نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

رژیم ماه رمضونی

چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۶:۲۱ ب.ظ

سلام

با همخونه ایم خیلی دوست داشتیم که چند شب ماه رمضون رو حتما با سیستم امام علی که نمک و نون و شیر و خرما بود بریم جلو ببینیم چی میشه.

پریشب و دیشب تونستیم این کار رو بکنیم. سحری هم بیدار نشدیم.

من تا محل کارم دوچرخه سوار میشم و دیروز و امروز حدود 7+7 کیلومتر رفت و برگشته.

اونقدری که حس میکردم احساس ضعف نمیکنم که خیلی برای خودم جالبه. چون انتظار داشتم بیشتر ازینا فشار بیاد. البته که خدا روشکر دمای هوا خوبه و تشنگی اذیت نمیکنه.

بدن آدم خیلی عجیبه و خودش رو تطبیق میده.  

البته بگم که فقط اینا رو نخوردیم که دروغ نباشه. روز اول یکم دلدرد داشتم بخاطر غذای دیروزش و وقتی همخونه ایم تهه یه نوشابه زنجبیل دار که نوشیدنی گاز داره لیموناد و زنجبیل  (Ginger ale) بهم تعارف کرد گفتم چرا که نه. زنجبیل خیلی برای معده خوبه. البته روز اولم یه تیکه کوچیک پنیر هم خوردم با اون لقمه نون و خرما هه.

دیشبم یکم زانوم درد میکرد یه چای زردچوبه خوردم چون خاصیت ضد التهاب داره و برای مفصل ها خوبه. یه فنجونم قهوه درست کرده بودم همخونه ام که اونم خوردم. ولی بجز اینا همون نون و دو تا خرمای درشت و شیر و نمک بود. که چقدر هم خوشمزه است. اصلا نمیدونستم انقدر میتونه خوب باشه. نمکه رو البته جدا خوردم و چون عرق کرده بودم بخاطر دوچرخه باید میخوردم چون سیستم عصبی به یون های توی نمک نیاز داره. یه تیکه کوچیک سنگ نمک گرفته بودم و از پودرای تهش خوردم. چون حس کردم از نمک تصفیه شده بیشتر چیز میز معدنی توش میتونه باشه. 

 

آره خلاصه که فعلا اینجوری رو خودمون تست میکنیم ببینیم چی میشه.

 

آها یه چیز دیگه هم که اعتقاد دارم اینه که اگه بدنم به چیزی  احتیاج داشته باشه خودش براش میرسه. چون اگه همه چیز بیرون از بدنم خدا باشه، خدا خودش میدونه چی لازمه. و از دست یه نفر دیگه برام میاره. نمونش همون نوشابه زنجبیله. حالا بریم جلو ببینیم چی میشه. چقدر نذری چیز جالبیه. آدم دست خدا میشه برای دادن غذا به یه نفر دیگه.

 

بدن آدم کلی چربی داره که میتونه بسوزونه و تبدیل به انرژی کنه. حالا حالا ها زنده میمونم. 

  • ظریف

نظرات (۹)

  • صـــالــحـــه ⠀
  • خیلی جالب بود‌. تا به حال فکر نکرده بودم که رژیم غذاییم رو کاملا شبیه معصوم کنم. فکر می کردم نمیشه.

    گرچه من معمولا خیلی سالم غذا می‌خورم ولی این تجربه شما خیلی جالبه‌. دوست دارم امتحان کنم.

    پاسخ:
    مرسی! آره خیلی عجیبه. اینا هم آدم بودن دیگه و یه چیزی میدونستن. البته امام علی بعد چندین سال عرفان و ... این جوری غذا میخورد برای یک ماه و شاید بیشتر از چند روز نتونم دووم بیارم. حالا گزارشش رو میزارم ببینیم تا چقدر میشه پیش بره.

