بعضیاشون که الان کاری از دستش ساخته نیست

3- تعداد کار نکردن خیلی بهتره، خوبه آدم یه دستگاهی سفارش بگیره روش وفت بزاره بسازه تا این که یه وسیله ای تو تعداد بسازه و درگیر گارانتیش باشه


یه تجربه از حسن»

4- دلیل این که بعضی وقتا بردا رو ناهید میزنیم لک میشه بعضی وقتا نمیشه بد بودن جنس ناهید نیست، ناهید صرفا چربی ها رو جابجا میکنه ، وقتی میزنیم اگه چربی برد از برد بیرون نریزه همون جا خشک میشه و لکه جا میزاره...

 

یه تجربه از علی »

5- هیچ وقت کدتو به کسی نده!



  • ظریف

قارچ سوخاری

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ب.ظ

سلام

امشب یه دفعه ای به ذهنم زد که قارچ سوخاری درست کنم... به خونواده گفتم فقط داداشم علاقه نشون داد به همراهی

تو گوگل سرچ کردم و اولین لینک این بود

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=934&articleID=909857

به نظر ساده میومد 

یه پیمونه آرد 

نصف پیمونه نشاسته 

یه مقدار بکینگ پودر به قول یه کتابه بیکینگ پاودر

نمک 

پودر سوخاری


اولین کار تمیز کردن قارچ ها بود

تمیزشون کردم و به داداشم گفتم بعدی چیه ، گفت نوشته همه چیو با هم قاطی کنید و آب بریزید تا شبیه عکس بشه

منم همین کارو کردم

ولی یکمی رنگ چیزی که درست شد با رنگ چیزی که تو عکس بود فرق داشت همچنین حجمش بیشتر بود خیلی فشار اوردیم به مغزمون

مثلا احتمالاتی که دادیم

1- خانومی که تو عکسه دستاش بزرگ بوده ظرف به نظر کوچیک اومده

2- پیمونه های ما استاندارد نبوده

3- ظرف خانومه خیلی گود بود و ...


ولی خب به هر حال انقد آب ریخیتیم که غلظتش شبیه عکسه شد

بعد گفتم بقیش رو بخونه

گفت که میگه قارچا رو بزنید تو این و بزارید یه جایی

با هم همه قارچا رو اینجوری کردیم

گفتم بعدش چیه ؟ گفت که حالا میگه بزنیدشون تو آرد سوخاری...

یه لحظه یادم اومد که عه ... آرد سوخاری رو اون اول قاطی قضیه کردیم ... ! 

بهش گفتم خب این که معلوم بود نباید قاطی بشه آرد سوخاریه ! چرا قاطیش کردیم ؟! برا همینه انقد رنگش و حجمش فرق میکرد و انقد آب میخواست!!

هیچی دیگه گفتش که خب خودت همه ی این کارا رو کردی ! 

دیگه برای این که گندش در نیاد دوباره یکمی آرد سوخاری ریخیتیم تو ظرف و اون قارچا رو روش گزاشتیم و تابوندیم و ریخیتیم تو روغن 

چون آب زیادی ریختیم خب خیلی قارچش آبکی شد و کلا 60% لایه سوخاریشم ریخت تو روغن و روغن رو نابود کرد عملا!


ولی انصافا بد نشد ! (...)

اگه امتحان نکردید یه بار امتحان کنید ! البته مث من و داداشم گند نزنید!


  • ظریف

حس خلا !

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۱۱ ب.ظ

سلام

تو چند هفته اخیر 2-3 تا کار داشتم انجام میدادم و کلا هم کم میخوابیدم و هم در طول روز سرم شلوغ بود سر یکیشون که پنل خورشیدی داشت باید همش دنبال خورشید میدوییدم مخصوصا هفته پیش که کلا 5--6 ساعت بیشتر آفتاب نداشتیم! سر اونیکی هم یه سری مشکلات خورد که یه قطعه سوخت و داستان شد و یه بار هم کسی که میخواست یه هفته نیومد و عقب افتاد و ... خلاصه خیلی مشغول بود

پریروز از قضا هر جفتشون رو در عرض 3 ساعت تحویل دادم رفت و یهویی خالی شد کارام ! الان دو روزه 9 ساعت خوابیدم شبا و حسسابی در طول روز الاف بودم واقعا حس خوبی بود!

راستی این دویستمین پستم تو بلاگم بود تبریگ به خودم :) (منتشر شده-161 و نشده-39)

  • ظریف

آرمین

دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ب.ظ

سلام

دیروز داشتم با آرمین جعفری که رنک 1 ورودیمون هست و هرچی آزمایشگاه میگزرونه گزارش کاراش سورس میشه و ... صحبت میکردم

ایشون خیلی همه چیز رو تمیز تایپ میکنه و با شکل و ... مینویسه و همیشه خیلی وقت میزاره رو گزارشاش

دیروز یه چیز جالب گفت ، گفت هفته پیش رفتم آزمایشگاه ماشین گزارشمو بدم ، من بودم و یک نفر دیگه بود ، من رو گزارش کارم صبح 2 ساعت وقت گزاشتم و تایپ کردم ولی اون یکی یه صفحه دستی نوشته بود و روش یکمی چای ریخته بود و ...! بعد این مسئول آزمایشگاه اومد گفت به نظرم این گزارش کاره که داغون بود ارزشش بیشتر از واسه تو هه ، گفتم چرا من که این همه وقت گزاشتم و خوب نوشتم چرا میگی این بهتره ، گفتش که به جای 2 ساعت وقت گزاشتن 1 ساعت میخوابیدی 1 ساعت گزارششو مینوشتی خیلی ارزشش بیشتر بود چون میدونیم دیگه آقای فلانی اینارو نمره میده میریزه تو سطل آشغال پس چرا بیخودی وقت میزاری روش؟

