نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

مطالعه تاریخ!

چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۳ ب.ظ

 

سلام

 

در مورد حضرت نوح داشتم فکر میکردم. خودم رو گفتم بزارم اون زمان و تصور کنم چجوری بوده. 

 

فکر کنیم تو همین شهر خودمون، یک نفر بلند میشه میگه که من از خدا شنیدم که باید یک کشتی بسازم. اونم وسط یه دشت. یک اتفاق آخر الزمانی قراره بیفته و تنها راه نجات این کشتی خواهد بود.

و میره شروع میکنه به ساختن کشتی. 

 

من و شمای الان حال حاضر بودیم میرفتیم کمکش؟

 

بعد جالب تر این که به مدت 40 سال هم این اتفاق نمی افته و بعد 40! سال یه سیل میاد. پسر نوح دقیقا چه گناهی کرده بود که به پدرش ایمان نیورده بود؟ 40 سال نزدیک 2 برابر سن بنده است.

 

چجوری باید مردم فرق یک نفر که دیوانه شده و پیامبر خداست رو تشخیص میدادن؟

 

شاید یه چیزی بوده که واقعا پسرش و بعضی مردم بهش ایمان نمی اوردن. چیزی که میشده دیده بشه، احساس بشه ولی بنظرشون توهم و بی ارزش بوده؟

 

این نشون میده که قدیما مثل الان فکر نمیکردن. الان ما به چیزی از عالم غیب چندان اعتقادی نداریم چون تقریبا هیچ کدوممون جلوه ی خاصی ازش رو ندیدیم. یک سری داستان که معلوم نیست کدومشون درسته و کدومشون صرفا داستانه رو شنیدیم.  

 

درواقع کسایی که چیزایی که ماها نمیبینیم رو میبینن رو ما یه جاهای خاصی نگه میداریم. مغزشون رو با دارو بی حس میکنیم چون کاراشون برامون ناراحت کنندس شاید؟ یا کارایی که باعث میشن چیزایی که دیده نمیشن رو ببینیم رو غیر قانونی کردیم و به کسایی که انجام میدن فرقه ضاله و یا منحرف میگیم؟ 

 

یه فرق هایی کرده زندگی آدما، الان با چند هزار سال قبل. الان فقط به چیزهای قابل لمس اعتقاد داریم. بقیه چیز ها توهم حساب میشه.

 

ما داریم درست میزنیم؟

 

این شکلای توی غار ها که انسان های اولیه کشیدن، شکلایی هست که توی طبیعت دیده میشه؟ خیر.

البته که منظورم اونایی که نیست که به وضوح راجع به شکار و انسان هاست. شکلای Abstract مثل این تصویری که گزاشتم.

  • ظریف

نظرات (۱۰)

فقط همینو میدونم که ارتباط جن ها با انسان ها با تولد هر پیامبر تغییر میکرده مثلا دوره ی حضرت سلیمان حتی به بردگی میگرفتنشون یعنی اینقدر راحت بین آدما بودن و با تولد حضرت محمد (ص) مراکز جنگیری و بت پرستی تغییر شکل میدن یا خراب میشن و کلا ارتباط جن ها با آدمیان محدود میشه و فقط با سحر و روش های خاص قابل دسترسی هست .

پاسخ:
سورسی دارین راجع به این که بخاطر تولد هر پیامبر تغییر کرده این شرایط یا بخاطر طرز تفکر مردم با دینی که پیامبر اورده بوده؟
بعد خدا که میگه تو سوره بقره الذین یومنون بالغیب و ... چه انتظاری داره؟

سر فرصت خصوصی میفرستم برات ،الان نشستم سبزی پاک میکنم :)

پاسخ:
:))) التماس دعا

همین بنده خدا پادشاه ایران هم زمان پیامبر حق داشته که نامه پیامبر رو رد کنه، من که بهش حق میدم :)

واقعا اگر امتحان الهی در کار باشه هم امتحان های سختی هستن.

 

پاسخ:
منم کسی با یه نامه بهم بگه من پیامبرم قبول نمیکنم. البته متن نامه اش یه جوری بود که یه مساوات و یگانه پرستی دعوت می‌کرد. شاید پاره کردن نامه زیاده روی بوده. ولی قبول دارم کلا قدیما مخصوصا خیلی شرایط خاص بوده 
خیلی سخت!

لااااایک 

خوشششم اومد دمتون گرم 

مخصوصا با جوابی که به کامنت اول دادید

نه اینکه با ایشون مشکل داشته باشم ها، منظورم سوالها و تناقضاته

ببین از این تناقض ها اوننننقدر هست 

مثلا خدا را باید یقین کنی توحید و عدل و معاد را باید یقین کنی 

اما اجازه نداری در مورد خدا خیلی فکر کنی! خخخخخ مسخره نیسن انصافا? 

 

پاسخ:
متشکرم!
من به فکر کردن راجع به خدا رو دوست دارم. کسایی میگن این کار رو نکنید که از فکر کردن مردم میترسن. 
متاسفانه بنظرم یه چیزای خیلی زیادی از تاریخ حذف شده که فرصت بشه راجع بهش حرف میزنم ولی آروم آروم باید بگم که باز خوردش خیلی منفی نباشه. ولی با احتساب اون چیزا، عالم غیب و ... منطقی تر میشه
ولی لازمه نظرات رو بشنوم تا بدونم گیر و گور های کار کجاست

سلام وقت بخیر چند وقت هست که وبلاگتون رو دنبال میکنم. مطالب خوب و مفیدی میذارید. 

درباره این موضوع من هم قبلا خیلی فک کردم به جز این که واقعا یه موجوداتی وجود داشتن که قابل دیدن بودن و قدرت خاصی داشتن که مردم اون زمان ازشون تبعیت میکردن به نتیجه خاصی نرسیدم.

چون به قول شما اگه خودتونو بزارید جای مردم اون زمان واقعا از چیزی که قابل دیدن نیست یا قدرتش قابل لمس نیست چطور پیروی میکنن یا مثلا براش معبد میسازن و اینا.

حالا فک نکنین دیوانه شدم ولی واقعا این چیزا ادمو به فکر فرو میبره.

من حتی چند وقت خیلی علاقه مند بودم درباره اسطوره ها تحقیق میکردم. 

-این مطلبی که دوستمون گفت رو منم شنیدم. که زمان تولد حضرت محمد ارتباط جن ها با ادم ها خیلی محدود شده و توانایی جاسوسی یا مریی کردن خودشون یا یه همچین چیزی رو داشتن که با تولد حضرت محمد از بین رفته...

پاسخ:
سلام ممنون لطف دارید.

برام توی حکمت خدا نمیگنجه که یهویی یه کاری رو انجام بده. با یک تولد یهویی ارتباط رو قطع کنه. دوست دارم منبعش رو بخونم ببینم دلیلش چی بوده یا چجوری انجام شده.
توی قرآن هم یه جوری از جن صحبت میشه انگار چیز طبیعی ای هست. حتی یه جایی به پیامبر میگه که به مردم بگه که فکر نکنن مجنون (جن زده) شده. یا یه جایی میگه که یه سری جن ها اومده بودن و اسلام اورده بودن پیش پیامبر. یه سوره اصلا راجع به جن داریم. 
 بعد خود کلمه جن یعنی پوشیده، یعنی قرار نیست دیده بشه همیشه. تو فرهنگ ما هم نگاه کنی به طرز عجیبی فقط چیزای بد راجع به جن ها هست که یکم آدم رو به فکر فرو میبره. اگه موجودات بدی هستن، چرا تو قرآن چیزی راجع به بد بودنشون گفته نشده؟ 