    یه جا بودیم یکی از این اساتید طب سنتی هم صحبت می‌کرد، می‌گفتش شیر به تنهایی یه غذای کامل می‌تونه باشه. یا مثلا مخالف بود که ماست با غذا خورده بشه، چون خودش غذای کاملیه :)

    خلاصه که شیر یه غذای کامله خیالتون راحت :))

    پاسخ:
    چقدر خوب! مرسی! فقط نمیدونم چقدر شیر میخوردن. من دو فنجون خوردم دیشب. ولی یادمه راجع به کاسه و اینجور چیزا تو داستاناشون صحبت میکردن. نمیدونم کاسه اشون چقدری بوده

    سلام :) 

    چه جالب ! ان‌شاءالله بتونید ادامش بدین و براتون مفید باشه .

    نمی‌دونستم چای زردچوبه برای زانو خوبه ، باید امتحانش کنم D:

    می‌تونم طرز تهیه‌شو بدونم ؟ :) 

    پاسخ:
    سلام!
    ممنونم. مینویسم که چجوری داره جلو میره اگه تونستم ادامه اش بدم. 
    خیلی مزه اش بده. چیز خاصی نیست فقط زردچوبه رو تو آب جوش ریختم. فقط خودم ترجیح میدم که یهویی سر بکشم بره چون مزه اش واقعا بده. احتمالا میشه عسل و چیزای دیگه ریخت که قابل تحمل بشه. 
    غذا هامون یه داروخونه است برای خودش :)
  • مائده ‌‌‌‌‌‌‌
  • اینکه با علم به خاصیت هرکدوم مواد غذایی مختلف رو خوردید برام جالب بود.

    چون من خودم احساس میکنم بخش زیادی از تغذیه ام اصلا چیزی نیست که  واقعا بدنم بهش 'نیاز' داره.

    پاسخ:
    مرسی. باید بشینم یکم این طب سنتی و چیزای دیگه رو بخونم ببینم چرا یه چیزایی رو برای یه چیزایی توصیه میکردن.
    خیلی خوب میشه آدم بدونه چی میخواد
  • فاطـــღـــمـه ツ
  • همراه با توصیه های پزشکی :)

    ممنون

    پاسخ:
    مرسی :)

    عجب 

    می دونی چیش برام جالبه اینکه تو کانادا وسط ملت کافر باشی و یک کاری که مسلمونهای ایران نمی کنن را انجام بدی

    پاسخ:
    برای خودمم جالبه :). البته اینا هم خیلی هاشون دین خودشون رو خیلی پایبندن و الزاما بهشون کافر نمیگم. ولی فکر کنم تنهایی و جدا بودن از خانواده باعث میشه آدم چیزای دیگه رو امتحان کنه. 

    این پست خیلی با نمک بود از اول تا آخرش خندیدم البته از اون خنده هایی که یه متنی به دلت میشینه 

    پاسخ:
    مرسی مرسی :))

    توی یه کشور، که تقریبا هیچکس به جز آدمای معدودی که نفعی از این موضوع میبرن، دیگه از خدا حرفی نمیزنه و به این چیزا فکر نمیکنه، خوندن این پست خیلی دلگرمم کرد. 

    احساس میکنم اینقدر با حرفا و نظرات آدمای مخالف محاصره شده م که گاهی یادم میره آدمایی مث شمام هستن.

    دمتون گرم

    پاسخ:
    مرسی خوشحالم میشنوم.
    بالاخره مشکلات زیاد شده و چیزای دیگه ذهن مردم رو درگیر کرده. منم به خودم واجب میدونم که اگه یه کشوری هستم که داستاناش کمتره، از طریق بلاگم و یوتیوبم انرژی مثبت بفرستم که یه کاری کرده باشم.
    مرسی ازت بابت کامنتت

    اولش فکر کردم اون نون و نمک و خرما طنزه، نگو جدی این رژیمو گرفتین :/ خدای من=)))

    با اون قسمتی که گفتین بدن خودشو تطبیق میده موافقم. روزهای اول فاصله‌ی اذان مغرب و صبح، نان‌استاپ در حال خوردن بودم که فرداش کمتر فشار بیاد بهم. این‌روزای آخر دیگه میلم به افطار و شام هم نمی‌کشید و سحری هم مختصر می‌خوردم و تو طول روز هم کمتر از روزای اول بهم فشار اومد.

     

    پاسخ:
    آره گفتیم ببینیم چی میشه :)). آره دقیقا، انگار زیاد خوردنه سخت ترش میکنه اصلا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی