نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

تجربیات جالب

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۸ ب.ظ

سلام

راستش اولا که با AVR شروع به کار کرده بودم همش برام سوال بود که چرا این Vcc GND میکروی مگا 16 که باهاش کار میکردم رو اینجوری ضربدری گذاشتن چه مرضی بوده  چون خیلی اذبت میکرد...

بعد که یکمی گذشت فهمیدم که (حداقل یکی از دلیلاش این هست که) اگه برعکس میکرو رو جا بزنیم رو سوکت میکرو آتیش نگیره ... 

چندی پیش ، دیروز پریروزا ، دوتا 1768 رو دوتا برد لحیم کردم یکی از برد ها خیلی ساده وصل میشد به Jlink  ولی اون یکی خودم رو کشتم ، چند بار لحیم کردم و خیلی چک بوق کردم دیدم که کار نکرد، یه به قول دکتر رایان استون تو گرویتی visual examination انجام دادم و دیدم که ا یکیشون رو 90 درجه چرخیده زدم :|

حقیقتا دلم براش سوخت چون دهنشو صاف کردم کار نکرد ، قضیه من میگم نره تو میگی بدوش یا همچین چیزی ..!

نردیک ترین HotAirیی و تنها هات ایری که میشناختم و قابل استفاده برام بود ، در طبقه منفی 2 ساختمون جدید بود و من وسط مکانیک... خلاصه یه حسی بهم گفت دکتر کما اصولا تو آزمایشگاهش باید داشته باشه ، جالب اینه که داشت و باز کردم قطعه رو زدم سر جاش ازون جایی که مهندسایی NXP  با وجود در نهایت گند چیدن پایه های میکرو پایه های VCC GND رو خوب و بی خطر گذاشته بودن قطعه بسیار خوب کار کرد

 

دیگر اینکه، 

این مداری که داشتیم میزدیم باید در صورت قطع برق ، برقش تامین میشد که کسی لای دستگاه احیانا له نشه خدایی نکرده، برای همین یه همچین مدار ساده ای پیشنهاد دادم :

خب الان که فکر میکنم خیلی احمقانه بوده در نگاه دوم ، ولی در نگاه اول واقعا خوب بود...

مشکلات عمده ای وجود داره مشکل اصلی اینه که هر ولتاژی  در حدود 1 ولت با دیود 1n4148 و 0.8 ولت با دیود 1n4007 کم میشه.

شاید فکر کنید LPC اصلا با 3.3 منهای 1 ولت کار نمیکنه باید بگم میکنه

خب پس مشکل چیه؟

مشکل اینه که ما یک LCD داریم که کنتراستش با خروجی پاور که 5.2 منهای حدود 0.8 ولت هست تنظیم شده

خروجی LM2576 پنج ولت هست که با یک دیود میشه 5 منهای حدود 0.8 ولت که خب فرق داره

به دلیل همین 0.2 ولت گند میخوره به LCD

مشکل دیگر استفاده از سون سگمنت آبی هست ... خیللی مشکل بزرگیه چون دیود آبی خیلی ولتاژ میخواد تا روشن بشه و با این کم شدن 0.8 ولت از 3.3 ولت پاور هیچی ازش نمیمونه و روشن نمیشه

بر این شد که مجبور شدم چند تا دیود از سرو تهه قضیه بزنم تا درست بشه و در اصل اصلا نیازی بهشون نیست...

نکته دیگر دیود 1n4148یی بود که من حواسم نبود که حدود 2 آمپر و بیشتر باید جریان ازش رد بشه ، خیلی زیبا نورانی شد و بوی آرسنیک و مواد سرطان زا ازش خارج شد... پس نکته دیگر اینه که حواسمون به جریان دیود ها باشه

دیگر نکته این که برای راحتی خودتون سیمی از بین پین های IDC رد نکنید و اگه رد کردید از یه لایه رد کنید که دسترسی داشته باشید دهنم صاف شد خداییش....

نکته دیگه این که بازر خیلی حساسه 

اگه قراره با یه سیم طولانی بهش ولتاژ بدید (من به 40 سانت میگم طولانی) لطفا با ترانزیستور درایوش کنید...

خیلی جالب بود میدونم...

البته تهش همشون کار کردن به لطف خدا ، از همین تریبون ازش تشکر میکنم!!!

  • ظریف

وقتی IDC ها وصل میشن

يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۳ ب.ظ

سلام

امروز IDC ها رو آقای اسدی وصل کرد و این که برد ها در کنار هم کار میکردن خیلی جالب بود 

نکته ای که وجود داره اینه که متوجه شدم بک لایت LCD مون روش 4 ولت میفته و حدود 0.6 آمپر جریان میخواد (آخی) بعد اعتماد به نفس خودم رو ستایش میکنم که یه مقاومت 100 اهمی سر  راش گذاشتمم :| بعد حساب کردم که با 5 ولت حدود یکی دو اهم مقاومت میخوام که از یجایی باید پیدا کنم...خبر جالب اینه که سیمی که ازش استفاده میکنیم برای وصل کردن تشکیلات 0.8 اهم مقاومت داره ...

  • ظریف

انسان کامل؟

جمعه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ب.ظ

سلام

سخن اول..

نمیدونم چرا هیچکسی کامل نیستش. مدت ها دنبال الگو میگشتم ، تو دانشجو ها تو استادا تو ... یکی مثلا خوب میتونه درس رو بفهمه ولی رفتار اجتماعیش خوب نیست. یکی میتونه خوب ذرس بده کار فنی اش خوب نیست. یکی کار فنی اش خوبه انسان خوبی نیست. یکی مهندس خوبیه و انسان خوبیه منتها قابل اعتماد نیست ... خلاصه همه یه چیزایی دارن و یه چیزاییشون خوب نیست. من خودم رو نمیدونم چون بقیه باید نظر بدن ولی همیشه برام سواله این افراد این مشکلات خودشون رو نمیبینن؟ یا مثلا 0 مقایسه ای من با 0 اونها فرق داره؟

سخن دوم...

بیچاره بعضیا... اونایی که مورد نظر سخن سوم اند...

سخن سوم... احمد یه متن نقل قولی خوبی گذاشت منم نقل قول میکنم:

در وبلاگ نوشته ام که تابستان پیش یک استاد کاتولیک کار می کنم که جمعه ها همراه یک دانشجوی دیگر نهار مهمانمش هستیم. می خواستم شب ایمیل بزنم که فردا روزه هستم و نهار نمی توانم بیایم. اما قبلش امروز آمد و گفت ماه رمضان روزه می گیری؟ گفتم بله. گفت پس باید فکری به حال نهارهای جمعه کنیم چون تا آفتاب غروب نکند نمی توانی غذا بخوری! گفتم شما بدون من نهار بخورید! گفت نه! ما یک تیم هستیم و اگر تو نمی توانی نهار بخوری ما باید یک فکری بکنیم!؟ گفتم فکر نکنم راه حل داشته باشد. گفت حالا تا فردا فکر می کنم شاید راهی به ذهنم رسید.
این برخوردها را که می بینم از بی شعوری برخی ایرانی ها حرصم می گیرد! این که می بینی فردی که خود مسیحی است خیلی بیشتر حواسش به حساسیت های یک مسلمان است. این را بگذارید جلوی برخی ایرانیان که جلو آدم روزه دار، روزه خواری می کنند یا همسایه ای که بوی نهارش روزه داران را اذیت می کند. آن هم ایرانی هایی که اگر روزه هم نگیرند، این طور نیست که از اسلام مرتد شده باشند و خود را مسلمان محسوب می کنند.

سخن چهارم ...

بنده یه ساندویچ تخم مرغ خوبی درست میکنم به این صورت:

ابتدا ماهیتابه رو تهش رو چرب میکنیم و سوسیس حلقه حلقه شده رو میریزیم توش سرخ بشه، در همین حین قارچ رو درشت خورد میکنیم و آخرای کار سوسیس روش میریزیم، بعد تخم مرغ رو میشکونیم توش و درش رو میبندیم تا حسابی پف کنه و وقتی پشتش سرخ شد برعکسش میکنیم روشم سرخ بشه، بعد اینا رو تو دو لایه نون لواش که رو همن به صورت یه خط میریزیم وسط نون ، و همونطور که ماهیتابه گرمه یکمی روغن میریزیم و روش پنیر پیتزا رو میریزیم پنیر شروع میکنه ذوب شدن و قرمز شدن ، وقتی تا حد خوبی پیش رفت پنیر رو با کفگیری چیزی از کف ماهیتابه برمیداریم و روی اون ساندویچ هه میزاریم ، بعد یک عدد پیاز رو برمیداریم و چند تیکه پیاز روش میزاریم و روش ماست میزنیم سپس نون ها رو رو هم جمع کرده و میخوریم ! این غذا به قایده خوشمزس:/

هیچی خواستم بگم وسط روزه دلم حسابی هوس این رو کرده :/

  • ظریف

این انسان ها

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۷ ق.ظ

سلام

خیلی جالبه که انسان ها هرچقدر تو امکانات رفاهی بیشتر بزرگتر میشن اکثرا تا اونجایی که من دیدم افسار گسیخته تر میشن.