هیچی دیگه آرمین متحول شد ناگهان بعد 7 ترم :/


  • ظریف

Lucid dreaming

پنجشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۴۸ ق.ظ

سلام

به مدلی از خواب گفته میشه که تو اون شما اختیار خودتونو دارید ... و میدونید خوابید

شاید فکر کنید خیلی خوب باشه ولی تا حدی ترسناک بود

من هر دفعه میفهمم خوابم به یه تحریک مثلا درد تو خواب از خواب میپرم ولی این دفعه یه مشکلی بود... نمیتونستم بیدار بشم یعنی تمام کسایی که تو خوابم بودن بهشون گفته بودم که خوابم و دارم خواب میبینم و آخراش با هر ضربه ای حتی نمیتونستم بیدار بشم !! میدونم قدر این خواب رو خیلی ندونستم ولی واقعا نصفه مغزم به این مشغول بود که اگه بیدار نشم چی میشه ... بدتر از همه این که آخراش یادم رفت خوابم... 

فکر کنم نولان همچین خوابی دیده بود که سعی کرد اینسپشن رو بسازه !!

کارای چرتی تو خواب کردم :


مثلا یادمه پرواز کردم

سر کلاس دکتر الفت که نیم ساعت بیشتر نگه میداره با صندلی اومدم بیرون:/

 چند بار به خودم سیلی زدم بیدار بشم ولی حس میکردم که دردش رو یه جا دیگه دارم حس میکنم )بدن اصلیم(

با کله شیشه یه جایی رو شکستم

آها اینجوری فهمیدم خوابم که جلو آینه حرکت کردم ولی اون که تو آینه بود حرکت نمیکرد فکر کنم قبلا هم اینجوری شده بودم ولی بعد از خواب پریدم از ترس ولی ایندفعه نمیشد بیدار شم و ادامه دادم! هیجانی بود واقعا

هیچی دیگه ساعت یه ربع به 3 هه و من دارم اینا رو مینوویسم

خدا قسمت شما هم بکنه!

--- آها راستی دقیقا مثل اینسپشن بود رفتار مردم ! خیلی جالب بود بجز چند نفری که میشناختم همه :| بودن کلا حتی وقتی کارای عجیب انجام میدادم

--خیلی بد بود که حس میکردم گیر افتادم اونجا ... حس میکردم بدن اصلیه یه اتفاق خیلی بدی براش افتاده که نمیتونه بیدار بشه


  • ظریف

پاییززز

سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ

سلام

انتظار داشتم پاییز حسابی تو دپسردگی باشم و کلی تو وبلاگم هر روز چیز میز بنویسم و ... ولی نمیدونم چرا اصلا نوشتم نمیاد و اصلا دپسرده نیستم!

خدا رو شکر!!

میگم این بارون روز های اخیر هم جالبه ها...  کلی طراوت داده به هوا ...

قدیما که یکمی فعالیت بدنی هم داشتم تنها مشکلم موقع دوییدن خشک شدن سینه بود یعنی تا جایی که نفس میومد بالا میدوییدم ولی روزای بارونی دیگه حد نداشت دوییدنم یادمه نصف مسیر دبیرستان تا خونه (که حدود 2و خورده ای کیلومتر میشد شاید) رو دوییدم (البته زمین خیس بود و با سرعت کمتر ) ولی خیلی کم خسته شدم ... عجب روزی بود ... این چند روز منو یاد اون موقع میندازه 


دیگر این که گربه های  اتاق سابق آقا سیف الله دوتا توله بهشون اضافه شده :)


آخرین چیز این که یکی یه زمانی میگفت فلانی یه روتر ندیده داره شبکه درس میده ... زیاد مفهومشو لمس نکردم تا امروز که 

یکی از بچه ها سر پروژه الک صنعتیشون اومد گفت که میخواد رو هسته EE26 یا این حدودا 60 دور سیم لیتز 8 سیمه بپیچه من دهنم حسابی وا موند گفتم چرا آخه ؟!

گفت که دکتر فلانی گفته اینجوریه و اینا ... محاسباتشو دیدم یه جورایی 2-3 برابر همه چی زیاد تر از حد بود گفتم که برو پیشش بگو چرته ، رفته بود پیش استاده با هم حساب کردن نتیجه 11 تا سیم لیتز شد میگفت که تو رفرانسایی که این استاده میخونه نوشته Rac کم میشه ، خب معلومه کم میشه درسته برا کم شدن آدم سیم 4 استفاده کنه ؟! خب نه! یه ذره Rac چیه حالا میخوای کمش کنی... :| ازون طرف رفته بود به TA درس گفته بود اونم گفتش که تا 20 تا مشکلی نیست ... این دیگه نوبره

هیچی دیگه تصمیم گرفتیم با هم سرمونو بکوبونیم تو دیوار... 

آخه مرد مومن 8 تا سیم لیتز 0.3 میلیمتر رو چجوری میخوای بپیچونی دور EE26 اونم 60 دور ...

هیچی دیگه اون قضیه رو حسابی با عمق وجود حس کردم...

:)

  • ظریف