اسطوره ها هم جالبن که گفتید. یه سری ها اینا رو توی Archetype های ضمیر ناخودآگاه قرار میدن. اینجوری هم هست که مثلا وقتی شما عصبانی میشید، وجودتون تا 99 درصد عصبانیته. برای همین خدای جنگ مثلا داره کنترلتون میکنه یا چیزای دیگه. چون آدما هم شبیه به هم هستند، توی فرهنگ های مختلف اینا به شکل های مشابه و اسم های مختلف ظاهر شدن. همچنین دقت کنید همیشه هم اسطوره ها به سیاره های منظومه شمسی مربوط بودن. یعنی این مردم بالاخره یه چیزی دیده بودن که فهمیدن موقعیت مریخ فلان جا فلان کار رو میکنه. و برداشت های مشابه، سر تا سر کره زمین، از این سیاره ها شده. ستاره شناسی هم یکی از علومیه که الانا هیچ توجهی بهش نمیکنیم ولی خب واقعا وجود داشته(داره) و کار میکرده. 

با مدیتیشن و راه هایی هم میشه وارد ناخودآگاه شد و ناخودآگاه رو دید. و با راه هایی میشه چیزایی که نمیشه دید رو دید. حالا کم کم مینویسم راجع بهش.
اگه منبع اون صحبت راجع به غیب شدن جن ها رو داشتید هم خوشحال میشم بخونمش.
  • جناب منزوی
  • قبلاً به این چیزا فکر میکردم، بعد می گفتم دم اونا که پذیرفتن گرم، چالش بزرگیه

    جالب اینجاس که بنی اسرائیل رنگارنگ معجزه میدیدن آخرش هم منکر میشدن.

     

    پاسخ:
    فکر نمیکنم خدا از کسی ایمان چشم بسته بخواد. حتما چیز دیگه ای نشون میدادن. شاید اسمش رو معجزه بزاریم شایدم چیزی بهتر از معجزه بوده.

    اینکه از کجا بفهمن پیامبر یا دیوانه

    حضرت نوح ک از روز اول چنین کار عجیب و غریبی رو ازشون نخواسته

    در یک جایی خوندم ک قبل از نفرین حضرت نوح ایشون ۹۵۰سال زندگی کردند این همه سال دعوت به خدا ...و در نهایت وقتی خود خدا در قران میگه ک قابل هدایت نیستن اونوقت این امتحان سخت پیش میاد...ساخت کشتی

    همیشه امتحانات سخت برای مومنین واقعی هست

     

    پاسخ:
    من همیشه فکر میکنم که چجوری یه نفر دعوت انجام می‌داده. مثلاً الان در خونه ی ما رو بزنن و به یه دین دعوت کنن چی میگیم؟ همه تو هر نقطه از تاریخ فکر میکنم طرز فکرشون درست ترین طرز فکره. و چرا یه نفر باید بقیه رو زور کنه یه طرز فکر داشته باشن. مگه انسانها قدرت اختیار ندارن؟ تنها چیزی که بیشتر از حیوونا دارن قدرت اختیاریه که بخاطر پیچیده تر بودن آفرینش/تکاملشونه

    خب اخه دعوت میکردن 

    چیزی به زور نبوده ک ...

    همین نپذیرفتن عده ای و پذیرفتن عده ی دیگه یعنی اثبات اختیار

    پاسخ:
    درسته 

    شما مثلا میرید به دوستتون میگین 

    طرز تهیه املت اینه

    زور نمیکنید!!

    دعوت میکنین به اشنایی دوستتون به طرز تهیه این املت

    حالا دوستتون یا ازتون میپذیره یا نمیپذیره ک مساوی با اثبات اختیار

    ک اگه نپذیره مثلا خودش املتش میسوزه

    هرچیزی تو این جهانم اثار خودشو ب جا میزاره 

    بدی هم همینطور

    میگن کفار اونموقعه به درجه ای از بدی رسیدن ک این شرک در خونشون رسوخ کرده که حتی روی نسل بعد از خودشونم تاثیر میذاشتن ...از همین مطلب حتی ژنتیک هم اثبات میشه

    پاسخ:
    این بهتر شد. حالا محتوای دعوت چی بوده. مثلاً ما از کجا بدونیم خودمون توی اون گروه کفار نبستیم؟ چون یه چیزی تو خونمون رسوخ کرده و منتظر یه نفر موعود هستیم بیاد چیزی از همین دین بیاره که حتی علمای دینمون باهاش مخالفت کنن

    2

    سلام و درود آقا مهدی

     

    بزار اول از همه بهت بگم منم جزء همون آدمهام ک بهت پیشنهاد میکنم فعلن درمورد خدا زیاد ذهنت رو درگیر نکن (البته نه اینکه بهش فکر نکنی) نه بخاطر اینکه از فکر کردن میترسم . خیر ! فکر کن ولی اول باید تکلیف خودت رو با مذهب روشن کنی بعد بری سراغ پله ی اصلی :)

     

    نکته ی بعدی ـ تا اینجایی ک من بخشی از مطالبت رو خوندم (بجز تخصصی ها) شروع کردی عقایدو باورهات رو شخم زدن و دنبال جوابهای منطقی و عقلانی گشتن 

    میپرسم دوست داشتی جواب بده

    چندتا نقد و چندتا تفسیر درمورد قران خوندی ؟

    چندتا نقد درمورد اعتقادات(شیعه) خوندی ؟

    البته منظورم از این سوالها بیشتر برای شناخت نسبی بهترم نسبت  ب آقا مهدی عزیز هست 

     

    اما درمورد اسطوره ی طوفان نوح

    این داستان رو یهودیها از کتیبه ی سومری (زیوگیدو) دزدیدند و در تورات آوردن و باقی هم از تورات کپی کردن . این داستان تقریبن در تمام ادیان وجود داره 

    در گیلگمش ـ در اسطوره های یونانی ـ در اوستا ـ در هندوها ـ در ادیان ابراهیمی (یهودیت و مسیحیت و اسلام) با کمی تغییر همه ب این داستان اشاره شده  

    اگر شخصی امروزه ادعای پیامبری کنه مردم بهش میخندن (البته هنوز نادانهایی وجود دارن ک از چنین شخصی پیروی کنن)

    شاد ئ سلامت باشی

    پاسخ:
    سلام
    ممنون پیام دادید.
    من نشستم هیچ وقت تفسیری رو کامل بخونم. ولی یه مدت قرآن ترجمه آقای مکارم و تفسیرشون رو تو گوشی داشتم و تو راه هر روز می‌خوندم. چند سال پیش. البته که اصلا به دلم نشست. چند وقتی هم از ویکی شیعه و پارس قرآن ترجمه و تفسیر می‌خوندم. الآنم المیزان رو به پیشنهاد دوستان

    اعتقادی هم راستش فقط جواب سوالام رو خواستم. چون کلا نگاهم به حدیث ها مثبت نیست. چون آدما قابل اعتماد نیستند. چیزایی هم هست که جوابی دین بهش بنظرم جالب نیست. چیز خاصی هم هست که دین راجع بهش حرف نزده هیچ وقت، یا بهتر بگم حتما پاک شده که اصل شروع مشکلات بنده بوده. حالا کم کم بهشون میرسم.

    بله در اتفاق افتادنش شکی ندارم. دارم میگم که تصور کنید که خودتون تو اون جامعه هستید و بعد نظرتون رو راجع به همچین شخصیتی بگید

    راستش جوابم رو تا حد دقیقی دارم ولی دارم سعی میکنم که تو وبلاگ آروم آروم بنویسم تا هم نظر بقیه رو بشنوم و هم بازخوردشون رو و هم بتونم کم کم اسلام رو به جوابم ربط بدم
    اعتقاد دارم تو دامی که مسیحی ها افتادن و اونم کنار گذاشتن منطق بود نباید افتاده.
    اعتقاد شیعی هم به امام زمان دارم که قراره یه چیزی بیاره که خیلیا باهاش مخالفت کنن
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی