نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

سفر به تورنتو 3

دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۲۶ ق.ظ

در دو پست قبلی سفر تا Port Hope را گفتم و در این پست ادامه ی مسیر را خواهیم دید

در مسیر، مکانی بود که هنر های سه بعدی با فلزات و جوشکاری برای نمایش داشتند

میخواستم از آنجا هم دیدن کنم ولی متاسفانه بسته بود.

از بیرون دو عکس توانستم بگیرم که اندازه ی بزرگ مجسمه های فلزی را نمایش میدهد.

 

 

 

و ادامه ی مسیر را به سمت تورنتو حرکت کردم.

قرار بود یکی از اساتید دانشگاه تهران را که در آزمایشگاهشان مدتی مشغول بودم را در تورنتو ببینم. ایشان برای مدتی به دانشگاه تورنتو آمده اند تا تلاشی برای گسترش حوزه ی فعالیت خود در عرصه ی بین الملل انجام دهند. 

دیدنشان بعد از چندین سال برایم بسیار دلچسب بود. خالی از لطف نیست که بگویم آن روز، روز تولدم هم بود و دیدار ایشان را هدیه ی تولد خودم دانستم.

زمانی که رسیدم حدود ساعت 11 بود و ایشان تا حدود 1 جلسه داشتند. برای همین برای قدم زدن به حوالی دانشگاه رفتم.

در مسیر دیدن دانشجویان قلب مرا تازه کرد. درک میکنم که چرا بعضی افراد ترجیح میدهند بجای دور شدن از دانشگاه و وارد صنعت شدن، استاد دانشگاهی را پیش بگیرند. انرژی و جوانی دانشجوایان غیر قابل قیاس با دنیای بیرون است.

در مسیر، در یکی از کتاب خانه های دانشگاه، نمایشی از یک سری کتب قدیمی در جریان بود که در کمال تعجب، کتب قابل لمس بودند و من هم از تعدادی از آنها عکس گرفتم. 

درمیان آن ها یک کتاب قدیمی عربی از خواجه نصیر الدین طوسی چشمم را گرفت

 

به صفحه های کتاب دقت کنید::

 

و یک مجموعه تصاویر پرتو X که نام کاشف این اثر، آقای رونگتن روی آن بود و عکس ها با چسب و با دست به صفحات چسبیده بودند

 

 

و کتاب فلسفه طبیعی نیوتون:

 

 

 

برایم جذاب بودند.

لمس بخشی از تاریخ به من احساس نزدیک شدن به ستون مهره های علم کنونی دنیا را داد. کتاب ها و انتشاراتی که از افرادی به جا مانده اند که در زمان خود جلودار بودند و قدم های آنها، زمینه ای برای قدم های آیندگان شد و سنگ بنای تمدنی که در حال حاضر در دنیا حاکم است.

 

از مسئول آن بخش پرسیدم که آیا لمس این کتب با دست اشکالی ندارد؟ او گفت که بیشتر عوامل محیطی کنترل شده در دوام این کتاب ها تاثیر دارد و نمایش هم برای مدت محدودی است.

 

خلاصه که در محوطه ی دانشگاه قدم زدم و در جایی نشستم و چند ویس به افراد مختلف فرستادم.

 

 

نمایی از صندلی ای که روی آن نشسته بودم.

 

در مسیر به یک کلیسا و یکی از سالن های ناهارخوری دانشگاه رفتم. دیدن تمدن غرب که با بناهای سنگی و مقاوم در برابر گذر زمان ساخته شده. دیدن تصاویری از اساتیدی که از نزدیک دویست سال پیش در این مکان ها بوده اند، مرا به مقایسه ای ذهنی فرو برد.

برای من تمدن حال حاضر سرزمین ایران شاید ریشه ای قدیمی تر داشته باشد ولی در زمان مشابه چند صد سال پیش تا الان، تمدن غرب در زمینی که به او داده شده است ریشه ای عمیق دوانده. ریشه ای که انسان هایی به جای گذاشته که احساس قدرت بیشتری از آنچه در شرق است به همراه دارند. انسان هایی که اعتماد به نفس بیشتری دارند و زمان به آنها به مانند آنچه به سر شرق آمده نگرفته.

یکی از اساتید دانشگاه شریف در ویدئو های گرانش عمومی اینشتین خود میگفت در حدود سال 1905 که پدیده ی فوتو الکتریک مطرح شد، ایران در قحطی ای بود که افراد به انسان خواری افتاده بودند. 

در آن زمان در این بناهای سنگی سنگین افراد با لباس های زیبا و احساس اقتدار پژوهش میکردند و علم را جلو میبردند.

دیدن ضعف در گذشته همیشه تلخ است ولی تلخی هم جزوی از مزه هاست.

دریای روزگار جزر و مد دارد و در گوشه های مختلف تاریخ، به قوم های مختلف فرصت هایی داده شده که خود را ابراز کنند.

 

این هم تصویری که در هنگام منتظر بودن پشت چراغ قرمز مرا به یاد بودن در تهران برد.

 

  • ظریف

نظرات (۲)

خوشبختانه تو سرخ پوست هایی که در سال ۱۹۰۵ از قحطی ها مرده بوده اند را ندیده ای.

همین طور سیاه های بیچاره ای که جان داده اند. ای کاش تنها جان می دادند.

این غربی ها روی خون اسکی رفته اند، و حال در سیاه چاله ای مدفون در بدبختی گرفتارند.

البته! این حرف ها برای گوش هایی است که می شنوند.

گلن می داند از او بپرس.

پاسخ:
گوش هایی که میشنوند با گوشی هایی تایپ میکنند که توسط اسکی بازان جامعه ی گناه کار غرب ساخته شده است
گویا وبلاگ را اخیرا دنبال نکرده ای. مدتی است که دیدار گلن به روز قیامت موکول شده است

وااای لمس اون کتابا چقدر جالب بوده 

تولدتون پساپس مبارک باشه و چه قشنگ اون روزو گذروندین

تاریخ پستی و بلندی داره، نمیشه روی یه نقطه زوم و قضاوت کرد

پاسخ:
ممنون :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی