نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۸۲۵ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

یکی از عمیق ترین مشکلات

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۴ ب.ظ

سلام 

حس میکنم اگه تو کتاب دینی هدف نهایی انسان رو نزدیکی به خدا یا شناخت صفات خدا نمیگفتن که برای یه بچه قابل فهم نباشه خیلی وضع بهتر بود

آخه شناخت صفات خدا رو کی میفهمه چیه

مث نمودار نایکوییست خودمونه همه ادای این که میفهمن چیه رو در میارن هیچکی هیچ سنسی راجع بهش نداره

برای هر کسی مناسب شرایط سن خودش باید گفت آدم کم خرد...

  • ظریف

شربت آبلیمو

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ب.ظ

سلام 

این ظهر قبل ماه رمضون بالاترین لذت دنیایی میتونه یه شربت آبلیمو باشه ! از دستش ندید

نوشیدنیه موهیتو و دلستر لیمو ایستک هم توصیه میشه البته ولی شربت آبلیمو دردسرش کمتره

  • ظریف

بی مزه

شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۰ ب.ظ

سلام

بعنوان یه دانشجوی کارشناسی که گزایش کنترل رو عملا درساش رو تموم کردم نقد زیر رو دارم که میدونم زیاد اهمیتی نداره ولی برای دلخوشی :

کنترل مدرن خیلی درس بی مزه ای بود... 

کنترل دیجیتال هم که استادش بلد نبود موضوع درس رو .. کاشکی این یارو(اسم استاد به کار نمیبرم) نمیومد بجاش DSP برمیداشتیم

ابزار دقیق هم که به بررسی فیزیک سنسورا گذشت و اطلاعات خیلی بدرد بخوری نداشت

کنترل صنعتی هم که همون ابزار دقیق بود 

کنترل خطی یکم خوب بود دست استادش درد نکنه. دکتر عاروان...

جبر خطی هم که اصن نیاز به بررسی نداره. معلوم الحاله کاملا

این بود درسای کنترلی...

بنظرم کنترل خطی رو میشد تو دو تا 3 واحدی درس بدن ابزار دقیق رو هم یکم کاربردی تر درس میدادن و یه DSP هم بجاش برمیداشتیم و همین خیلی کافی و خوب میشد.

اون چرت و پرتای نایکوییست و نیکولز و روس هرویس و ... رو هم کلا میشد درس ندن یا اگه میدن یه کاربرد ازش بگن که دلمون خوش باشه.

مدرن رو هم سرجاش تو ارشد میگفتن میرفت دیگه...


این دوستی که عکسش رو زدم علت وجود علم کنترل هستن فکر کنم.. 

  • ظریف

خودخرپنداری

جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ

سلام

بعضیا هستن که دروغ میگن و دروغای خودشون رو باور میکنن. انقد زیاد دروغ میگن که حتی ابایی ندارن جلوی کسی که حقیقت رو میدونه هم دروغ بگن. انقد دروغ میگن که خودشونم باور میکنن دروغاشونو و با این دروغا زندگیشدن شکل گرفته...

  • ظریف

Wake Induced Lucid Dreaming -- تا اطلاع ثانوی رمز دار هست :)

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۲۱ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۱
  • ظریف

وارد بزرگسالی میشویم :(

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۳ ب.ظ


سلام

خواستم که یکم تجدید خاطره کنم و سعی کردم که بازی ای رو که چند سال پیش بازی میکردم رو دوباره نصب کنم و تجدید خاطره کنم تا قبل از نصب خیلی خوشحال بودم ولی وقتی رفتم تو بازی دیگه اصلا حس و حال قدیما رو نداشت :( با این که دیگه میتونستم گرافیک رو رو تهش بزارم و با رزولوشن خوبی بازی کنم ولی اصلا حال نمیداد

علی میگه دیگه بزرگ شدی و اینا برای سنت نیست :(

میگه لابد یه لذت بالاتری رو تجربه کردی و دیگه اینا برات جذاب نیست :(


راست میگه خیلی بنظر بچه بازی بود ... شبیه فیلمای چرت و پرت teenagerی یه جورایی... 

  • ظریف

نوستالژی

سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۵ ب.ظ


سلام

واقعا عاشق اون لحظه هایی ام که مثلا شنیدن یه آهنگ یا یه بوی عطر یا یه غذا با یه طعم خاص آدم رو میبره دقیقا به یه نقطه ای از زمان که بوی اون لحظه حس اون لحظه فکرای اون لحظه و هرچیزی که بشه باهاش اون لحظه رو توصیف کرد فلش بک میشه تو مخ آدم ... البته راستش معمولا فکر کردن به گذشته برام جالب نیست صرف این که مغز یه همچین دسترسی ای به یه موقعیت عملا فراموش شده داره خیلی برام جذابه...

نوستالژی معنیش اینه که خاطره ای که یادمون اومده حس خوبی بده بهمون... نمیدونم تعریف بالا رو چی بهش میگن


  • ظریف

خوبه یادم باشه

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۸ ب.ظ

سلام 

یکی از بدیایی که غرق شدن تو کار یا هرچی داره اینه که آدم یادش میره برنامه اصلی یه چیز دیگس و اینا همش وسیلست و این دنیا خیلی جدی نیست و ... یکم باید حواسم بیشتر جمع باشه ... هدف کار و زبان خوندن و ادامه تحصیل (به هر نحوی) و پروژه گرفتن و لینک جمع کردن و هزار تا چیز دیگه نیس ...


راستی یه چیز بی ربط. بعد از تستی شخصیتی که علی بهم معرفی کرد و فهمیدم برون گر ام داشتم فکر میکردم که چرا الان برون گرا ام ولی شاید تا 15 16 سالگی خیلی خیلی درون گرا بودم بعد یکمی دقیق تر فکر کردم دیدم حس میکنم برونگرا ام ولی داخلم همون درونگراس منتها رفتارای برونگرایانه میکنم یه جورایی ادای برونگرا ها رو در میارم شایدم یه چیزی اون وسطا ام . نمیدونم!! اصن چه اهمیتی داره :) من منم دیگه

  • ظریف

حس :(

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ب.ظ



سلام

امروز موقع لحیم کاری بعد از نابود کردن یک اثر هنری(قطر قسمت رزوه پیچ 3 میلیمتره و این آی سی نابود شد :( ) ... یاد دیالوگ فایت کلاب افتادم




فعل ها رو از حالت خواستن به گذشته تغییر بدید

  • ظریف

اسب

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۵ ق.ظ

سلام :)

یکی نیست بهش بگه آخه اسب ... تا حالا بعد خدا ترم دانشجو بودن نفهمیدی کسی که بخواد بفهمه میفهمه کسی هم که نخواد کپ میزنه و زیاد کردن کارا فقط حجم سورس برای کپ زدن کسی که نمیخواد بفهمه رو برای کسی که میخواد بفهمه رو زیاد میکنه؟

پ.ن- من در برخی شرایط کسی که نمیخواد بفهمه بودم و در بعضی دیگه هم کسی که سورس تولید میکنه... صرفا طرف صحبتم با اون اسبه...

پ.ن2- حیف اسب

---

بی ربط : شاید باورتون نشه یه لگاریتم (اصولا float) از کتابخونه math.h تو AVR با یه مگ سرعت حدود 1 میلی ثانیه زمان میبره

  • ظریف