نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۷۶ مطلب با موضوع «مهندسی طور» ثبت شده است

دکتر چ

دوشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ب.ظ

سلام

یه بار یه گروهی داشتیم یه کاری انجام میدادیم. دو نفر دیگه تو گروه بودن که تقریبا کارایی که باید میکردن رو با 10% کیفیت انجام میدادن. البته اینو بگم اگه اونا دارن اینو میخونن لطفا به دل نگیرن واقع نگر باشن میبینن درست میگم. 

منم با 100% انجام نمیدادم ولی چیزی که باید انجام میدادم رو کامل انجام دادم.

یه بار یه نمایشگاهی شد و این دستگاه رو باید میبردیم نشون بدیم. اینا حتی ظاهرشو هم درست نکرده بودن و دکتر چ. گفت چی شدش چی کار کردید؟ گفتم دکتر جان اینا رو ول کن دو نفر میشناسم بیارشوم تمومش کنیم قضیه رو. کارشون رو بلدن میان یه هفته ای انجام میدن.

دکتر چ. فکر میکرد اینا دارن خوب کار میکنن و بخاطر بلد نبودنه (زیاد در جریان نبود بخاطر نمایشگاه یه چیزایی یادش نبود)

بخاطر این یه جمله گفت که خیلی تاثیر گذار بود: گفت که ما که نمیخوایم فقط این کار کنه. یه بخشی از رسالتمون تو دانشگاه آموزش به بچه هاست.

خیلی جمله خوبی بود واقعا.

البته منم بهش گفتم اینا 5 6 تومن پول حروم کردن و 9 ماه وقت هنو به جایی نرسیده کار. گفتم بنظرم آموزش کافیه دیگه.

البته آخرش جالب تموم نشد میدونم ولی اون جمله هه رو خیلی دوست داشتم که گفتن.

.

  • ظریف

اتصال موتور

دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ب.ظ

سلام

امروز در جلسه دفاع یکی از دوستان بودیم که یه صحبت جالبی شدش.

خب همه میدونیم که موتور AC القایی رو وقتی میخوایم روشن کنیم ابتدا جریان زیادی میکشه و بعدش که به نزدیک سرعت سنکرون رسید جریانش کم میشه. 

حالا سوال این بود که اگه یه موتور فرضا با 3000rpm داره میچرخه و به یه دلیلی قطع بشه و سرعتش به 1500rpm مثلا برسه، آیا در این سرعت وصل کردنش مجازه یا خیر؟

من فکر میکردم که موتور AC قفس سنجابی، وقتی قطع میشه از تغذیه میدان توش 0 میشه. پس انگار یه فلزه تو یه فلز دیگه داره میچرخه

پس با این فرض زدنش به برق مشکلی نداره.

ولی ؟!

ولی این که گویا بعد قطع شدن یه پسماند یا چیزی شبیه این (که یا من نمیفهمیدم که اینجوری بهم توضیح دادن) توی روتور میمونه و ما با چیزی شبیه PMSM روبرو هستیم یعنی میدان داریم و ولتاژ رو ترمینال ها القا میشه!!!!!!!

حالا معلوم شد چه اتفاق بدی ممکنه بیفته

اتفاق بد اینه که فازور ولتاژ القایی موقع اتصال یه زاویه خوبی با ولتاژ برق داشته باشه!

اونجوری حتی از موتور با سرعت 0 هم بدتر میشه جریانی که میکشه.

دکتر میگفت حتی تو این حالت 20 برابر گشتاور نامی رو هم ممکنه وارد کنه به شفت و خلاصه پدر شفت رو در میاره.

خیلی جالب بود میدونم ..

ازون دری وری دیشب هم متاسفم خیلی اعصابم خورد بود
  • ظریف

اشباع

يكشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۱۵ ب.ظ

سلام

امشب یکم رو موود مناسبم نیستم و هرچی بنویسم چیز خوبی در نمیاد. برا همین از سلف(inductor نه سلف دانشگاه) براتون مینویسم.

سلف یک قطعه الکترونیکی هست که با ذخیره کردن انرژی در میدان مغناطیسی در مدارا کار میکنه.

عکس یک نوع سلف:


سلف از دو بخش تشکیل شده 

1- سیم پیچی سلف

2- هسته سلف


سیم پیچی مسیر عبور جریانه الکتریکی هست و هسته محل ایجاد درصد بالایی از میدان مغناطیسی ناشی از سیم پیچ.

نقش هسته افزایش اندوکتانس سیم پیچی هستش. مثلا شما اگه ده دور سیم رو روی هوا بپیچید یه اندوکتانس کمی داره و با گذاشتن هسته مغناطیسی مناسب میشه اندوکتانسش رو چند ده/صد/هزار/ده هزار برابر کرد.


همونطور که میشه تصور کرد، هسته توانایی ذخیره ی میزان محدودی از انرژی میدان مغناطیسی رو داره و بعد اون اتفاقی که میفته اینه که اثر هسته کم میشه و دوباره به اون سیمی که تو هوا پیچیده شده بود شبیه میشه.


اندوکتانس بالا میزان مقاومت سلف در برابر تغییرات جریان رو میسازه.

مثلا شما 

اگه به یه سلف با اندوکتانس 1 هانری یک ولت منبع وصل کنید، یک ثانیه بعد جریانش از 0 به 1 آمپر میرسه

اگه به یه سلف با اندوکتانس 1 میکرو هانری یک ولت منبع وصل کنید، یک میکرو ثانیه بعد جریانش از 0 به 1 آمپر میرسه


که با این مثال مثلا مقاومت در برابر تغییر جریان رو بیان کردم.

حالا فرض کنید که یک موج مربعی به شکل زیر به سلفمون بدیم:


اتفاقی که میفته اینه که از زمان 0 جریان سلف از مثلا 0 آمپر شروع میشه و آروم آروم تا زمان 5 بالا میره و بعد آروم آروم از زمان 5 تا 10 کم میشه و به جریان 0 میرسه و دوباره از زمان 10 تا 15 ..
(فرض میکنیم سلف به اشباعش نرسه)

حالا فرض کنید که ولتاژی که بهش میدیم یه DC با خودش داشته باشه. یا در شرایطی که من مد نظرمه کلا قسمت منفی نداشته باشه.

بخاطر اشباع و کم نشدن جریان در هیچ شرایطی یه همچین شکلی برای جریان پیش میاد.


راستش همونطور که شاید حس کرده باشید خل نیستم راجع به سلف بنویسم
ولی خب نمیتونستم منظورم رو مستقیم بیان کنم حداقل اینجوری ذهنم راحت تره. 


  • ظریف

حق

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۷ ب.ظ

سلام

توی این 3-4 روز اخیر طی 2 تا ضربه اساسی ای که بهم وارد شد حس کردم که مقدار بسیار زیادی سرم کلاه رفته. خیلی زیاد. 

چندین تجربه خیلی مهم بدست اوردم که مینویسم..


اولین تجربه اینه که به آدم بی تجربه نباید پول داد. یا بهتر بگم باید پول رو ازش گرفت. تجربه من این بود که سر بی خاصیتی و بی توجهی حداقل 7 میلیون پول یه گروهی که توش بودم کاملا میتونم بگم دود شدش. تو دانشگاهم این پول واقعا گرفتنش راحت نیست که اینا حرومش کردن اونم سر چیزایی که من یکی که تو اون زمینه تخصصی ندارم میتونستم از قبل بگم که معلومه اشتباهه. حتی داداشم که پیش دانشگاهیه و هیچ دید مهندسی ای نداشتش میتونه بگه. حتی اون گربهه که دم سلف میشینه هم اینو جلوش میزاشتی پا میشد میرفت. 


دومین تجربه این که رشته ای مثل رشته مکانیک، نیاز به واقعا تجربه ی حداقل یکی دوساله میخواد که شخص مورد نظر بتونه یه چیز ساده ای رو جمع کنه طوری که بدون باگ باشه. آدمی هم که متعهد و متخصص باشه تو همچین رشته ای پپیدا میتونم بگم خیلی کم میشه. من تو این شاید 40 نفر مکانیکی که دیدم شاید 3-4 نفر کلا اینجوری بودن.


سومین تجربه این که حمالی کردن برای دیگران بخاطر علاقه ای که به جلو رفتن یه کاری داری جوابگو نیست، تا یه مدتی جواب میده بعدش دیگه نه از علاقه هه چیزی میمونه نه این که طرف مقابل کوتاه میاد.


چهارمین موضوع این که کسی که قراره مدیریت کاری رو به عهده بگیره باید قدر یه پشیز کار کرده باشه وگرنه کار با کله رو زمین خورده.،دکتر مهدی امیری میگفت که دلیل موفقیت ما توی پروژه های اولمون مدیر با تجربمون بود.


پنجمین چیز این که بیخیالی جوابگو نیست و بعضی وقتا تو عصبانیت یکم آدم مغزش سر جاش میاد. 


ششمین چیز این که هر چیزی ارزش وقت گزاشتن رو نداره و نباید هر کاری رو به هر قیمتی ارزون تموم کرد...



خلاصه این که کیلومتر ها در جهل مرکب غوطه ور بودم یعنی خودم نمیخواستم بدونم تا این که عصبانیت امشبم دیگه سد رو شکست

این پست قبلیه هم اگه نخوندید جالبه ، خاطراته یه بنده خداییه سه ساعت پیش گزاشتم

  • ظریف

15 خرداد

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۳۱ ب.ظ


سلام

امروز رفته بودم لاله زار ، منبع تغذیه 7.5 ولتی 25 آمپری بگیرم که 20 آمپری گیرم اومد. بازم خدا رو شکر 7.5 ولتی بود تو بازار چون اگه نبود واقعا کارم سخت میشد. بهر حال خوبه دیگه خدا رو شکر.

بعدش دیدم هوا جالبه قدم زدم  از لاله زار برم به سمت توپ خونه که بعدش سعدی ببینم چه شکلیه. واقعا جای جالبی بود سعدی این جاهایی که چیزای مکانیکی میفروشن رو واقعا دوس دارم. بعد همینجوری قدم زدم به سمت پایین و رسیدم تهش که وسطای ناصر خسرو میشد. اونجا صحنه جالبی دیدم.

یه آقایی که اصلا سر و وضع جالبی نداشت و دستای کارگری داشت نشسته بود زمین داشت یه نون بربری و خامه میخورد. یه گربه پشت سرش بود ، این یه لقممه خودش میخورد یه لقمه برا گربه هه میگرفت. براشم کم نمیزاشت. خیلی جالب و زیبا بود برام. داستانای این شکلی چند تا شنیده بودم ولی خب دیدنش خیلی تاثیر گزار بود. 

ازون جا ادامه ی ناصر خسرو رو رفتم پایین تا 15 خرداد. بافت جالبی داشت مغازه ها و معماریش. تو خیابون 15 خرداد یه چیز خیلی جالب باز دیدم.

بازار دلالی ارز!

حدود 30 نفر آدم جمع شده بودن همشون گوشی و هندفری داشتن و مثلا یکی داد میزد 100 تا فلان قد میفروشم یهو دو نفر داد میزدن میخرم و یه همچین مدل معامله هایی میشد. بعضیا هم داشتن اینور اونور جدی زنگ میزدن و ... یه آقایی بود به اینا چایی میفروخت ، پرسیدم ازش این چیه گفت دلاره ... خیلی جالب بود در نوع خودش. یه سریاشون هر یه ثانیه چک میکردن قیمتو خرید و فروش میکردن. کله گنده ها میرفتن بالای سکو وای میستادن پایینم بقیه بودن

عکس بالا یه قسمت این بازاره چون نمیدونستم چقد حساسن، نشد از همشون عکس بگیرم. 

  • ظریف

چند تا چیز2

جمعه, ۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۲۱ ق.ظ


سلام

اول این که تو کارایی که داری با میکرو انجام میدی و پایه ای خروجی تعریف شده موقع ریست همه خروجی ها به صورت ورودی میشن و ممکنه ولتاژ بگیرن و ناخواسته بزنن روشن کنند بخشی از مدار رو که دوست نداری پس خیلی ساده میشه اونا رو از بیرون با مقاومت پول داون کرد که ولتاژشون نره بالا. میدونم خیلی ساده بود اما چند ماه پیش شاید اینو نمیدونستم.

دوم این که خروجی کامپس دیجیتال هیچ قائده و قانونی نداره تو دامنه ، یعنی این که ممکنه حساسیت یه محور با یه محور دیگه 50% فرق کنه و همچین دیتا آفست داره اونم خیلی زیاد ، پس بهتره یه بار هرکدوم از محور ها رو جدا گونه به بازه -1 و 1 تبدیل کرد و برای پیدا کردن زاویه جغرافیایی دوتا محور رو انتخاب کرد، یکیشون میشه سینوس زاویه یکیشون میشه کسینوس زاویه و بعد ازش Atan2 گرفت مثلا. میدونم اینم ساده بود ولی خب یه چند روزی گیرش بودم.


سوم این که مردم دو دسته اند یکی دسته ای که تا حالا تو یه دستگاهی سیم هاش رو جمع کردند و با بست کمربندی و ... بستن دوم کسایی که دنبال لذت های دنیایی دیگه ای میگردن..

  • ظریف

سریع زدن PCB

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ ب.ظ

سلام 

وقتی یه کاری رو خیلی سریع انجام بدم کلا همیشه ازین اتفاقا میفته ،

میخواستم سر تغذیه یه دیود بزارم که کسی برعکس زد اتفاقی نیفته و برای کلید روی جعبه هم یه جا سوکت بزارم اشتباهی این رو دادم برا چاپ:


مدار رو داشتم لحیم میکردم از تغذیه که عیب و ایرادی نداشته باشه، اولین چیزایی که زدم اینا بود ، کلید رو وصل کرم دیدم داره دود میکنه نگاه کردم دیدم که دیوده مورد نظر جزغاله شد...

شماتیک رو دیدم یه ربع داشتم به این فکر میکردم که دقیقا اون موقع چقدر خواب بودم که همچین چیزی شده ...


سوتی جالبی بود در نوع خودش :)


حالا کوثر هم اومده بود یه قطعه رو نمیدونم چرا فقط یه قطعه رو یکم برده بود اونور تر سوراخاش یه جا بود سیماش یه جا دیگه و اینم داستان دیگه ای شد، همچنین متوجه شدم که LCD هه که داشتم استفاده میکردم سر تغذیه خودش رگولاتور 3.3 ولت داره ولی سر بکلایتش نداره و اینم بکلایتش رو سوزوند :) کلا خوب بود

  • ظریف

جریان سنج - نمونه اولیه

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۳۹ ب.ظ

سلام

نمونه اولیه چیزی که برای سنجش جریان برای رله ی دکتر عباسیان بود رو امروز تموم کردم تا حدودی.

چیز خوبی شد.

از حسن باید کلی تشکر کنم که با تجربه ی کار خودش که شبیه این بود خیلی کمک کرد تو این مداره ..


این دو تا مدار که برای تست CAN بود



این هم یکیشون با جعبه اش که امروز کلی سوهان و ... زدم تا درست شد :



و اینم یه نمونه سیگنال جریان که زمان نمونه برداریش از یه تایمر میاد که میره ADC رو تریگ میکنه و ADC صاف میره تو DMA میریزه خیلی دقیق.


  • ظریف

دبل چک

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۱۹ ب.ظ

سلام

یه چیزی داشتم میساختم که دو تا برد داره و توی جعبه باید قرار بگیره

سایز بندی ها رو ده بار چک کردم

دو روز تمام سیم های برد ها رو چند بار چک کردم

شماتیک ها رو هم

و در نهایت تنها چیزی که نمیشد چک کردش، سیمی که دو تا بر رو بهم وصل میکنه رو فقط چک نکردم و امروز متوجه شدم که اونو اشتباه زدم :(

سیم روی برد باید به صورت قرینه بره تو کانکتور حالا دوتا حالت هست :

1- فردا میرم و سیم fpc دوازده پین معکوس تو بازار هست

2- اگه نبود کانکتور قرینه 

3- اگه دوتای بالا نشه :) دهنم صافه

  • ظریف

برد حسن

دوشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۳ ق.ظ

سلام

ساعت 5 صبحه 

کار لحیم کردن بردای MPPT حسن تموم شد :) از ساعت 20:30 تقریبا شروع شد و بجز یه ربع شام و ... و نماز و .. تا الان لحیم کردنش دو نفره طول کشید :)


  • ظریف