نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

Drafts from a drifter/ English
ticheart.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

Chamber

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۶ ق.ظ
سلام
درسته که ساعت 2:40 شبه و من تو آزمایشگاهم همچنان و یدونه دستگاه از 3 تا دستگاه حاضر شده و فردا 9-10 صبح مسابقس، نکنه منتظری یه ولی ... بگم و یه نکته پندآموز رو در باره ی به ساعت آخر ننداختن کار ها اشاره کنم ؟ نه آقا دیگه ازین بچه های مکانیک دل بریدم صرفا میخوام برم یکم فیلم نگاه کنم دیگه حالش نیست.

لازم به ذکره که یکی دیگه از خرق عادت های علی(استاااد) رو امروز ذکر کنم: داشتم از ساعت 10 صبح تا 16 با یه LCD ور میرفتم که راهش بندازم 
علی و حسن ساعت 16 تا 16:01 اومدن یه سر زدن بهم و علی در یک حرکت و کمتر از 10-20 ضربه روی کیبورد LCD رو کاملا درست کرد...

چیز دیگه ای که لازم به ذکره بگم اینه که متوجه شدم استادی که با بچه هاش همکاری میکنم تو دانشکده مکانیک در دانشگاه آلبرتا که بودن کلی کار فرهنگی میکردن ، برای مثال تو کلیپ سوسن خانم بچه های دانشگاه آلبرتا دیده میشن :||| و یه جورایی :))) خیلی آدم جالبیه...
  • ظریف

عجله

دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ب.ظ

سلام

به اصلی هست که خیلی کار دستم داده ، اونم اینه که عجله نباید کرد و اگه هم میخوام عجله کنم و کار خیلی مهمی هست حتما باید قبلش یه چیزی بخورم که قند خونم کاملا مناسب باشه نه نیمه خواب بزنم در حالی که برد تغذیش وصله یه stm32f407vet رو بزنم بسوزونم و یدونه هم بیشتر ازش نداشتم و فردا بعد از ظهر باید تمومش کنم :/ آخه چرا... 

گفتم یه هایپی ردبولی چیزی بگیرما ... خریت کردم...

هرچقدر هم این چیزا تجربه بشه بازم ممکنه یادم بره... 

ایشالا درست شه تا فردا ! درصورتی که هنوز فردا شب نشده و دارید میخونید اینو دعا کنید ضایه نشیم :)

  • ظریف

آدم بفهم

شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۹ ب.ظ

سلام

خیلی خوشحال میشم وقتی اطرافیان سیگنال ها رو دریافت میکنن...

مثلا یکی از بچه ها امروز داشت خیلی حرف میزد و من منتظر بودم با استاده کار داشتم و تو دفترش نشسته بودیم ، یه نفس عمیق از بینی کشیدم در حالی که با گوشیم ور میرفتم بنده خدا خیلی خوب منظورم رو فهمید و عذر خواهی کرد منم به روی خودم نیوردم که از قصد بود و ... خیلی واقعا خوب بود این سطح از فهمیدگی


خدا کنه وقتی بقیه سیگنال میدن منم بفهمم :)


  • ظریف

Power BJT

پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۵ ب.ظ

سلام

فقط میخواستم بگم که میگفتن BJT های قدرت کند هستن ولی فکر میکردم BJT ای که نوشته پهنای باندش 3 مگاهرتزه بتونه 10 کیلوهرتز رو خوب جواب بده... جالبه بگم که حتی 10 کیلوهرتز رو هم به سادگی جواب نمیده و کلی تاخیر داره ولی ماسفت مثل فرفره سیگنال میده آخ هم نمیگه


پ.ن. راجع به سوییچ زدن صحبت نکردم ها یه سیگنال دلخواه منظورم بود ، کلی تاخیر درست میکرد (2N3055 عزیز)(دقت کنید تاخیر فقط)

پ.ن.2 : یه هیت سینک 2 سال پیش خریدم روش دو تا 2n3055 میخورد ولی خیلی بدردم نخورد فکر کردم تو پروژه کارشناسیم میتونم ازش استفاده کنم ولی گویا قرار نیست بشه ... چرا ماسفت پکیج TO-3 نمیسازن آخه :/ قراره در نهایت 120 وات روی دوتا TO-220 تلف کنم...

پ.ن.3 با افتخار دوباره با قدرت به سمت ورشکستگی پیش میرم :) 

  • ظریف

پیشرفت

دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۳۲ ب.ظ

سلام

امروز که دیدم دکتر جمشیدی چقد نسبت به سال پیش همین موقع ها که باهاش جبر خطی داشتیم بهتر شده خیلی براش خوشحال شدم که تونسته سطح ارائه دادنش رو انقد خوب کنه... 

-----------

این موضوع رو بیخیال، بنظرتون چرا باید یکی از استادا سر کلاس به یکی بگه که اون cellphoneتون رو خاموش کنید؟ آیا دیگه ضایع تر ازین کاری هست که بخواد یکی بکنه که بگه 3 روز خارج از ایران بوده؟ بعضی استادا هستن آدم کاملا میتونه شیوه ارائه رو ازشون یاد بگیره ، تنها کاری که باید کرد اینه که هر کاری کردن رو آدم نکنه... 

بابا دیگه شغلته پول داری میگیری بابتش یعنی مسئولیت داری، یه مطلبی رو آماده کن همونو درس بده هی میپره این شاخه اون شاخه و آخرش یهویی به یه جایی میرسه که دیگه اطلاعات درست حسابی نداره و گند میزنه به نگرش دانشجو نسبت به خودش..


  • ظریف

ماهی

جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ب.ظ

سلام

شمالیا گویا به همراه میرزا قاسمی بعضی وقتا یه تیکه ی کوچیکی از یه ماهی ای رو هم میخورن که فوق العاده شوره ، یه بنده خدایی به من تعارف کرد این ماهی رو و منم یه کم برداشتم بخورم ، انقد شور بود که نشد خیلی بجوومش، همینجوری تقریبا قورتش دادم. متاسفانه یه تیغی داخلش بود که عمود بر سطح گلوی من تا معدم فکر کنم رفت و دو روزه هرچی میخورم میسوزه همه جای گلوم... :( فردا اگه درست نشد باس برم دیگه دکتر ...

میگم این هفته پیش یه کلکسیونی از مرض ها رو گرفتما جالب بود...

 


  • ظریف

افتخار

پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ

سلام

بهتره بعضی وقتا که به بعضی چیزامون مینازیم حواسمون باشه چقدر خودمون توش سهیم بودیم... آیا شرایط اگه طور دیگه ای بود میتونستیم همچین چیزایی رو داشته باشیم برای خودمون یا این که مثلا با شرایط مقابله کردیم و تونستیم خودمون رو جمع و جور کنیم. احتمالا اینجوری خیلی چیزایی که جزو دستاورد های ارزشمندمون حساب میشه ارزششون رو از دست میدن- حداقل برای من که اینطوری بوده-

  • ظریف

تافل تموم شد :)

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۲۸ ب.ظ

سلام

تافل رو بالاخره دادم

خود آزمون خوب بود و نرمال بود ولی به طور کلی روز مزخرفی بود. صبح یه شکلات تاریخ گزشته خوردم و چند بار شاهد رفلکس(برای حال بهم زن نبودن اینجوری میگم) بودم و خب بعدش سر درد و ... امونم رو برید. البته آخراش خوب تموم داشت میشد با حسن و آقای مرسلی و علی راجع به یه پروژه ای که میخواستن انجام بدن بارش فکری کردیم خیلی مفید بود.

در کل خدا رو شکر!

  • ظریف

دوز

شنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ق.ظ

سلام

بنظرم آدم هرچند وقت یه بار باید بیمارستان و خانه سالمندان و بهش زهرا بره

بیمارستان بره که خیلی به خودش مغرور نشه

خانه سالمندان بره که خیلی به دیگران امیدوار نشه

بهشت زهرا هم بره که حواسش به رفتارش بیشتر باشه...


رو دیوارای بیمارستان شریعتی خیلی جالبه 

شاید صد تا شماره و جمله ی فروش کلیه و کبد و مغز استخوان و ... میشه دید خیلی ناراحت کنندس

  • ظریف

حفظ کردن شماره

جمعه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۱ ب.ظ

سلام 

بنظرم هیچ دلیلی بهتر از این که شماره ی دوستت پسورد اینترنتش باشه تو دانشگاه نمیتونه دلیلی بر حفظ کردن شمارش باشه


---

برای تافلم دعا کنید ! یکشنبه است، مصادف با سالروز 11 سپتامبر :|


-----------------

به عنوان یه نصیحت برادرانه، هیچ وقت پودر هات چاکلت رو با دو قاشق پودر قهوه و شکر و ازین پودر سفیدا که مزه شیر میده بهش قاطی نکنید، دارم میمیرم سرم داره میترکه و اسید معده زده شدیدا بالا :|


  • ظریف