نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

از تجربه ی بودن

نوشته های من

به شکل زیبایی تصادفی

Instagram
www.instagram.com/maddy.tu.ra

drafter/ English
dra-fter.blogspot.com

بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

قانون!

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۴۶ ب.ظ

سلام
طی چند روز اخیر با یه سری قوانین نانوشته روبرو شدم که جالب بود. گفتم بنویسم تا یادم نرفته....

1- تو یه جلسه ای که میخوایم از کسی پروژه بگیریم ، هرچقدر فنی صحبت کنیم اهمیتی نداره ، صرفا باید از خودمون تعریف کنیم و لابلاش یکمی فنی هم بحث کنیم

2- لباس خیلی اهمیت داره گویا. اگه 100% حرفامون هم درست باشه تهش طرف به لباس آدم نگاه میکنه

3- وقتی که میخوایم یه پروژه بگیریم باید یه جوری صحبت کنیم که انگار نمیخوایم بگیریم ! یعنی مثلا کلی کار داریم این رو هم مثلا میزاریم روش و با منت انجام میدیم!!

4- تو مترو وقتی شلوغه نباید کت پوشید!  

5- حتی اگه فقط اسم چیزی رو هم شنیدیم یه جوری باید رفتار کنیم که انگار 100 ساله باهاش آشناییم

6- کارمون رو مفت نفروشیم


  • ظریف

یه پیشنهاد

شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰ ب.ظ

سلام 

به عنوان یه پیشنهاد ، رو پل عابر پیاده ،مخصوصا وقتی کف اش رو ازین سنگریزه ها زدن که شبیه سمباده میمونه ، نزدیک پله ها با گوشیتون دو دستی بازی نکنید. دردش خیلی زیاده.

البته سخت ترین بخش کار اونجاش بود که برای این که ضایع نشه قضیه مجبور شدم خیلی ریلکس و Cool از بغل خانمی که داشت میومد بالا از پله ها رد شم و ازین که گوشیم رو چند متر پایین تر ازش تحویل گرفتم تشکر کنم تو اون وضع سابیده شدن دست و ضربه خوردن آرنج...!

چند وقت بود زندگی یه نواخت شده بود خدا رو شکر یکم آدرنالین وارد زندگی شد...

  • ظریف

حرف زدن

دوشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۰۱ ق.ظ

سلام

خیلی وقتا معلمام میگفتن که حرف زدن خیلی انرژی میگیره و آدم خسته میشه. خب درکش سخت بود ! چون اصولا حرف زدنه دیگه نباید زیاد خسته کننده باشه حس میکردم جزو ساده ترین کارا میتونه باشه. حالا چند وقتیه سر یه موضوع کوچیکی هفته ای دو ساعت میرم یه جایی به 10 نفر درس بدم ، واقعا هر چقد هم سعی میکنم انرژی مصرف نکنم و ... بازم وقتی میرسم خونه حسابی خسته ام و دو ساعت میخوابم.

خیلی واقعا حرف زدن انرژی میگیره!

1- بلند باید حرف بزنی

2- باید هر لحظه از همه فیدبک بگیری و هی اصلاح کنی صحبت رو

3- خود آدم موضوع رو باید بتونه خوب بیان کنه و چیزی اون وسطا گم نشه ، یه جور فیدبک از خود آدمه!

خیلی انرژی بره! 

من همیشه وقتی قند خونم میاد پایین (مثلا صبحونه یا نهار چیزی نخورده باشم) و بعدش برم و یه کاری انجام بدم که انرژی بر باشه یه سردرد عجیبی میگیرم که با خوردن و ... درست نمیشه و فقط باید مسکن بخورم و تحملش کنم. یه 6 ماه بود اینجوری نشده بودم ولی امروز بعد مدت ها بعد 2 ساعت حرف زدن دیگه مخم تعطیل شد...


  • ظریف

این نشونه ی خوبی نیست

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۰۳ ق.ظ

 این یعنی نتیجه ی معرفی وبلاگ به آشنا ها...


  • ظریف

غرور؟

پنجشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۰۹ ب.ظ

سلام

جالبه چند بار هم اتفاق افتاده ، لحظه ای که فکر میکنم که دیگه خیلی چیز بلدم یه اتفاقی می افته که میفهمم چیز هایی خیلی خیلی ساده هست که میبینم اونا رو هم بلد نیستم چه برسه به چیزای خفن قضیه... :(

غرور چیز جالبیه تا میای مغرور بشی خدا میزنه پس سرت بشینی سر جات

پ.ن. قطع و وصل کردن و کنترل جریان (به صورت خیلی سریع) یک سلف هم میتونه تا اندازه ای جذاب باشه که بشینم بعد مدتی یه چیزی تو وبلاگم بنویسم.

  • ظریف

خودسنجی

دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ق.ظ

سلام 

چند وقتیه تو دانشگاه یه سری چیزا رو خیلی بررسی میکنن 

مثلا

1-دولت بخاطر یه سری کاراش که در لحظه بررسی کنیم میبینیم بعضا خوب نبوده

2-پیمان شکنی آمریکا و این که کلا زیاد پای حرفش نیست

و یکی هم خودم اضافه کنم که تجاوزات اسراییل و بعضی کشورا مث عربستان و ... 

ما (من و بالاخص دوستان) هم کم پیگیر این مسائل نبودیم چون کنتور که نمینداخ به قولی. 

تا این که اومدیم خودمون یه کاری که به نظر درسته بکنیم؛ موفق به فعالیت های زیر شدیم:

 به خاطر عدم توانایی مدیریت مدیر گروه یه سری اتفاقا افتاد که در ادامه میگم

برای یه کاری مجبور شدیم وسایل یه نفر رو جابجا کنیم شخصی که جابجا میکرد نمیدونم به چه دلیلی به طرف نگفت و خودش به صورت خودجوش وسایلشو برد یه جای دیگه که چند کیلومتری با دانشگاه فاصله داشت

حالا اون شخص هم از اون مسووله در قباله پرداخت یه پولی اجازه گرفته بود که وسایل اونجا بمونه بهیچ وجه قرار نبود جابجا بشه. پس تا همین جا یه عدم مدیریت و یه نقض پیمان خودمون داشتیم :)

وسایل اون شخص به صورت یهم ریخته جمع شده و الان نصفش یه جاست نصفش یه جا دیگه و چند روزی طول میکشه به حالت پایدار خودش برسه

و این جا هم یه تجاوز به حریم افراد داشتیم و یه مردم آزاری

خیلی نگران اون شخص نباشید یه جورایی موضوع رو باهاش حل کردیم که راضی باشه ولی داشتم به این فکر میکردم که حرف زدن خیلی آسونه خیلی آسون تر از اون چیزی که بشه فکر کرد ولی تو عمل که آدم میخواد یه کاری رو انجام بده سخت ترین کار دنیا رعایت اخلاق و این چیزاس با یه خریت ساده یه دو نفر و نصفی آدم دهن یه بنده خداییی آسفالت شد دیگه همین...

بهتره قبل حرف زدن راجع به دولت درباره مدیریت مملکت بیایم ببینیم تو گروه خودمون چرا نمیتونیم مدیریت کنیم

قبل از این که بگیم آمریکا پیمان شکنه ببینیم چرا یه عهد به این سادگی رو نتونستیم نگه داریم

قبل این که به عربستان و اسراییل بگیم چرا متجاوزی ببینیم که چرا حتی حریم یک نفر رو نمیتونیم حفظ کنیم چه برسه به یه منطقه و کشور 

چند ساعته دارم فکر میکنم 11 تا 12 که موضوع رو فهمیدم کاملا عصبی بودم و اصلا نمیتونستم بفهمم چی شد از 12 تا الان که 1 باشه هم فقط به همین فکر میکردم ... خیلی عجیبه خیلی

  • ظریف

دانشکده فیزیک

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۰۹ ب.ظ

سلام

چند روز پیش برای یه کاری با بیژن رفتیم دانشکده فیزیک و چیزای جالبی دیدیم. مثلا یکی از استادا تو اتاقش یه نیمچه اتاق داشت که توش پر هویه قطعه و ... بود یا این که تو یکی از آزمایشگاه ها 3 نفر داشتن یه لپتاپ باز میکردن درستش کنن. اینا کسایی هستن که ما بهشون میگیم علوم محض بعد تو دانشکده خودمون تو اتاق 95% استادا ماکزیمم چیزی که پیدا میشه 4 تا پایان نامه با 0.5 متر اسم و به قول بیژن چند تا مجله اسپکتروم IEEE هست تو 80% آزمایشگاه ها هم یه محیط گرم و صمیمی با کلی کامپیوتر که روشون ممکنه یه سیمولیشنی چیزی ران باشه .. به خودمون میگیم علوم فنی

فاز چیست؟

  • ظریف

تجربیات گرانبار

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۴۸ ق.ظ

سلام

دیروز دوستم داشت راجع به تجربیات گرانبهاش در رابطه با n تا دوست دختر قبلیش که داشته میگفت که چی کار کنی بهت خیانت نکنن و چجوری برخورد کنی و با کی دوست بشی میون این همه تجربیات ارزشمند، تو دلم داشتم میگفتم که واقعا تو به این هرزگی دوست داری دختری گیرت بیاد که مثلا به قول خودش بهت خیانت نکنه!؟ چقدر سطح انتظارات بالا رفته ...! 

جا داره سال روز ولنتاین رو هم به این مدل دختر پسرا تبریک بگم :) موفق باشید ... امیدوارم... 

  • ظریف

خازن شیلد

چهارشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

سلام

خیلی همیشه فکر میکردم شیلد برای سیم خیلی خوبه و میتونه با کم کردن نویز مثلا به انتقال راحت تر سیگنال کمک کنه..

تا این که دیشب که داشتم سعی میکردم یه سنسور دمای lm75 رو راه بندازم ...

اول اومدم فقط یه سیم کوتاه 30 سانتی زدم بهش و دیدم کار میکنه 

بعد برای این که قرار بود در فاصله 1 متری مدار قرار بگیره یه سیم شیلد دار 4 رشته خریدم و سرش کانکتور زدم و زدم مدار. پروتوکل مدار i2c بود.

دیدم کار نکرد کلی باسیم ور رفتم و بوق چک کردم ولی خبری نبود.

یه سرچ کردم دیدم یه جایی نوشته i2c حداکثر طولش میتونه 1 متر باشه باز کردم و چیزا جالبی نوشته بود.

قضیه ازین قراره که چون باس i2c ذر حالت 1 شدنش توسط مقاومت های پول آپ درایو میشه باید به ظرفیت خازنی مسیر توجه کرد.

برای مثال اگه پول آپ ها 10 کیلو (که به صورت تیپیکال همینه) باشن، و سرعت 100 کیلو باشه، باید حداکثر زمان رایز پالس کمتر از 10 میکرو ثانیه باشه تا پالس حس بشه اونور که میشه اینجوری حساب کرد

یه مدار RC داریم  میخوایم مثلا تو 0.1 اون زمان برسه به ولتاژ نهایی

5RC=1us

C=1/50000us

که میشه کمتر از 20 پیکو فاراد که واقعا چیز کمیه...

در واقع سیم باشیلد من حدود 300 پیکو خازن داشت و داشت کاملا سیگنال رو نابود میکرد...

همین شد که رفتم سیم بدون شیلد خریدم که اونم بگیر نگیر داره و تصمیم گرفتم که از راه درستش که استفاده از یه پروتوکول مقاوم مثل RS485 هست میکروم رو به سنسورا وصل کنم.. البته با این اوصاف باید یه برد دیگه برای هر سنسور زده بشه و ...

تجربه خوبی بود همیشه شیلد خوب نیست..!

یه جایی هم نوشته بود مردم به اشتباهاتشون میگن تجربه که کمتر احساس سوزش کنن :)

  • ظریف

انتخاب

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۳۴ ق.ظ

سلام 

انتخاب فرد نامناسب برای یه کاری باعث میشه هم خودش اذیت بشه هم بعد 3 ساعت ور رفتن و عیب یابی کارش به این نتیجه برسی که خودت کار رو انجام میدادی بهتر بود. و تا صبح مجبور باشی بیدار بمونی...

  • ظریف