خداشون کوچیکتر میشه

شاید برای اینه که وقتی یه ریز مشکلات داشته باشی یکمی هم یاد خدا میکنی ولی کسی که زیاد نیازی به خدا نداشته باشم کم کم یادش میره و به چرت و پرت رو میاره جالبه

جزو موجودات جالب حساب میشیم 

  • ظریف

معماری باز هم ...

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ب.ظ

سلام

ده دقیقه بعد آخرین روزیه که با معماری سر و کله باید بزنم

اگر وبلاگ رو دنبال کرده باشید شاهد تنفر من و معماری از هم بودید ولی الان که میبینم که داره تموم میشه...

شاید فکر کنید میخوام بگم که دلم براش تنگ میشه ولی کاملا ناراحتم از چند ده ساعتی که برای پروژه هاش وقت گذاشتم البته جالب بود ها ولی در مقیاس برابر کانتر و سایت های meme و ... جالب تر هستن . 

دیگر این که هنو شروع نکردم درس رو امیدوارم که فردا بسته شه :)

  • ظریف

دویدن یا ندویدن مساله این است!

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۸ ب.ظ

سلام

این سوال رو شاید 1 ماهه میخوام بنویسم ولی یادم میره :|

همیشه وقتی از دانشگاه به سمت BRT میرم برای رفتن به جمهوری ، تو اون فاصله ای که ایستگاه با چشم دیده میشه یه حسی از درون میگه که بدو!!! بدوو!!! ولی سوال اینجاست که آیا دویدن من به سمت ایستگاه تاثیری در احتمال رسیدن به اتوبوس برای من دارد یا خیر...؟

خب یه جورایی واضحه نداره چون تابع احتمال اومد یه اتوبوس حدودا یه چیز ثابتیه هر لحظه ممکنه بیاد 

الان که خط بالا رو نوشتم حس کردم چرت میگم تابع احتمالش یه جورایی شرطیه چون احتمال رسیدن یه اتوبوس تو یه ثانیه بعد با 1 ساعت بعد اصلا شبیه هم نیستن ، درضمن جالب تر این که 1 ثانیه بعد قابل پیش بینیه ولی 1 ساعت بعد صرفا تصادفی میشه . حس میکنم تابع خود همبستگیش مثل نویز سفید که بعد از 0 مثبت کلا 0 بود میشه مثلا بعد 1 دقیقه کاملا 0 میشه البته شایدم نشه ، شاید وقتی 5 دقیقه اتوبوس نیاد احتملا اومدنش بچسبه به سقف مثلا

عجیبه ها 

اندازه مرغ هم آمار حالیم نیست !

هرکی تونست لطف کنه بگه دوییدن به سمت ایستگاه باعث افزایش احتمال میشه یا نه لطفا!

  • ظریف

سخته دوتا امتحان تو یه روز

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۳ ق.ظ

سلام

هیچی تیتر معلومه دیگه

جبر نصفش مونده ابزار هم هرچقدر میگذره داره حجمش زیاد تر میشه نمیدونم چرا :|

البته خداروشکر جفتشون جزو طبقه بندی غیر سخت حساب میشن ولی بازم حجمشون یه ریززز زیاده

تا امروز 9900 تا دانلود داشتیم ، اگه یادت نمیاد باید بگم در سال 94 با مهدی یه برنامه جنریت کردی به اسم ردگرام (میییدونم نوستالژی داره میزنه بالا) و نمیدونم الان که اینو میخونی دقیقا چند تا دانلود شده اصن بازاری وجود داره ؟ اندروید هنو هست؟ ... 

خب امیدوارم چه تو چه بقیه دوستانی که دارن میخونن موفق باشید!

همچنین

  • ظریف

الک صن نمره هاش اومد

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ب.ظ

سلام 

بزارید فرض کنیم شام نخوردن نماز نخوندن و Teleport کردن تو محل تصحیح سوالای امتحان

ساعت 4:15 دقیقه امتحان تموم شد.

ساعت 10:45 نمره ها رو سایت بود

44 نفر برگه دادن برا تصحیح

خب بیخیال

داشتم با بیژن راجع به 12 شدنم صحبت میکردم:

من : 6 ساعته برگه های 40 نفرو صحیح کردن ، و وارد کردن و با احتساب شام نخوردن

بیژن : بابا خوبه ، اون سیگنالو بگو نه میانترمشو دادن نه پایان ترمشو ، فقط یه ca که ما ۵ دقیقه دیر کردیم آپلود نمرش اومده ، که صفر مرحمت کردن!

من : خخخ

بیژن : سوزش داره یه درسیو که بلدی کم بگیری!!!!!!!! هم درد شدیم

من : نشدیم! خیلی بلد نبودم! این قسمت بعد میان ترم رو

بیژن : خب منم بلد نبودم راستش! پس بگیم سوزش داره درسی رو که دوست داری کم بگیری 

من : جالب اینه بعد میانترمش رو دوست هم نداشتم!

واقعا یک عدد چوب خشک جای من میزاشتی گرم تر بود نه بیژن ؟

خب بگذریم، فکر میکردم دکتر عباسفر که بعد از ظهر امتحان گرفتن صبح 10 صبح نمره ها رو گذاشتن خیلی خفن صحیح کردن ، متوجه شدم که نه دوستان قدرتی دستشون بیشتر تو کاره .

یعنی به صورت منطقی : 45 دقیقه نماز و شام و 15 دقیقه رفتن تا آزمایشگاه و 10 دقیقه وارد کردن به عبارتی میشه :

200 دقیقه نسبتا مفید !

ولش

نکته مهم اینه که ازین ببعد سعی کنیم بدونیم شار نشتی چه غلطی میکنه که سر امتحان الک صنع 40 دقیقه اسکول نشیم منت همه رو بکشیم بهمون ماشین 2 و بررسی یاد بدن :/ 

  • ظریف

صدای خودمون

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۸ ب.ظ

سلام

خواستم بدونم دقت کردید تو فیلم ها و صدا های ضبط شده معمولا غریبه ترین صدا صدای خودمونه ... 

جالبه ها

  • ظریف

پاندول سیمولیشن در متلب

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ق.ظ

سلام

من از اون موقع که تو دبیرستان پاندول رو خوندیم و اومدن برامون به صورت حرکت نوسانی ساده که تعریفش حرکتی هست که چیزی که داریم راجع بهش حرف میزنیم رو یه خط میره و میاد تقریب زدن دلم میخواست بدونم تو واقعیت چه شکلی میشه

زمانی که درس معادلات رو هم داشتیم متوجه شدم که این معادله دیفرانسیل ازونایی نیست که حل بشه کردش!

خب امروز به علی گفتم تو متلب برام بزنه (خودم نفهمیدم ode45 چجوری کار میکنه) بعد علی برام کدش رو زد دستش درد نکنه ، معادلش یکمی اشتب بود یه منفی کم داشت و سیمول زدم نتایج عجیب و جالب بود ، از زاویه اولیه 1.995 ببعد حرکت پاندول ناپایدار میشد. اولش فکر کردم که چرته بعد که اومدم با یه روشی به صورت انیمیشن در اوردمش دیدم خیلی هم دور از ذهن نیتس! شما هم امتحان کنید!

این فایل eqs.m:

function ydot=eqs(t,y)
ydot=[y(2);sin(y(1))];
end

این هم کدی که باید اجرا کنید:

clc
clear all
[t,x]=ode45(@eqs,[0,100],[0,1.996]);
grid on
hold on
plot(t,x(:,1)')
r = x(:,1);
figure;
for i = 1:485
polar(repmat(r(i),10,1)+pi/2,[0:0.1:0.9]');
pause(0.001);
end

جالبه واقعن! این معادله ها کار هم میکنن حتی ! 

لطفا به سوتی اون بخشی که 10 تا repmat زدم توجهی نکنید میدونم با نقطه مبدا و اون نقطه ای که میخوایم هم میشد ولی خب مغزم جواب نداد !

پی نوشت

متوجه شدم شرط اولیه ای که دادم سرعت بود نه زاویه اون شرط هه که 0 هست زاویه است فکر کنم!

یه تغییراتی هم دادم تو کد مطمعن نیستم ممکنه پاندول رو 90 درجه وایسه که خودتون درستش کنید امتحان دارم

  • ظریف